یه‌ك شه‌ممه‌ 17 ئازار 2024

برخورد ناموسی بعنوان جنایت/ شیرین نجفی

جنایت‌های ناموسی یا قتل ناموسی به ارتکاب خشونت و اغلب قتل زنان یک خانواده به دست مردان خویشاوند خود گفته می‌شود. این زنان به علت «ننگین کردن شرافت خانواده خود» مجازات می‌شوند. این ننگ موارد گوناگونی را شامل می‌شود از جمله خودداری از ازدواج اجباری، قربانی یک تجاوز جنسی بودن، طلاق گرفتن (حتی از یک شوهر ناشایست)، رابطه با جنس مخالف، و یا ارتکاب زنا. برای اینکه فردی قربانی جنایت‌های ناموسی شود، فقط اینکه گمان برده شود او آبروی خانواده را بر باد داده‌است کافی‌ست. قتل‌هاي ناموسي را به هيچ‌عنوان نمي‌توان در دسته جنايت‌هاي ناشي از بيماري‌هاي رواني قرار داد. اين قتل‌ها به اين دليل است كه قبح روابط جنسي كاهش يافته و در حال افزايش است.هرچند آمار دقيقي درباره روابط دختر و پسر در دست نيست اما باتوجه به وجود موانعي مانند وضعيت نامناسب اشتغال و نگراني مسكن، برخي افراد به جاي ازدواج به سوي روابط جنسي خارج از ازدواج تمايل پيدا كرده‌اند كه چنين روابطي در مواردي به قتل‌هاي ناموسي منتهي مي‌شود.
در واقع، افراد با قتل ناموسي مي‌خواهند با ريختن خون، آنچه را كه «يك ننگ» مي‌پندارند، پاك كنند. براساس تفكري كه در بخشي از فرهنگ ايرانيان ريشه دوانده، مثلا اگر خواهري عملي انجام دهد كه ننگ خانواده تلقي شود، برادر وي مجاز دانسته مي‌شود براي پاك‌كردن اين ننگ، خواهرش را به قتل برساند. در پرونده‌اي كه برادر، خواهرش را در استان فارس به قتل رساند، نكته‌اي كه بايد به آن توجه شود، عقوبتي است كه شامل حال متهم شده، مجازات عملي كه حكم آن ممكن است اعدام و حبس طولاني‌مدت باشد با رضايت اولياي دم به چهار سال كاهش يافته است. مي‌توان اين اتفاق را نتيجه ابهامات قانوني دانست كه هميشه اولياي دم با بخشش باعث تخفيف در مجازات مي‌شوند.البته مي‌توان اين موضوع را از دو جنبه مثبت و منفي مورد بررسي قرار داد، از اين بابت كه اولياي دم فرزند خود را به خاطر اين بخشيده‌اند كه به دليل تعصب خانوادگي اين قتل را انجام داده است. همچنين خلأ قانوني موجود جنبه منفي ماجراست، اما اين جنبه كه اولياي‌ دم به اين باور رسيده‌اند كه قصاص تنها راه برخورد با قتل نيست جنبه مثبت اين پرونده است، براي اينكه افراد به خود اجازه مي‌دهند در مورد ديگران به اين راحتي قضاوت كنند و دست به قتل بزنند ناشي از يك فرهنگ غلط در جامعه است و اين برادر نيز براساس يك فرهنگ غلط و باور به غيرت چنين كاري را كرده است.
از طرفي جامعه به طرف تكنولوژي، تراكم جمعيت و مصرفي شدن پيش رفته و همه اينها به خاطر اين است كه نقش پول در جامعه تعيين‌كننده شده است، بنابراين اين گونه رفتارها يك پيامد طبيعي است، چون برخي دختران به دليل اقتصاد ناسالم به تنهايي نمي‌توانند هزينه‌ نياز زندگي خود را برآورده كنند پس به سمت ارتباط با ديگران سوق پيدا مي‌كنند كه در مواردي ممكن است چنين سرانجامي در انتظار آنها باشد.از طرفي به خاطر اقتصاد ناسالم و پول‌هاي باد‌آورده، افرادي هستند كه به راحتي مي‌توانند ثروت خود را خرج شهوت‌راني كنند.
در نهايت مي‌توان گفت براي بهبود چنين وضعي لازم است كار فرهنگي انجام شود تا جامعه به سوي تعقل و رفتار منطقي حركت كند و افراد نيز سعي كنند با تعقل رفتار و مشكلات خود را با گفت‌وگو و درك موضوع حل كنند. تا زماني كه چنين كارهايي انجام نشود اين دسته قتل‌ها باز هم رخ مي‌دهد. سالیانه تعداد بیشماری از زنان و دختران جوان و حتی دختران در سنین کودکی جان خود را تحت عنوان قتل “ناموسی”از دست می دهند و قربانی قوانین قرون وســــــطائی و ارتجاعی حاکم بر جامعه و خانواده خود می شوند.

بر اساس یکی از گزارشات سازمان ملل (UNFPA )، آمار رسمی تعداد کشته شــــــدگان زن به دست نزدیکان مرد خود چون شوهر،پدر،برادر و… سـالیانه رقمی بیش از ۵۰۰۰ نفر است. این در حالی است که بر اســـاس گزارشات AMNESTY ،آمار غیر رسمی و اعلام نشده بســــیار بالاتر از ارقامی چون ۵۰۰۰ نفر در سال است. به عنوان مثال تعداد قتل های ” ناموسی” در پاکســـــتان هر سال، سر به هزاران نفر میزند و این تعداد هر سال رو به افزایش است.

قتل های “ناموسی” در بسیاری از جوامع و کشــــــــورهای دنیا که سرمایه و به طبع آن قوانین ارتجاعی و مرد ســـالارانه حاکم است،اتفاق می افتد. بر اساس یکی از گزارشات سازمان ملل که تازه آنهم گزارشی قدیمی است و از سال ۲۰۰۰ میلادی باقی مانده، قتل های “ناموسی” در کشورهائی همانند بنگلادش ،برزیل،یمن،چین،پاکستان،مراکش،سوئد، ایتالیا،عراق، اسرائیل ،مصر،هند،،اکوادور، ایران ،ترکیه،اوگاندا و بسیاری از ممالک دیگر به درجات متفاوت اتفاق افتاده است و کماکان رخ میدهد.

قوانین زن ستیز و خشونت علیه زنان،حرمت انسانی و حقوق اولیه و پایه ای زنان یعنی آزادی های فردی و حقوقی زنان را به شدت زیر سئوال برده و آن را به اهانت میکشد. حق طبیعی و بدیهی همه انسانها از جمله زنان است که در جامعه ای عاری از قوانین نابرابر و بدور از از هر گونه ستم جنسی، زندگی امنی داشته باشند. قتل های ” ناموسی”، بدترین و افراطی ترین شکل خشونتی است که به اصطلاح به حفاظت از “ناموس ” ربط پیدا می کند و این خود ریشه در قوانین و مناسبات حاکم بر جامعه دارد.

بدیهی است جامعه ای که تمام قوانین و مناسباتش بر اساس برتری مرد بر زن پایه ریزی شده، جامعه ای که زن را شهروند درجه دوم قلمداد میکند، باید هم نگهبانانی که همان شوهر،پدر،برادر و یا مردی از خانواده باشد برای حفظ ” ناموس و دفاع از شرفشان” پرورده کند.تعبیر معمول از قتل “ناموسی”، کشتن زن به دست مردی از خانواده است که به دلیل ” اتهام” به رابطه جنسی قبل از ازدواج رسمی و یا خارج از ازدواج رسمی صورت میگیرد. در این جوامع برقـــــــراری روابط آزادانه جنسی زن با مرد دلبخواه خود به شرطی که بدون اجازه خانواده و بخصوص مردان خانواده صورت گرفته باشد،جرم محصوب میشود و این از نظر آنها جدیترین تهدید علیه ” ناموس و شرف” خانواده و بویژه مردان خانواده است.زیرا که این عملی ” غیر قابل قبول” ، ” غیر اخلاقی” و “ناجایز” است. آنچه که گفته شد بیانگر گوشه کوچکی از عمل غیر انسانی و قرون وسطائی قتل ناموسی است. زیرا زن کشته میشود چون به دلخواه خود ازدواج کرده و همسر خود را انتخاب کرده است.

زن به قتل میرسد به دلیل اینکه زیر بار ازدواج ناخواسته نرفته، زن از بین برده میشود زیرا از مردی جدا شده که شکنجه اش کرده و مورد تجاوزش قرارداده است. زن خیلی به راحتی به قتل میرسد چون سر به زیر نیست و به مثابه یک انسان آزاده فکر میکند و به تبع آن عمل میکند. عمل وحشیانه ای که به عنوان قتل ناموسی صورت میگیرد و خشونتی که در این رابطه اتفاق می افتد و عنوان دفاع و حفاظت از “ناموس و شرف” مرد و خانواده را به خود میگیرد از ارتجاعی ترین و وحشیانه ترین قوانین عصر حاضر است.

اکثر قتل های ناموسی در ممالک و جوامعی صورت میگیرد که اسلام دین رسمی و قوانین برخاسته از آن در این جوامع غالب است و این قوانین بطور رسمی عمل میکنند. به عنوان مثال میتوان از کشورهائی مثل الجزایر،بحرین،مصر،ایران،عراق،یمن،اردن،سودان،سنگاپور و…نام برد.

تمام آنچه به عنوان دلیل یا دلایل برای وقوع این قتل ها ذکر شد،در واقع ریشه و دلایل پایه ای تری داردو آن ساختار جامعه طبقاتی و قوانین و عملکردهای برخواسته از آن است. در جامعه ای که زن کالا محسوب میشود و مرد صاحب این کالا است، طبیعی است که مرد دست بالا را دارد و مختار است و ابزارهای لازم را هم در اختیار دارد که برای حفظ دارائیش،حتی مرتکب قتل و جنایت هم بشود. چون در بدترین حالت و با تحمل سخت ترین مجازات که شاید بتواند چند سالی در زندان باشد، بعدأ به زندگی عادی خود ادامه می دهد و ککش هم نمیگزد چون وظیفه” مردانه ” خود را به جا آورده است و اینبار با “وجدانی راحت” به زندگیش ادامه میدهد.

دفاع از ناموس که وسیله ای است برای رسمیت دادن و طبیعی جلوه دادن خشونت علیه و قتل زنان، بر این اساس پایه گذاری شده است که گویا ناموس مرد تابعی است از رفتار و کردار بقیه اعضای خانواده یعنی زن خانواده و دختران موجود در خانواده. در چنین جامعه ای و در چنین خانواده ای که مرد ، یکه تاز میدان است، ارزش و احترام زن به نسبت درجه نقش او بعنوان زن خانه و بعنوان مادر خانه سنجیده می شود. “زن خوب” و ” باارزش” کسی است که از مردان خانواده تابعیت کند و نیاز آنها را که همان حفظ ” ناموس” باشد بجا آورد. در غیر این صورت مأموریت مرد یا پسران خانواده که همان کنترل و محدودکردن آزادی زن در عرصه نیاز های جنسی خودش باشد، شروع میشود و سرانجام این مأموریت بسته به اینکه زن چقدر “نافرمان” باشد، تغییر میکند. این وظیفه و مأموریت میتواند به قتل و از بین بردن فیزیکی زن منجر شود و یا ممکن است در سطح کتک کاری ،توهین و بی احترامی روزمره باقی بماند.میزان مجازات هر چه باشد در ماهیت قضیه یعنی بی اهمیت کردن و کاهش و نادیده گرفتن نقش زن در خانواده و در جامعه تغییر ی نمی دهد.

وجود دمکراسی در جامعه این امکان را فراهم میکند که زنان بتوانند سطح آگاهی خود را در هر موردی بالا ببرند و بر بستر دمکراسی موجود در جامعه از حقوق خود دفاع کنند و امر مبارزاتی خود را سازمان دهند . خشونت با همه ابعادش در جوامع مختلف یکسان نیست و یکی از فاکتور های اساسی در زیاد و یا نازل بودن آن علیه کل زنان بستگی مستقیمی به ساختار اقتصادی و روبنای سیاسی آن جامعه دارد.در مقایسه ای هر چند نا دقیق هم، ما مشاهده میکنیم که خشونت علیه زنان در جوامعی که از دمکراسی نیمه ناتمامی برخوردارند به نسبت جوامعی با ساختار سیاسی دیکتاتوری ،مذهبی تفاوت فاحشی دارد. اگر در این نوع جوامع مبارزه زنان در حول و حوش طرد این نوع بربریت علیه زنان است، در جوامع اروپائی مبارزات زنان حول برابری کامل با مرد در عرصه های مختلف اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی و خصوصأ کسب قدرت و هدایت جامعه متمرکز شده است.

بدیهی است به همان میزانی که زنان در نتیجه مبارزات پیگیرانه خود توانسته اند به درجاتی به احقاق حقوق خود برسند، میزان قتل های ناموسی و خشونت علیه زنان کاهش یافته است و این نتیجه طبیعی هر نوع مبارزه ای است.

بطور عام میتوان گفت هر نوع خشونتی علیه زنان که بنوعی به مسئله “ناموس و شرف” ربط پیدا کند ، ریشه در پائین بودن موقعیت اجتماعی زنان در جامعه دارد. این نوع خشونت ها که به اشکال مختلف فیزیکی، روانی، تجاوز جنسی و در بدترین حالت قتل صورت میگیرد، سالیانه دامنگیر میلیون ها زن در سطح جهان توسط مردان نزدیک به خود میشود.

در بسیاری از کشورهای آسیایی از جمله در ایران، عراق، پاکستان، اردون، فلسطین و … زنی که مورد تجاوز جنسی قرار گرفته است، مورد قتل و خشونت واقع میشود. زیرا بر اساس قوانین وارونه این ممالک و سنت های ارتجاعی رایج در جامعه و به تبع آن در خانواده، زنی که مورد تجاوز جنسی قرار گرفته است، به نوعی « لکه ننگی» برای خانواده و در سطحی وسیعتر برای جامعه شده است. خانواده زن قربانی این عمل خشونت آمیز، در بهترین حالت مسئله را مخفی نگه داشته و سعی در قائم کردن قضیه به عناوین مختلف دارند و در این رابطه به هر اقدامی از عمل جراحی گرفته تا هر وسیله دیگری متوسل میشوند تا به اصطلاح «آبروی» زنان و دخترانشان را بخرند و سر جای خود بنشانند. در بسیاری از این کشورها اگر مردی، زنی را مورد تجاوز قرار داده باشد، به شرطی که حاضر به ازدواج با زن مربوطه شود، مورد مجازات قانونی قرار نمیگیرد و در واقع مورد بخشش قرار میگیرد و این زن سیه روز بدون در نظر گرفتن خواست قلبیش مجبور میگردد که همه زندگیش را به پای این ازدواج نامبارک بگذارد و تازه این برای خانواده اش فراغت بزرگی است، زیرا که از طریق این ازدواج، «آبرویش» را نجات داده اند.

غیر از قتل ناموسی، جنایت های وحشیانه دیگری تحت نام دفاع و حفاظت از «شرف و ناموس» به وفور در بسیاری از کشورهای جهان دامنگیر زنان اقشار مختلف جامعه است. از جمله این جنایت علیه زنان میتوان به ازدواج ناخواسته، تنبیه بدنی، تجاوز جنسی، اسیدپاشی، دست درازی جنسی و دهها مورد دیگر اشاره کرد.

بابەتی هاوپۆل

قفس، یادداشت چهارم: پیش‌بند “به یاد سپیده فرهان”

مژگان کاوسی تا کنون دو بار بازداشت شده‌ام و هر دو بار در خانه‌ی خودم؛ …

یەک بۆچوون

  1. کثافت حرامزاده شیرین نجفی هر جا قایم بشی پیدات میکنن.

وەڵامێک بنووسە

پۆستی ئەلکترۆنیکەت بڵاو ناکرێتەوە .

ئەم ماڵپەڕە لە ئەکیسمێت بۆ کەمکردنەوەی هەرزە واڵە و سپام سوود دەگڕێ. فێربە چۆن زانیاری بۆچونەکانت ڕێکدەخرێت.