زايشي پردرد اما نويد‌بخش / کامران امين آوه‌

بار ديگر از فلک پران شوم

 آنچه‌ اندر وهم نايد آن شوم

                                    مولوي

 

حمله‌ مشترک ارتش عراق، حشد شعبي و سپاه‌ پاسداران با خيانت و  همراهي بخشي از نيروهاي اتحاديه‌ ميهني کردستان در  روز دوشنبه، ١٦ اکتبر امسال به‌ شهر کرکوک، به‌ زايش مسالمت‌آميز جمهوري کردستان آسيب و زيان جدي رسانده‌‌، روند به‌ انجام رسيدن آنرا به‌ تعويق انداخت. اين يورش و عقب نشيني مقطعي نيروهاي پيشمرگ، عدم  انجام حملات تلافي‌جويانه‌ آنان براي تصرف مجدد نقاط اشغال شده‌ به‌ دلايلي چند، از جمله‌ پيشگيري از جنگ داخلي، کشتار و خونريزي و ويرانی اين نقاط و تلاش براي يافتن راه‌‌‌هاي مسالمت آميز حل مساله‌ کرد در اين کشور ميباشد.

درهم شکستن حمله‌ نيروهاي حشد شعبي در منطقه‌ پردي، مخمور، زومماو  و ربيعه و کشته‌ شدن بيش از ١٥٠ نفر از اعضاي حشد شعبي، از جمله‌ ١٨ ايراني وابسته‌ به‌ سپاه‌ پاسداران ايران نشاندهنده‌ توانايي جنگي پيشمرگه‌هاي کرد براي مقابله‌ با اين نيروها و در صورت لزوم حمله‌ گسترده‌ براي بازپس گرفتن نقاط مورد مناقشه‌ از نيروهاي ارتش عراق و ايران است.

نيروهاي حاکم در اقليم کردستان از هنگام طرح همه‌ پرسي استقلال تاکنون پافشاري به‌ حل مسالمت آميز و مدني مساله‌ کرد کرده‌‌اند، اما آزمون بيش از ٢٠ سال شرکت کردها در حکومت به‌ اصطلاح فدرال عراق که‌ عملا تحت هژموني ايران بوده‌ و هست، نشان ميدهد‌ که‌ اين نوع تلاش‌ها با توجه‌ به‌ ماهيت و ترکيب نيروهاي سياسي حاکم در بغداد و وابستگي شديد آنها به‌ ايران سالهاست به‌ شکست منجر شده‌، امکان رسيدن به‌ هرگونه‌ تفاهمي در سطع اين کشور بسيار اندک يا بهتر است گفته‌ شود تقريبا ناممکن است.

حمله‌ ناموفق لشکر دجله‌ در هنگام زمامداري نوري مالکي و يورش اخير ارتش عراق با همراهي حشد شعبي و سپاه‌ پاسداران ايران به‌ کردستان منجر به‌ تخريب و به‌ آتش کشيدن نقاط مسکوني،  غارت و ويرانی منازل و مدارس، کشته‌ شدن شهروندان مدني و غير مسلح، تجاوز به‌ زنان کرد، به‌ پايين کشيدن و آتش زدن پرچم کردستان،  آواره‌ شدن بيش از ١٦٩ هزارنفر از ساکنين کرکوک، خانقين، پردی، زومماو، ربيعه‌ و پناه‌ بردن آنها به‌ سليماني و اربيل ودهوک شده‌ است. تنگتر کردن دامنه‌ محاصره‌ اقتصادي و بستن راه‌‌هاي هوايي ( برخلاف معاهدە شيکاگو – سال ١٩٤٤) و مرزهاي زميني اقليم کردستان نشاندهنده‌ کين و نفرت ديرينه‌ی‌ حاکمان بغداد، اين وارثان خونی رژيـم‌هاي پيشين از کردهايي است ‌که از زمان تشکيل دولت عراق براي رسيدن به‌ کيان و دولت ملي خود تلاش ميورزند.

در اين ميان، حکومت اسلامي ايران براي حفظ موقعيت استراتژيک خود در اين کشور و نقش مهم و تعيين کننده‌ اقليم کردستان در حيات سياسي اين منطقه‌، نقشي بسيار مخربي ايفا مي‌کند. ايجاد کشور کردستان در مرز کشورهايي که‌ خود از جمله‌ سرکوبگران تاريخي جنبش‌هاي رهايبخش کرد و تمامي نيروهاي آزاديخواه‌ و چپ اين کشورها هستند بدون شک به‌ تقويت مبارزه‌ ملي کردها منجر خواهد شد، و از سوي ديگر، با ايجاد سدي در حد فاصل ايران و بخش شيعه‌‌ نشين عراق و جلوگيري از ايجاد خط هلال شيعه‌ ايران – سوريه‌ به‌ منافع استيلاگرانه‌ حکومت اسلامي در منطقه‌ آسيب خواهد رساند. امري که‌ براي حاکمان اسلامي ايران نميتواند قابل قبول باشد.

بي جهت نيست که‌ بازتاب اشغال مناطق مورد مناقشه‌ کردستان عراق با استقبال شگفت‌انگيز نشريات و محافل حاکم ايران مواجه‌ شده‌، پيروزي در اين جنگ تحت رهبري و درايت “مقام رهبري و سردار سليماني” چون افتخاري بزرگ براي حاکمان اسلامي در جهت جلوگيري از استقلال کردستان و تشکيل “اسرائيل دوم” قلمداد شده‌ است.

همزمان افرادي که‌ از همان آغاز طرح همه‌پرسي استقلال، کين و عداوت خود را در رسانه‌‌هاي مختلف عراقی و ايرانی پنهان نميکردند، عقب‌نشيني مقطعي کردها را دستاويز حملات جديد و بي محاباي خود به‌ اقليم کردستان و طرفداران همه‌ پرسي که‌ اکثريت قاطع مردم و احزاب آن را شامل ميشود کرده‌، آن را دال بر تائيد نظرات خود ميشمارند، و آگاهانه‌ به‌ قلب وقايع پرداخته‌، همراه‌ با دشمنان ديرين کرد و در جامه‌ “دايه مهربانتر از مادر” در جبهه‌ دشمنان آزادي و استقلال کردستان قرار گرفته‌، به‌ توجيه‌ اعمال خيانت آميز محافلي از اتحاديه‌ ميهني کردستان ميپردازند که‌ نه‌ تنها به‌ ملت خود بلکه‌ به‌ حزب‌شان نيز خيانت کرده‌، بدور از اطلاع رهبري اين سازمان و بر اساس منافع شخصي و فاميلي خود پيشقراول نيروهاي سرکوبگر عراقي شدند. اين افراد با اعتراض و نفرت همگاني مردم اقليم کردستان و همچنين رهبري و کادرهاي اتحاديه‌ ميهني کردستان و ساير احزاب کردستاني روبرو شده‌، در تاريخ جنبش رهايبخش کردستان از آنان و حاميان کردستاني و خارجي آنان هيچگاه‌ به‌ نيکي ياد نخواهد شد.

آنهايي که‌ انجام همه‌پرسي استقلال کردستان را چون پيراهن عثمان و دليلي براي لشکرکشي بغداد به‌ کردستان علم کرده‌‌اند گويي فراموش کرده‌اند که‌ بر اساس تمامي شواهد و فاکت‌هاي موجود، دولت عراق و اربابان ايرانی آن، از مدتها پيش و بويژه‌ از هنگامي که‌ در پي تصرف موصل و آزادسازي نقاط تحت اشغال داعش برآمده‌ بودند در پي حمله‌ و پيشروي بسوي اقليم کردستان و دستيابي مجدد به‌ نقاط مورد مناقشه‌ و بويژه‌ چاه‌‌‌هاي نفت کرکوک بودند. حتا نماينده‌ جنبش “تغيير” که‌ از نيروهاي اپوزيسيون دولت اقليم کردستان ميباشد از جمله‌ کساني است که‌ بلافاصله‌ پس از اشغال اين شهر توسط نيروهاي عراقي و ايراني در کرکوک اذعان داشت که‌ حمله‌ بغداد هيچ ربطي به‌ همه‌ پرسي استقلال نداشته‌، و اين حمله مدتها پيش از آن طرح ريزي شده‌ بود. در واقع تصرف موصل و مناطق محوري کرکوک موقعيت مناسبی را براي حمله‌ عراق به‌ اقليم کردستان فراهم نمود. از سوي ديگر انجام همه‌پرسي استقلال کردستان که‌ بر اساس تمامي موازين و اصول دمکراتيک و مدني و پشتيباني گسترده‌ مردم اين اقليم و مناطق مورد مناقشه‌ که‌ بخش قابل توجهي از ساکنين آن را ترکمن‌ها و عربها تشکيل ميدهند، انجام شد خواستي انساني، آشتي‌جويانه‌ و متمدنانه‌ بود که‌ بسان تلاش استقلال‌طلبان کاتوليناي اسپانيا با برخورد خصمانه دولت مرکزی مواجه‌ شد.  استقلا‌ل طلبان کرد از همان آغاز همه‌پرسي و بعد از انجام آن در پي يافتن راه‌ حل مسالمت‌آميز برای پايان دادن به‌ اختلافات خود با بغداد برآمده‌، تقاضاي مذاکره‌ با مرکز نمودند، امري که‌ با تهديد، محاصره‌ اقتصادي – نظامي و در نهايت با حمله‌ نظامي مواجه‌ شد.  اکنون دولت اقليم کردستان مجددا با تعليق نتيجه‌ همه‌ پرسي استقلال حس نيت خود را براي انجام مذاکره‌ و حل مسالمت آميز موارد مورد اختلاف نشان داده‌ است. بدون شک پافشاري بغداد به‌ ادامه‌ يورش‌ و حملات لشکري و کشتن افراد غير نظامي و مدني، به‌ آتش کشيدن و تخريب مناطق مسکوني و … ميتواند کشور را بسوي يک جنگ خونين داخلي سوق دهد، امري که‌ در نهايت به‌ نفع بغداد نيز تمام نخواهد شد.  از هنگام حمله‌ نيروهاي مشترک عراقي و حکومت اسلامي ايران جهانيان شاهد صبر و خونسردي و تحمل کردهاي عراق هستند، از سوي ديگر افکار عمومي جهان و دولت‌هاي اروپايي و آمريکا در نهايت نميتوانند نسبت به‌ اعمال دولت عراق و انفال جديد مردم کرد و نقش استيلاگرانه‌ ايران در اين منطقه‌ ساکت بمانند. ادامه سياست‌های خصمانه و تنش آفرين بغداد و همراهی ايران و ترکيه با آن، تحت فشار قرار دادن کردها و سرکوب آنها بی گمان به‌ برگشت ورق‌‌‌هاي سياسي در سطح داخل کردستان و خارج از آن و به‌ نفع اقليم کردستان منجر خواهد شد.

گرت چو نوح نبی صبر هست به‌ رغم طوفان                   بلا بگردد و کام هزار ساله برآيد

بدون شک رهبري اقليم بويژه‌ در يک دهه‌ گذشته‌ با انتقادات بسيار و مشکلات فراواني مواجه‌ بوده‌ است. اختلافات حزبي و تلاش‌هاي انحصارگرانه‌، فساد اداري و اقتصادي، نبود صف واحد پيشمرگه‌ و تاثير احزاب در واحد‌هاي نظامي اقليم، از جمله‌ مواردي است که‌ همواره‌ مورد انتقاد احزاب کردستاني و از جمله‌ حزب کمونيست کردستان قرار گرفته است. مبارزه‌ طبقاتي و اجتماعي در اقليم کردستان از مواردي بوده‌ است که‌ چپ‌هاي کردستان همواره‌ بر آن تاکيد ورزيده‌، همزمان آن را سدي در مقابل جنبش استقلا‌ل‌طلبانه‌ کردستان ندانسته‌‌اند. براي نمونه‌ حزب شيوعي(کمونيست) کردستان عليرغم مبارزه‌ با نئوليبراليسم حاکم در دولت کردستان همواره‌ از حق تعيين سرنوشت مردم کردستان و استقلال آن دفاع کرده‌، در جبهه‌ دفاع از همه‌‌پرسي استقلال قرار داشته‌ است. اين حزب تشکيل دولت ملي متحد، دفاع از آزادي، حقوق بشر و دفاع از منافع کارگران و دهقانان و زحمتکشان را جزو برنامه‌ اصلي خود عنوان کرده‌ است. احزاب چپ ديگر، چون حزب زحمتکشان کردستان و حتا حزب کمونيست کارگري کردستان نيز عليرغم داشتن انتقاد از رهبري حاکم، در جبهه‌ دفاع از همه‌پرسي قرار گرفته‌اند. بيانيه‌ ٣٢ حزب و گروه‌ کردستاني بعد از اشغال ٥١ درصد خاک کردستان توسط ارتش عراق، داعش‌های حشد شعبی عراقی و ايرانی، در دفاع از همه‌ پرسی استقلال و وحدت احزاب کردستانی و همبستگی ملی از گام‌های درخور توجه‌ و ارزنده‌ اين نيروها است. با اين حال جای آن دارد که از سوی نيروهای کردستانی ضمن آسيب شناسی رويدادهای گذشته، گام‌های جدی برای همبستگی بيشتر مردم، هماهنگی و کار مشترک احزاب کردستانی، کارا کردن پارلمان کردستان، تقويت و هماهنگی نيروهای پيشمرگ، تغييرات جدی در ستروکتور حکومت اقليم،  دمکراتيزه‌ کردن هر چه بيشتر جامعه‌ و شرکت دادن بيشتر مردم در تحولات جامعه‌ برداشته شود.

راه‌ رسيدن به‌ استقلال کردستان راهي است پرفراز و نشيب و همراه‌ با پيروزيها و شکست‌هاي مقطعي. به‌ يقين اين زايش دير يا زود هر چند با درد پا بعرصه‌ واقع گذاشته، صلح وآرامش را براي مردمی به‌  ارمغان خواهد آورد که‌ ساليان سال با کشتارهای جمعی و جنگ‌های بی پايان مواجه بوده، بهترين فرزندان خود را فدای رسيدن به جامعه‌ای آزاد و فارغ از ستم ملی و طبقاتی کرده‌ است.  گرچه امروز سپاه‌ دشمن فريب کار و بی رحم است و از تمام شيوه‌‌های غير انسانی برای درهم شکستن آن سود ميجويد. اما به‌ قول حافظ:

“دور گردون گر دو روزي بر مراد ما نرفت

دايما يک سان نباشد حال دوران غم مخور

در بيابان گر به شوق کعبه خواهي زد قدم
سرزنش‌ها گر کند خار مغيلان غم مخور

گر چه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعيد
هيچ راهي نيست کان را نيست پايان غم مخور”

منبع: اخبار روز

بابەتی هاوپۆل

قفس، یادداشت چهارم: پیش‌بند “به یاد سپیده فرهان”

مژگان کاوسی تا کنون دو بار بازداشت شده‌ام و هر دو بار در خانه‌ی خودم؛ …