داعش و بحران عراق؛ کردستان مستقل خواهد شد؟/ کاوه قریشی

برای ناظرانی که از قبل اوضاع عراق را زیر نظر داشته‌اند محرز است که تحولات فعلی عراق قابل تقلیل به داعش به مثابه یک نیروی غیبی اسلامگرای افراطی نیست. داعش حتی اگر امروز هم به لحاظ لوجیستگی از پای دربیاید، ذره‌ای از بحران ریشه‌دار عراق که اکنون همه این کشور و را گرفته کم نخواهد کاست.

اوضاع فعلی عراق نتیجه طبیعی سیاست‌های مذهب‌گرایانه نوری المالکی و حامیان داخلی و منطقه‌ای اوست. مالکی از مدتها پیش بحث هرگونه شراکت سیاسیِ خارجی از رهبری خود را منتفی کرده است.

عراق پیش از حمله داعش، در آستانه یک فروپاشی کامل سیاسی قرار داشت. بر خلاف انتخابات پیشین،‌ انتخابات این دوره مجلس، علاوه بر عمیق‌تر شدن شکاف میان شیعه و سنی، شیعه و کرد، منجر به اختلافاتی هم میان فهرست‌های شیعه به رهبری حکیم، صدر و مالکی شد.

داعش زمانی حملاتش را شروع کرد که مذاکرات برای تشکیل دولت جدید به بن بست رسیده بود.

در جنگ جاری عراق، مراجع شیعه که پیشتر اعتراضی به قانون شکنی‌های مالکی نداشتند، درمقام دفاع از او از مقابله‌به‌مثل و ادامه جنگ حمایت کرده‌اند. دولت و ارتش ناتوان هم با آشفتگی فراوان بدون اندیشیدن به راه حل سیاسی، تخاصم نظامی را در دستور کار قرار داده‌اند. مجلس عراق به قدری از مشروعیت افتاده که قادر به برگزاری قانونی یک جلسه ضروری برای آینده این کشور نشد. زمان قانونی این مجلس دیروز خاتمه یافت و بدین‌ترتیب عراق در حاضر علاوه بر مشکلات علنی، کشوری‌ست بدون رئيس جمهور و مجلس. آخرین دور مذاکرات گروه‌های سیاسی عراق (از کردها تا صدر) نیز چهارشنبه شب در منزل ابراهیم جعفری به شکست انجامید.

با این حال هنوز حل مساله عراق به صورت سیاسی کاملا با شکست و بن‌بست مواجهه نشده و همچنان در صورت کناره‌گیری مالکی و حامیان او از قدرت و تن دادن به اصلاحات و آغاز فصل جدیدی در عراق، امکان بازگشت آرامش به این کشور و تشکیل به قولی “دولت وفاق یا وحدت ملی” وجود دارد. گرچه داعش احتمالا همچنان تا سال‌ها تهدید جدی برای امنیت عراق باقی خواهد ماند.

کردها که زلمای خلیل‌زاد، سفیر سابق آمریکا در عراق آنها را به “راننده کنونی ماشین عراق” تشیبه کرده تا این لحظه بر ضروت اتحاد عراق و حل مسائل به طریق سیاسی تاکید دارند. آنها بسته به رفتار و تعامل مالکی و دیگر گروه‌ها احتمالا قادر خواهند بود بحران عراق را مدیریت کنند و این کشور را از فروپاشی نهایی نجات دهند. کردها اما تا کنون هیچ‌گونه چراغ سبزی برای کنترل سیاسی بحران عراق دریافت نکرد‌ه‌اند و در این راه‌حل تنها هستند. آنها می‌گویند مالکی به درخواست همکاری آنها پیش از حمله داعش و پس از آن پاسخ مثبت نداده است. در مقابل، نیروهای مالکی حتی به مواضع پیشمرگه حمله کرده و چندین تن بر اثر این حملات کشته و زخمی شده‌اند.

در روزهای گذشته شماری از ناظران از احتمال تجزیه عراق خبر داده‌اند. این احتمال دور از ذهن نیست و به خصوص در رابطه با استقلال اقلیم کردستان بیش از هر زمان دیگری قوت گرفته است. یکی از بزرگترین مشکلات کردها با حکومت مرکزی، معلق گذاشتن ماده ۱۴۰ از سوی دولت‌های شیعی عراق طی سالهای گذشته بود. این ماده بر ضرورت برگزاری رفراندم حق تعیین سرنوشت برای مناطقی مانند کرکوک تاکید دارد. کرکوک یا به گفته کردهای عراق “قلب کردستان” در زمان صدام حسین تعریب شده و ساختار جمعیتی آن به نفع عرب‌های سنی وابسته به بعث تغییر پیدا کرده است. با این حال دولت‌های شیعی پس از صدام همواره نگران این بوده‌اند که نتیجه این رفراندم به نفع کردها تمام شود.

نیروهای پیشمرگه کرد اکنون کنترل کامل مناطق محل بحث از جمله شهر استراتیژیک کرکوک را به دست گرفته و رسما اعلام کرده‌اند تا اجرای ماده ۱۴۰ از این مناطق خارج نخواهند شد.

معاون اردوغان در یک مصاحبه جنجالی با تلویزیون روداو گفته در صورتی که عراق تجزیه شود کردها هم حق دارند در مورد سرنوشت خود تصمیم گیری کنند؛ موضعی که از سوی سفیر سابق آمریکا در بغداد هم تکرار شد. این نخستین بار است دو یک مقام عالی‌رتبه ترک و یک دیپلمات سابقا تاثیرگذار آمریکایی در عراق از کردها تا حد تعیین سرنوشت حمایت می‌کنند.

پیش از بحران فعلی عراق هم زمزمه‌هایی پیرامون استقلال این کشور در جریان بود.

شخصا فکر می‌کنم در صورت ادامه بحران فعلی عراق، کردستان عراق به سمت استقلال بیشتر یا جدایی کامل خواهد رفت. اما این استقلال پایدار نخواهد بود و احتمالا به فاصله زمانی اندکی پس از آن، به یکی از کشورهای منطقه و مشخصا ترکیه الحاق خواهد شد.

مشخص‌ترین نشانه برای این ادعا، نزدیکی بارزانی و حزب او به عنوان قدرتمندترین جریان کردستان عراق در ماه‌های گذشته به ترکیه و حمایت ضمنی و فعلی حسین چلیک، معاون رهبر حزب عدالت و توسعه از حق تعیین سرنوشت کردهای عراق است. این نزدیکی با آغاز فروش مستقل نفت کردستان از طریق ترکیه به دوستی تغییر شکل داد. ترکیه از دیر زمان رویای احیای امپراطوری عثمانی را به شکل و صورتی مدرن درنظر داشته است. در همین راستا کنفدارلیستی کردن ترکیه از سوی استراتیژیست‌های با نفوذی مانند احمد داوود اوغلو همواره یکی از راه‌های تحقق ایده‌ امپراطوری مدرن عثمانی بوده است. این ایده در زمان تورکوت اوزال نیز با دیگر مورد بحث قرار گرفت. پ ک ک، حزب کارگران کردستان هم که ابتدا رویای کردستان بزرگ در سر داشت، حالا سالهاست بر طبل کنفدارلیسم دمکراتیک می‌کوبد. کنفدرالیسم حتی از سوی بخش عمده‌ای از کردهای سوریه هم پذیرفته شده است. مسعود بارزانی از منتقدان و رقبای سرسخت پ ک ک هم مدتی پیش برای نخستین‌بار از کنفدرالیسم و ضرروت برقراری اتحادیه کنفدرالی در عراق سخن گفت.

این تحولات به اتفاق، از تغییر و تحولاتی جدی در خاورمیانه خبر می‌دهند. تحولاتی که یک طرف‌ آن کردها (اربیل و قندیل) هستند و طرف دیگر اردوغان و آ ک پ.

قابل پیش‌بینی است که در آینده‌ای نه چندان نزدیک ترکیه به یک کشور کنفدرالیستی تغییر شکل خواهد داد و “کنفدرالیسم کردستان” هم بخشی از آن خواهد بود. کردستان عراق مستقل و سپس به ترکیه ملحق می‌شود. بعد از آن احتمالا همه تلاش‌ها به سمت الحاق کردستان سوریه به ترکیه خواهد رفت. البته صالح مسلم، رهبر پ ی د، مدتی پیش در مصاحبه‌ای عجیب گفته بود ترکیه می‌تواند مانند روسیه با غرب تعامل کند و گزینه کریمه‌سازی را هم نا محتمل ندانست. طبیعتن کریمه‌سازی یعنی الحاق کردستان سوریه به ترکیه و بازگرداندن “پاره‌های از دست رفته” و تبدیل ترکیه به ابر قدرت منطقه.

تصادفی نیست که همین یک ماه پیش، وزارت خارجه ترکیه مجوز فعالیت حزب دمکرات کردستان ترکیه وابسته یا حتی شاخه‌ای از حزب بارازنی را صادر کرد. دستور فعالیت این حزب “استقلال کردستان” است و با مخالفت‌های شدیدی هم از سوی “م ه پ” روبرو شد.

وابستگی شدید سوختی اروپا به روسیه و بحران اکراین، نیاز شدید بازهاری جهان به نفت ارزان و تبدیل خاورمیانه به واحدهای کوچک قابل کنترل می‌تواند از جمله انگیزه‌های حمایت غرب از چنین پروژه‌ای باشد. هرچند نه غرب خواهان ترکیه‌ای قدرتمند است و نه ترکیه خواهان کردستانی متحد.

با این همه وقوع چنین تحولاتی در آینده بسیار نزدیک قابل پیش‌بینی نیست و تا حدود زیادی به افکار عمومی ترکیه و بقای آ ک پ و اردوغان، رضایت کشورهای همسایه و غرب وابسته خواهد بود. از طرفی چنین تصمیمی مستلزم توافق کامل نیروهای داخلی کردستان و ترکیه است. کردها خود نیز در حال حاضر از اختلافات درونی رنج می‌برند و به همین دلیل تشکیل کابینه اقلیم کردستان ما‌ه‌هاست به تاخیر افتاده است. حزب اتحادیه میهنی، نزدیک به ایران در نتیجه شکست در انتخابات اخیر به شدت ضعیف شده و به موازات نزدیکی بارازنی به ترکیه، آنها هم روابطشان را با ایران و ـ با وساطتت قاسم سلیمانی ـ تقویت کرده‌اند. مانع دیگر این تحول اختلافات پ ک ک با حزب دمکرات کردستان است و جدال سخت آنها در روژآوا (کردستان سوریه) است.

در پایان نیز باید اضافه کرد که به نظر می‌رسد در این میان سرنوشت کردهای ایران از دیگر کردها جدا شده و معادلات در راستایی پیش نمی‌روند که بتوان بر اساس آن سرنوشت مشابهی برای آنها پیش بینی‌کرد. وضعیت کردهای ایران به اندازه زیادی به وضعیت عمومی ایران گره خورده و هیچ تحول خاصی در وضعیت این دسته از کردها رخ نخواهد داد مگر اینکه این تحول از بلوچستان تا تهران و مازندران را در بربگیرد. در پروژه کردهای ترکیه، سوریه و عراق، احتمالا کردهای ایران “وجه‌المعامله” جمهوری اسلامی قرار خواهند گرفت.

“کودار” هم که اخیرا در ادامه همین پروژه از سوی پ ک ک برای کردهای ایران تعبیه شده، به گفته هواداران آن، پروژه‌ای برای آینده است. آینده‌ای نا معلوم.

 

م: فیسبوک Kaveh  Ghoreishi

 

بابەتی هاوپۆل

قفس، یادداشت چهارم: پیش‌بند “به یاد سپیده فرهان”

مژگان کاوسی تا کنون دو بار بازداشت شده‌ام و هر دو بار در خانه‌ی خودم؛ …

وەڵامێک بنووسە

پۆستی ئەلکترۆنیکەت بڵاو ناکرێتەوە .

ئەم ماڵپەڕە لە ئەکیسمێت بۆ کەمکردنەوەی هەرزە واڵە و سپام سوود دەگڕێ. فێربە چۆن زانیاری بۆچونەکانت ڕێکدەخرێت.