از روزی که ادیان پا بع عرصه حیات اجتماعی انسان گذاشته هم چون موریانه ذرذره فکر و اندیشه و دانش بشری را محسورساخته وبسان شبحی خطرناک روی سر جامعه سان می رود.
انسانهای نخستین تا به امروز، برای پیدایش دستهای پنهان مافوق خویشتن همیشه و بطور سیستماتیک و استمرار یافته به دنبال خدایان گشته اند. از آن روز تا به امروز بطور قطع نتوانسته اند به وجود خدایان یا خدا پی ببرند همه شواهد وتمام استدلاها در حد گمازنی و یا بیشتر در عالم تخیولات شکل گرفته , تخیولی که در گذشته و حال مجهول بوده در نتیجه رویاهای دست نیافتنی برای جامعه بشری ؛ افکار را بسوی انسداد فکری ، پسگرائی وتقدس واقتداسات سوق داده است.
در کلیت ادیان, با انواع و شاخه ها و تفسیرات ها از یهود و مسیح گرفته و…تا اسلام ,همه وهمه ساخته وپرداخته ذهنیت و وهم انسان بوده و هست؛ توهمات و افکارهای پنهان بشری در زمانهای مشخص و مقاطعات تاریخی گاهاٌ مشکلات جبران ناپذیری هماند جنگهای قومی و مذهبی , بر عرصه سیاسی و اجتماعی بشریت به وجود آورده که تاثیرات آن تا قرنهای متمادی بر جا گذاشته است؛که می توان به بساط پاپها و کشیشها , در قرون وسطی و همچنین نفوذ خشن ترین و بی رحم ترین آن از نوع اسلام سیاسی ,که هم اکنون عقبه آن دامنه در است اشاره نمود. غرض در این مقاله همان عقبه به معنای کلمه که امروزه بنام اسلام سیاسی در عرصه ایدلوژی خود را باز تولید می کند همان عقبه وسطی است که اساساٌ نیمی از جامعه بشریت را به نابودی می کشاند و دقیق در تقابل با نظام پیشرفت علم و تکنولوژی جهان مدرن قرار گرفته است که در اینجا می توان نمونه های بیشماری من جمله : جلوگیری از بیان آزادی ,سانسور و خفه کردن آرا و اندیشه های غیرخودی ,گشترس فضای رعب وحشت , قتل وترو با شیوهای فجیع ودهشتناک ,بروز جنگ های قومی و مذهبی قبیله ای و… نام برد.
دین اسلام ,از بدو تاسیس و در نخستین سالهای اولیه 13 سال در مکه , در روزگاری که از نفوذ اجتماعی میان اعراب رنج می برد و فاقد پایگاه توده ای بود؛ با استناد به آیه های قرآنی ؛ هیچ آیه قرآنی درمدت13 سال از آیه های مکی را نمی توان یافت که دال بر تفسیر : هجوم , کشت و کشتار ,قصاص,یا شقاوت وبیرحمی باشد . بیشتر تفسیرات دال بر صبرو بردباری , همکاری , با هم زیستن و صلح وآرامش بوده است. پس از استقرار در مدینه و پس از 14سال شکل گرفتن وبه قدرت رسیدن با ضرب شمشیر در ابعاد مختلف سر کوب قبایل دیگر, و سیطره در پهنای سرزمینهای اعراب, سوره های مدنی با شکل بی رحمانه ای یکی پس از دیگری به شیوه ای فصیح و رسا فرمان به کشت و کشتار و قلع و قمع نه یاران و گردن کچ کردن وکوچ اجباری آنان فرمولیزه و در میدان پراکتیزه نمود.
امروز بیش از 1450سال , از آن دهشتناک تاریخی می گذرد که فرایند و نتیجه آن ؛ تولید وباز تولید خرافه ها و افسانه سرائی ها , تولید شیخ و شیوخ وملا و آخوند وسید وسادات و صادر کننده تئوریسینهای قتل و ترور و کشت و کشتار و جنگ و خونریزی , وبسط وگسترش بی فرهنگی , جایگزینی واژه های عربی و هجوم فرهنگ عربی به واژها وفرهنگهای دیگر , ایجاد نفاق و دوروی دشمنی, بهتان ودروغ غیبت, ایجاد فضای گریه واشک وماتم و برچیدن شادی وسروروموسیقی وهلهله و خنده, ایجاد فاصله های طبقاتی با ابعاد مختلف و ایجاد وباز تولید خصم و کینه و نفرت,باز تولید زالوان دست و پا چلفت,راه انداختن بساط قمه کشی وعربده کشی هات وهورا و داد بیدادها ؛ عقب گرد به قرون واپسگرائی,ایجاد هرزه وفحشاگری,گسترش بی خردی ودامن زدن به افسانه های تاریخی بجای ترویج و گسترش علم , مماانعت از عقل جمعی وایجاد تک صدا وهزاران هزار مشکلات ریز ودرشت اجتماعی بوده و این چنین بوده و خواهد بود. در قرن بیست ویکم ودر اوج و شکوفائی علم وتکنولوژی روزانه به صدها انسان بی گناه کودک وپیر ونوجوان در سرتاسرقاره آفریقا وآسیا به دلیل نبود دارو و درمان وامکانان رفاهی و بهداشتی , تنگدستی و فقر وگرانی, جان می آفرینند .
این در حالی است که بر طبق آمارهای بین المللی 60درصد ذخائرتمام جهان درخاورمیانه تامین می شود ! حاکمان دیوانه ممالک اسلامی؛ با درآمدهای غول پیکر نفتی وذخائرهای معدنی،جهت صرف و گسترش علوم تجربی وعلمی وخلاقیت ونوآوری ، تامین وفراهم نمودن امکانات اولیه زندگی و تحت پوشش قرار دادن همنوعان و هم کیشان خودکنند؛ صرف تبلیغاتهای علوم اسلامی و گسترش و پرورش کج فهمی ، مهمات واسلحه جهت برپائی جنگهای ویرانگر قومی و مذهبی می کنند و مردم ستمیده وطبقه فقیر جامعه را به امید دست یافتن به بهشت برین روانه صلاخ خانه های مرگ می کنند وبه کام مرگ می کشانند. هیچ کشور اسلامی نمی توان یافت که بدون وارد کردن مواد واجزائ اولیه از کشورهای اروپای توانسته باشند به یک اکتشاف هرچند جزئی نائل امده و یا استخراج و یا تولید کرده باشند .هیچ کشوری از این کشورها را نمی توان یافت ؛ که وابستگی سیاسی و اقتصادی به دنیای غرب نداشته باشند. درابتدای ظهور اسلام تا به امروز؛ هیچ کشور مسلمانی نمی توان یافت که در آن جنگ و کشتار وقتل ,ایجاد خوف و ترس، دلهره نبود امنیت جانی واقنصادی و صدها و هزارهای مشکلات ریز و درشت اقتصادی وسیاسی اجتماعی دست به گریبان نباشند.
امروزه شاهد روز افزون قوانین ضد بشری وارتجاعی از این زمامدران از جمهوری اسلامی گرفته تا افغانستان و پاکستان عراق و….همه ممالک اسلامی وباز تولید ! طالبانها , القاعدها و داعشهای گوناگون ودوباره باز تولید خمینی ها ودارودسته خلخالیها و بن لادن وایمن الاظواهری و ملاعمرها , زرقاوی وابوبکربغدادیها و مالکیها وفهدها والصباح ها و شیوخ ومشایخها وامام زاده ها هستیم .بنابراین این کارخانه ارتجاعی باید با درایت و هوشیاری طبقه ستمدیده وملل های تحت ستم , برای همیشه بسته شود تا همچون اروپا , که تا حدودی دست از دست کلیسا و پاپها وکشیشها نجات یافته ؛ ممالک اسلامی را از این غده سرطانی نجات دهند و دهیم.