سێ شه‌ممه‌ 23 نیسان 2024

نگاهی متفاوت بە کومەلە… بمناسبت روز کومەلە بعدازسی و نه سال! – بخش اول

مام رحمان

مردم دسته دسته درسه راه مسجد جامعه شهربه ارامی جمع میشدنند. همه به همه نگاه میکردنند، جمعیت زیادی از جوانان زنان و مردان انقلابی شهردرطیف و دسته های سیاسی و اجتماعی مختلف باشور وشوق وهیجان انقلابی جمع شده بودنند و همه منتظریک استارات و شعارو بعد حرکت بودنند … ‌‌ ناگهان موج جمعیت باشعارمرگ برشاه، مرگ بربختیار.. بطرف شهربانی براه افتادند. صفهای جلو تا چند ردیف دست دردست هم بامارش وپایکوبی همه را به وجد آورده بود. پیروزی انقلاب فرارسیده بود ومردم وانقلابیون سرمست ازشکست رژیم بودنند. آخرین تلاشهای مزدوران و حصارکردن خود درپشت سیم خاردارهای شهربانی مردم را جسورتر کرده بود با پایکوبی وشعارامشب است .. امشب است (ئەم شەوە.. ئەم شەوە) چندبار به دور شهربانی تظاهرات کردنندو تانزدیکی تاریکی شب این تظاهرات ادامه داشت و بعدقرارشد شب دوباره تجمع کنندو شهربانی راتصرف کنند.

بالاخره تجمع مجدد مردم انقلابی شهرسقزبرای تصرف شهربانی درشب ازمیدان عقاب (هەڵۆ)و جلو مسجد جامع آغازو تظاهرات شروع شد. اینبارباعزم راسخترو برای پایان دادن به پس مانده های رژیم پهلوی که شهربانی مکان و نمادی اززندانی کردن زورگویی و اذیت آزارجوانان بودو پناهگاه مزدورانی که درجریان انقلاب به روی مردم تیراندازی کرده بودند درآمده بود. باردیگر مردم باشورانقلابی و بطوردسته جمعی و باسازماندهی نسبتا خوبی بطرف شهربانی رفتنندو خیلی زود آنجا به محاصره مردم درآمد. درآن فضای متشنج و شلوغی بسیار زیاد که آتش وشعار، شهربانی رابه زانودرآوردبود، ناگهان گفتند که شهربانی می خواهند بدون مقاومت تسلیم شوند، اما میخواهند با نمایندگان مردم مذاکره کنند، تاانقلابیون آسیبی به آنان نرسانند وآماده بودند خود راتسلیم کنند. درآن زمان اکثر شهرهای ایران و، بخصوص کوردستان توسط شوراهای شهری اداره میشود و چهره های شاخص و مورداطمینان مردم بسیارزیاد بودنند، لذا بعدازمدتی چندین نفر ازجمله؛ ملا جلال شافعی همراه باچند دیگر…. وارد مذاکره کوتاهی با فرمانده شهربانی شدندو بعدازتمام شدن مذاکره ازمردم خواستند به آرامی وارد محوطه شهربانی شوند. امادرحین ورود اولیه مردم به شهربانی چند مامور درجه دارکه حاضر نبودند خودرا تسلیم کنند ازپشت بام شهربانی به سوی مردم تیراندازی کردندومتاسفانه چندین تن زخمی شدند، امامردم باهجوم بسوی شهربانی آنجاراتصرف کردندو شهربانی درمدت کوتاهی هم خلع سلاح شدوهم به آتش کشیده شد.

البته رژیم تهران همان روز یعنی روز بیست دوم بهمن سقوط کرده بودوکارنامه حکومتی خاندان پهلوی در ایران بسته شد و مردم دراکثرشهرهای ایران و کوردستان درخیابانها به جشن پایکوبی و رقص وآوازخواندن پرداختە بودند… اما این شادی برای مردم سقز خیلی کوتاه بود و مردم متوجه شدند آنشب یکی اززخمی شدگان درجریان تصرف شهربانی کاک محمد حسین کریمی بوده وبسیاری ازچهرهای فعال وخوشنام انقلابی سقزازشب راهی بیمارستان و دیداربااو شدند. درچند روزی که کاک محمدحسین دربیمارستان بستری بودخیابان منتهئ به بیمارستان وچه اطراف درورودی بیمارستان همیشه پربود ازرفت وآمد مبارزان و مردم شهر که انتظار ملاقات با او یا جویای سلامتی اوبودند….

اما متاسفانه بعدازچند روزجنگیدن با مرگ در بعداظهر روز بیست شش بهمن ماه کاک محمد حسین کریمی جان باخت وباخبرمرگ و شهادت کاک محمدحسین که ازبلندگوی مسجد جامعه اعلان شد، خیلی سریع جوانان و مردم شهربه طرف بیمارستان راهی شدند. من هرگز چهره کسانی را که با چشمی گریان وبازدن به سروصورت خود راهی بیمارستان بودنند فراموش نکرده ام کە نشان ازعمق وفاداری و شخصیت برجسته کاک محمدحسین داشت که تاثیر زیادی را روی این مبارزان داشته بود.همه این نشانه ها وارستگی وتوده ای بودن یک مبارزرابرای چهره شدن را نشان میداد . جمعیت مردم باخشم از رژیم و جنایات ماموران شهربانی همینکه واردبیمارستان شدندبه چندمامور زخمی که مسبب تیراندازی آنشب وعاملین شهادت کاک محمدحسین بودند یورش بردند ودو نفر از آنها را در جلوی بیمارستان کشتند.

مردم جنازه شهید خود را باشعاروحماسه به مسجد جامع بردند تا فردای آنروزدرگورستان شهر درکنار مزاربرادر شهیدش که درجریان ناآرامی های سیزده آبان در تهران جان خودراازدست داده بود به خاک بسپارند.

روز خاکسپاری، جمعیت بیشماری ازمبارزین وچهرهای شناخته شده وگمنامی هم از شهرهای اطراف سقز باهمراهی حضورگسترده مردم شهرو باادای احترام درغم واندوه ماتم فراوان کاک محمدحسین را به خاک سپردند. درجریان خاکسپاری اطلاعیه ی جداگانه توسط کاک فوادکه درسقزناشناخته بودخوانده شد. این بیاننامه هم سازمان سیاسی جدیدی بنام کومەله رااعلام کردو هم کاک محمدحسین رابه عنوان یکی ازبنیانگذاران سازمان انقلابی زحمتکشان کردستان ایران کومەله معرفی کرد. ازروزی که این بیاننانه خوانده شد یعنی بیست هفتم بهمن هرساله ما شاهدیم که دربیست شش بهمن ماه هرسال مراسمی بنام کومەله و گرامیداشت روز شهادت کاک محمدحسین کریمی برگزار میشود.

البته باید آورشوم که آساسا کاک محمدحسین سرپرستی اداره کشاورزی مهاباد را داشت و درمنطقه ای جداازسقزبه فعالیت سیاسی درآن تاریخ مشغول بودو بیشتر از چند سال بود که درمهابادو سردشت به فعالیت تبلیغی و سازماندهی و بیان نظرات سیاسی و فکری جریان چپ وماركسیستی را به همراه چندان نفر دیگرازلیدرهای اولیه کومەله مشغول فعالیت بود. کاک محمدحسین نزدیک به یک هفته بود بدلیل مراسم خاکسپاری برادرکوچکش رئوف کریمی که درجریان ناآرامی های سیزده آبان در تهران شهیدو جان باخته بودوتازه جسد اورادر تهران شناسایی کردو به سقز آورده بودندوبهمین دلیل درسقزحضورداشت وآنشب نیزدرخانه پدری وبا دوستان و مهمانان مشغول گفتگو بودندکه در ساعات حدود یازده شب به دعوت ملاجلال شافعی وکسانی دیگر کاک محمدحسین رابرای شرکت درمذاکره بافرمانده شهربانی دعوت شد واو باآنان راهی شدوهمانگونه که اشاره شد دراین رویداد متاسفانه شهید شد و مردم کوردستان و کومەله وجریان چپ وسوسیالیست کوردستان رهبر و کادری توانا درعرصه مبارزاتی وسیاسی برای همیشه از دست دادو نبود ایشان خسارات سنگینی به لحاظ سیاسی و نظری به چپ و مارکسیست کوردستان وارد کرد….

پس ازپیرزی انقلاب مردمی ۱۳۵۷و روی کارآمدن دولت موقت بازرگان و.. … سیر روند تحولات سیاسی و اجتماعی ایران و کوردستان، کومەله را وارد فازسیاسی جدیدی کرد که عرصه رابرای نقش آفرینی سیاسی باچهرهای شاخص وتوده ای که داشت سازماندهی تشکیلاتی نسبتآخوبی که در رژیم شاهی تجربه کرده بودآنرآاز مخفی به علنی درآوردو دربیشترمناطق کوردستان بخصوص درجنوب وموکریان با اقبال عمومی مواجهه شد. البته بارهبری کارآمد کاک فواد دردوره ای کوتاه ونقش برجسته او توانست جایگاهی مطمئنی برای توده های زحمتکش ،شهری وکارگران ، دهقانان بدون زمین و زنان برابری خواه ومبارز، معلمان، بیکاران، دانشجویان، فعالان چپ درسطح شهرها کوردستان و روشنفکر مارکسیستی و جریانات چپ بادیدگاهی وبرادشت های مختلف ازچپ درکوردستان وچه درایران هوادارانی زیادی پیداکنندوبه حزب کاملا حرافه ای تبدیل شدوبادست زدن به ابتکارات مبارزات مدنی نوین وسیاسی با خواسته های ملی و دموکراتیک درجنبش مبارزاتی مردم کوردستان آنرا وارد پروسه سیاسی مدرن و قابل اتکا و مطمئنی بکنند. کومەلە به عنوان حزبی اجتماعی وفراگیرکه میتوانست خواستگاه سیاسی و فکری طیف وسیعی از چپ باگرایشات مختلف را درخودجذب بکند وجریان مبارزات جنبش ملی دموکراتیک مردم کوردستان ومقاومت مردمی کوردستان دربرابر هجوم رژیم اسلامی جدید را رهبری وهدایت کند وبا ندا و صدای کاملامتفاومت ازچپ سنتی ایران و کوردستان منجملە حزب توده ،فدایی ودیگران… کە نماد ونمایندگی مارکسیسم لینینسیم درتاریخ چپ ایران رایدک میکشیدنند، کومەلە توانست با تشکیل جمعیت ها درکوردستان ساختارتشکیلاتی وانطعاف پذیری زیادی راازچپ بنمایش بگذارد. کومەلە توانست بامدیریت، صداقت، ازخودگذشتگی، تعامل سیاسی و شفافیت تشکیلاتی.. پتانسیل های عظیم فکری چپ را انسجام و سازماندهی کردە و با متحدکردن توده های زحمتکش جامعه ورادیکال کردن پروسه مبارزاتی آنان همراه باآگاهگرایی، تابوی چپ را درجامعه سنتی کوردستان بلحاظ فرهنگی وسیاسی درهم بشکند.

ادامە دارد …

بابەتی هاوپۆل

قفس، یادداشت چهارم: پیش‌بند “به یاد سپیده فرهان”

مژگان کاوسی تا کنون دو بار بازداشت شده‌ام و هر دو بار در خانه‌ی خودم؛ …