١- چند سال پیش شش نفر از موسسان جبهە و از جملە نفرات اول و سوم انتخابات جبهە در تهران و همگی مقیم تهران طی بیانیەای،تعلیق جبهە را اعلام نمودند.البتە این اعلام تعلیق مورد پذیرش و حمایت دیگر اعضای جبهە قرار نگرفت اما آن شش نفر هم عملا از قطار جبهە پیادە شدند.
٢- پارسال و بعد از انتخابات ریاست جمهوری،٢١ نفر از اعضای جبهە و از جملە دبیر کل و سخنگو!!!تصمیم گرفتند کە حزب دیگری را بە نام حزب متحد ملی تاسیس کنند و تمام مقدمات لازم و ا زجملە درخواست بە وزارت کشور را انجام دادەاند.
٣- اکنون دو سال تمام از پایان دورە قانونی دبیر کل و سخنگو میگذرد اما حاضر بە برگذاری انتخابات و تحویل این پستها نیستند و البتە با همین نام و عنوان در رسانەها حضور پیدا میکنند و این بر خلاف اخلاق فردی و پرنسیب سازمانیست.
٤- در این ٩ سال کە از عمر جبهە میگذرد تا کنون بە جز استان کردستان،هیچکدام از چهار استان دیگر(تهران،ایلام،کرمانشاه و موکریان)،شورای پنج نفرەی خود را معرفی نکردەاند و حتی برای من کە عضو جبهە هستم مشخص نیست کە هم حزبیهایم چە کسانی هستند!!! در برخی شرایط(شما بخوانید هوای معتدل و آفتابی)همە عضو و بلکە صاحب جبهە هستند و در برخی شرایط(شما بخوانید هوای ابری و طوفانی)،هیچکس عضو جبهە نیست.
٥- در این آشفتە بازار کسانی هم کە حضورشان فصلی و کاملا تابعی از شرایط آب و هواییست در پی بە راه انداختن”بزووتنەوەی نەتەوەئی کورد”-جنبش ملی کرد- بودند کە در گام نخست و با شکست در انتخابات شوراهای پارسال،بزووتنەوە هم خوابید تا فصل دیگر و فرصتی دیگر.
٦- اکنون چند نفر انگشت شمار ماندەایم و تصمیم بە تداوم راه یا رفتن بە مرخصی و تعطیلات.
نکتەی آخر؛ اینها را گفتم و دیگر دوستان هم اگر آن را خلاف واقع میدانند،میتوانند با کامنت یا پست مستقل،در این بحث مشارکت کنند اما دیگر حوصلەی در گوشی صحبت شنیدن و نصیحت شدن را ندارم این گوی و این میدان.