سێ شه‌ممه‌ 23 نیسان 2024

چرا من خود را ایرانی نمی دانم؟!/ آسو خبات

پیش درآمد: شاید این سوال هر روز قشرهای مختلف جامعەی کوردستان باشد. آنان با خود می اندیشند اگر ما هم ایرانی هستیم پس این همە ظلم و جور و تحقیر سیاسی و فرهنگی و تاریخی چرا و برای چە؟

وقتی یک مورخ کورد میخواهد تاریخ سرزمینش را بنویسد ابتدا از ریشەهای ملی و فرهنگی خود شروع میکند، او از آریا و ماد مینویسد و سالها را پشت سر هم بە روی صفحات تاریخ میآورد تا اینکە بە قرن ٢١، قرن بە اوج رسیدن نسل کشی کوردها در ایران و ترکیە و عراق و سوریە میرسد، قرنی کە برای کوردها در ایران قرنی پر از خون و جنگ و قتل وعام و نسل کشی بودە است. قرنی کە در آن قیامهای حق طلبانە و مردمی کوردستان همیشە با وحشیانە- ترین شیوەی ممکن سرکوب شدەاند.
 قرنی کە سمکو رهبر غیور و شجاع ملت کورد برای گرفتن حق کوردها در چهارچوب ایران بە پای میز مذاکرە رفت، و شونیستهای ایرانی در نظام شاهنشاهی او را ترور کردند و رهبری دلیر و دلسوز را از ملت کورد گرفتند، اما شعلەهای آتش قیام سمکو تنها برای مدتی خاموش ماند! در سرزمین من مورخی کە با قلم خود مرگ همزە آقای منگور و پیشوا قاضی محمد و دیگر رهبران جمهوری کوردستان و صدها تن از مبارزان دیگر را بە رشتەی تحریر درآوردە باشد، هیچگاە نخواهد توانست خود را یک ایرانی اصیل بداند، چون آنگاە این پنداشت خیانت بە قلم و تاریخ ملتش است.
و اما نسل امروز: هدف ازبیان واژەی نسل امروز، نسل مبارزان زندە ملت کورد است. مبارزانی کە از پیر و جوان و زن و مرد بە دور یک آرمان والا گرد آمدند و خواستار تحقق اهدافشان، کە “حق تعیین سرنوشت” یا همان کوردستانی آزاد و مستقل میباشد، هستند.

آنها میدانند کە برای استقلال سرزمین تجزیە شدەیشان باید بهای گزافی را بپردازند، بهایی کە سالهاست می پردازند و پرداختەاند. بهایی کە دیرزمانیست پرداخت آن آغاز شدە و با بە قدرت رسیدن جمهوری اسلامی سرعت گرفت و با قتل عام و ژینوساید مردم قارنا و قلاتان و دیگر مناطق کردنشین ادامە یافت و با ترور رهبران و مبارزان کورد و با اعدامها و ترور فعالان سیاسی کورد بە اوج خود رسید. اکنون دیگر بە نقطەای رسیدەایم کە ملت کورد دیگر بە ایرانی بودن خود افتخار نمیکند و بر زبان آوردن آنرا ننگ و ترسویی می نامند، آری! 

من هم نیز نمیتوانم خود را یک ایرانی بدانم، زیرا اگر آنهایی را کە تا بە امروز کشتەاید، بە قول خودتان همان کوردهای ایرانی بودەاند، پس من نیز از ایرانی بودن ترس و وحشت دارم، چون همان سرنوشتی کە برای هزاران هموطنم رقم زدید بی گمان همان سرنوشت نیز در انتظار منو سایر جوانان ملت کورد است.
اگر آنهایی کە جانشان را گرفتەاید بە جرم کورد بودن بودە است، چە افتخاری از این برتر، کە همراە و همپای غیوران ملت خویش در راە شهیدان آزادیخواه سرزمینم گام بردارم و این جان ناقابل را تقدیم میهنم کنم! 

امروزە کورد بودن و خود را ایرانی ندانستن، نە تنها شرمی نیست بر پیشانی، بلکە مدال افتخاریست بر گردن مبارزین و فعالین کورد در عرصەهای گوناگون، و کوردستان بە چنین فرزندان شجاعی میبالد.

مشکل اینجاست کە شما هنوزهم انکارم میکنید و بە جای حق به من امتیاز میدهید.
تاریخ و فرهنگ و زبانم را آنگونە کە خود خواستید نوشتید، “دروغ نامەی” فردوسی سندی گویاست در انکار و جعل بودن تمام تاریخ ملتی بە بنام فارس و کشوری بە اسم”ایران”.
شما زبان مادریم را ممنوع و زبان بیگانە را بە من آموختید، زبانی کە یاد گرفتنش نوعی شکنجە روحی و حتی جسمی نیز بە شمار میآید. شماها در طول تاریخ همیشە نداهای صلح طلبانەی ملتم را با جنگ و خون ریزی و کشتن مبارزانم پاسخ دادەاید و هیچگاە در کشتن من کورد تردید و کوتاهی نکردەاید، همین پیشینەی پر از سادگی ما، و پر از دروغ و نیرنگ شماست کە دیگر اعتماد را از میان برمی دارد.

اگر شما فارسها و مدافعان ایران یکپارچە میخواستید از ایرانی بودن کوردستان دفاع کنید در دوران شاهنشاهی، آنگاە کە در زندانهای ساواک و شهرها و روستاهای کوردستان قشرهای مختلف ملت کورد را بە کام مرگ میفرستاند شما روشنفکران وطن پرست ایرانی! در سوراغ کدامین موش و در لاک کدامین لاکپشت سر در خاک فرو بردە بودید؟
آنگاە کە با نام اسلام و قرآن بە سرزمین ما هجوم می آوردند و حتی زنان و مردان کورد را در مسجدها و روی صفحەهای قرآن هم سر میبریدند، همسو با خونخواران و حاکمان وقت ایران شما روشنفکرهای آزادیخواه ایرانی نیز تنها نظارە گر زجەهای مادران ما بودید.

شما نیز در برابر کشتار مردم بی دفاع کوردستان، زبان درازتان لال، و چشمهای تمامیت خواهتان کور، و گوشهای نا آشنا بە حقتان، کر شدە بود!
آنگاە کە سربازان امام زمان بزرگترین جنایات “زمان” را مرتکب میشدند شما آزادیخواهان امروزی بە خواب کدام زمستان سرد انسانیت رفتە بودید؟ کە آنچنان خاموش و اینچنین بیدار شدەاید؟
شما طرفداران یک نژاد و یک کشور چرا قبل از نسل کشی ما کوردها، از شناسنامەی ایرانی بودنمان دفاع نمیکردید؟ فرق ما و شما همین جاست! شما میکشتید تا خودتان زندگی کنید، اما ما کشتە میدادیم تا با هم زندگی کنیم. شما بودنتان را در نبودن ما می بینید اما ما همچنین نبودیم و نیستیم و نخواهیم بود. اینها و صدها دلیل و علل دیگر عامل اصلی ایمان راسخ و پولادین نسل امروز ملت کورد است بە استقلال و “حق تعیین سرنوشت خویش”.

نسلی کە دلیلی برای ماندن در چهارچوب ایران نمی یابد. نسلی کە دیگر نمیخواهد اسیر سیاست نژادپرستانەی هیچ ملتی باشد. نسلی کە نە از روی احساس، بلکە از روی تکامل و شعور و درک و فهم فرهنگی و سیاسی خویش خواهان پرداختن بهای سنگین آزادی میهنش
” کوردستان” شدە است.

نسل امروز پیغامی در مشتهای آهنین خود دارد و هیچ تهدید و تحقیری او را نمی ترساند.
نسل امروز همان فرزندان آغوش جنگ خانمان سوز و نابرابر رژیمهای مستبد مرکزی با مردم بی دفاع کوردستان هستند و آنها از پستانهای زخمی سرزمینشان خون نوشیدەاند و با اینکە از هیچ دشمنی ترس و واهمەی ندارند، از جنگ و خونریزی نیز بیزار و خواهان صلحی پایدار هستند. آنان میدانند کە در چهارچوب ایران باز هم تاریخ قتل عام و ژینوساید کوردها تکرار خواهد شد. نسل امروز میداند کە همچون گذشتە سرزمینش بار دیگر تحمل جنایتهای هولناکی بە دست ملت حاکم را ندارد! 

اینجاست کە سرنوشت ملت و سرزمین ما ” کوردستان” از سرنوشت شما “ایرانیان” جدا خواهد شد، زیرا نسل امروز میکوشد کە در همان فردای تاریخ میهن خویش بنویسد:
آری، تا دیروز ما هم یک ایرانی بودیم.

بابەتی هاوپۆل

قفس، یادداشت چهارم: پیش‌بند “به یاد سپیده فرهان”

مژگان کاوسی تا کنون دو بار بازداشت شده‌ام و هر دو بار در خانه‌ی خودم؛ …

وەڵامێک بنووسە

پۆستی ئەلیکترۆنییەکەت بڵاوناکرێتەوە. خانە پێویستەکان دەستنیشانکراون بە *

ئەم ماڵپەڕە لە ئەکیسمێت بۆ کەمکردنەوەی هەرزە واڵە و سپام سوود دەگڕێ. فێربە چۆن زانیاری بۆچونەکانت ڕێکدەخرێت.