هه‌ینی 22 تشرینی دووه‌م 2024

اخباروگزارشات کارگری27 اسفند 1395

تجمع اعتراضی کارگران خط لوله ی پالایشگاه گاز فراشبند با خانواده!

ظهرامروزجمعه27اسفندماه، کارگران خط لوله ی پالایشگاه گاز فراشبند باهمراهی خانواده در اعتراض به عدم پرداخت بموقع حقوق،عیدی ومطالبات دیگر، نداشتن قرار داد کاری،عدم ارائه فیش حقوقی و اخراج بدون دلیل کارگران دست به تجمع در مصلی فراشبند زدند.

به گزارش منابع خبری محلی،این کارگران زحمت کش با بیان اینکه در محیط کار هیچگونه آرامش روحی نداریم و تمامی ماه ها باید با شکایت و تجمع حقوق خود را بگیریم گفتند: چند روز دیگر عید نوروز است و ما نیز هرکدام بیش از 700 الی 800 هزار تومان به مغازه ها بدهکاریم و دیگر کسی به ما قرض نمیدهد و پیمانکار نیز میخواهد با مقدار 500 الی 600 هزار تومان عیدی و سنوات ما را رد کند.

 

 

تجمع کارگران کارخانه ذوب آهن اصفهان دراعتراض به عدم پرداخت عیدی ومطالبات آخرسال!

در تاریخ 18 اسفندماه 95 گروهی ازکارگران بخش‌های مختلف مانند؛ کارگاه اصلی کوره بلند ٬کارگاه سرباره ٬کارگاه پالایش بنزول٬ کارگاه نورد و پالایش بنزول کارخانه ذوب آهن اصفهان در اعتراض به عدم دریافت عیدی و پاداش آخر سال در مقابل درب کارگاه چدن ریزی این واحد بزرگ صنعتی تجمع کردند.

گزارش خبرنگار پیام سندیکا از ذوب آهن

در تاریخ 18 اسفندماه 95 گروهی ازکارگران بخش‌های مختلف مانند؛ کارگاه اصلی کوره بلند ٬کارگاه سرباره ٬کارگاه پالایش بنزول٬ کارگاه نورد و پالایش بنزول کارخانه ذوب آهن اصفهان در اعتراض به عدم دریافت عیدی و پاداش آخر سال در مقابل درب کارگاه چدن ریزی این واحد بزرگ صنعتی تجمع کردند.

این تجمع که بیشتر کارگران پیمانکاری ها را در بر می گرفت، باعث شوک عظیمی به مدیریت کارخانه بود که ذوب آهن را کارخانه ای آرام می دانستند.

از مدتها قبل موضوع تبعیض، فشارکاری، کمبود کارگران در بخش های مختلف، سومدیریت بخش های مختلف ذوب آهن، عدم پاسخگویی مناسب مدیران به اعتراضات زحمتکشان ذوب آهنی از جمله موضوعاتی بود که در گزارشات خبرنگاران پیام سندیکا ذکر شده بود و از مدیریت خواسته بودیم مشکلات را بر طرف کنند. متاسفانه مدیریت برای به سود رساندن کارخانه از قربانی کردن کارگران با تجهیز نکردن کارخانه ، فشار به کارگران برای انجام کار چند نفر و پرهیز از استخدام کارگران مورد نیاز، ندادن دستمزد مناسب برای کار سنگین و طاقت فرسا و ارزش ندادن به کار کارگران باعث اصلی این تجمع بوده است.

بی تردید این آخرین تجمع نبوده و چنانچه مدیریت برای رفع مشکلات و بویژه استخدام نیرو و بالا بردن دستمزد کارگران متناسب با تولید، رفع تبعیض در رابطه با موضوع استخدامی کارگران اقدام نکند، اعتراضات گسترده تر خواهد شد.

 

 

برگزاری دادگاه تجدید نظر محمود بهشتی لنگرودی

رسول بداقی

محمود بهشتی لنگرودی باردیگر برای دادگاه تجدید نظر روز چهار شنبه 25 اسفند 1395 راهی شعبه ی 36 دادگاه انقلاب شد،این پرونده که سومین پرونده محمود بهشتی است،حاوی یک اتهام دیگر (اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور موضوع ماده ی 611 قانون مجازات اسلامی است)و اشد مجازات آن 5 سال زندان می باشد ،محمود بهشتی رادر پرونده ها ی پیشین خود به ۴ سال حبس تعلیقی و ۵سال حبس تعزیری به همین اتهام محکوم کرده اند.  شاکی این پرونده قرارگاه ثارالله سپاه بوده است .

منبع:حقوق معلم وکارگر

 

 

نامه سرگشاده کارگزاران مخابرات روستایی کشوردرراستای دست یابی به عقد قرارداد دائم و مستقیم با شرکت مخابرات ایران!

کارگزاران مخابرات روستایی مطالبات خود را بیان کرده و آورده‌اند: کارگزاران مخابرات روستایی حقیقتا راه برگشتی به جز ادامه راه موجود ندارند و هرگز دست از حق طلبی نخواهند کشید؛ پس چیزی که ما می‌خواهیم خارج از چهارچوبهای قانونی نیست و ادعای ما هم بر اساس زیاده خواهی و توهم استوار نیست . خواسته ما عقد قرارداد دائم و مستقیم با شرکت مخابرات ایران و دریافت حق و حقوقی قانونی که بر اساس طرح طبقه بندی واقعی شغلی که توسط وزارت کار تهیه و تنطیم می‌گردد، هست؛ نه چیزی بیشتر و نه کمتر .

جمعی از کارگزاران مخابرات روستایی کشور، طی  نامه‌ای سرگشاده خطاب به وزیر ارتباطات، خواستار عقد قرارداد دائم و مستقیم با شرکت مخابرات ایران شدند.

بخشی از این نامه بنقل ازایلنا بقرارزیر‌است:  جناب آقای وزیر باید به عرض برسانیم که حقیقتا در نحوه مدیریتتان نقص و خلایی وجود دارد که به سبب آن جامعه بزرگ کارگزاران مخابرات روستایی از شما و مجموعه تان گله مند و دچار دل آزردگی و رنجیده خاطر شده‌اند . اگر یادمان باشد از سالیان دور است که کارگزاران مخابرات روستایی در بدنه مخابرات جای گرفته‌اند و در تمامی ایام سال افتخار خدمت رسانی به مردمان شریف روستایی را در کارنامه خود به ثبت رسانده و می‌رسانند و نیز حلقه‌ایی محکم از زنجیر شرکت مخابرات بوده اند که کم و کاستی های موجود در زمینه ارتباطی را در تمامی نقاط روستایی در سراسر کشور برطرف نموده‌اند و حال شما به جای تقدیر و تشکر و رفع مشکلات عدیده این قشر زحمت کش روستایی، با ادبیاتی دور از ذهن و شأن یک وزیر ، آنها را به باد انتقاد می‌گیرید.

شما دارید به بهانه خصوصی شدن شرکت مخابرات ایران بر اساس اصل 44 قانون اساسی ، مخابرات را از فرار از قانون تبرئه می‌نمایید، در حالی که صراحت قانون دلالت بر قرارداد تا زمان بازنشستگی و استمرار آن دارد و وزارات تعاون ، کار و رفاه اجتماعی آنرا دائم تلقی کرده است . آقای دکتر با وجود این همه مستندات شما باز هم کارگزاران را زیاده خواه و متوهم میدانید ؟ آیا ما دچار توهم شده اییم که می گوییم حق قانونی ما باید ادا شود؟

کارگزاران مخابرات روستایی حقیقتا راه برگشتی به جز ادامه راه موجود ندارند و هرگز دست از حق طلبی نخواهند کشید؛ پس چیزی که ما می‌خواهیم خارج از چهارچوبهای قانونی نیست و ادعای ما هم بر اساس زیاده خواهی و توهم استوار نیست . خواسته ما عقد قرارداد دائم و مستقیم با شرکت مخابرات ایران و دریافت حق و حقوقی قانونی که بر اساس طرح طبقه بندی واقعی شغلی که توسط وزارت کار تهیه و تنطیم می‌گردد، هست؛ نه چیزی بیشتر و نه کمتر .

 

 

عدم پرداخت4ماه حقوق وعیدی کارگران اداره کل ورزش و جوانان استان همدان!

4ماه حقوق وعیدی کارگران اداره کل ورزش و جوانان استان همدان پرداخت نشده است.

به گزارش منابع خبری محلی،کارگران و نیروهای شرکتی اداره کل ورزش و جوانان استان همدان هنوز منتظر دریافت چهارماه حقوق و عیدی خود هستند.

متاسفانه سالهاست که خانواده های این عزیزان با چنین مشکلی روبرو هستند و انگار آقایان بالا نشین دستگاه ورزش همدان که حقوق خود را ابتدای هر ماه دریافت میکنند برایشان مهم نیست که ده ها خانواده چشمشان به جیب های خالی سرپرست خانواده دوخته شده است.

جیبهای خالی تر از خالی عیدی این عزیزان به خانواده هایشان است.

 

 

شرایط زیستی نامناسب کارگران فاز 12 پارس جنوبی

کارگران فاز 12 پارس جنوبی برای انتقال به استراحتگاه جدیدی که از نظر زیست محیطی در شرایط نامساعدی قرار دارد، تحت فشار قرار دارند.

به گزارش27اسفندایلنا،یکی از این کارگران اعلام کرد، روزهای گذشته مسئولان شرکت پپیمانکاری مربوطه برای وادار کردن کارگران و کارکنان بخش تعمیرات و بهره برداری، جهت انتقال به استراحتگاه جدید که در معرض دود فلرها (دودکشها) قرار دارد، بدون اجازه به کمپ آنان وارد شده و برخی از وسایل را به محل جدید انتقال داده اند.

این کارگر که از وضعیت غذایی مجموعه هم ناراضی است، در ادامه گفت: مسئولان HSE پالایشگاه نهم در بازدیدی که از اقامتگاه جدید کارگران داشتند، شرایط زیستی این استراحتگاهها را بسیار نامناسب دانسته و این محل را رد کردند، اما کارفرمای اصلی در کمال شگفتی تأئید کرده است.

به گفته این منبع مطلع، محل جدید اسکان کارگران فاز 12 که در مرحله بهره برداری (Operation) است، منطقه ای مابین فاز 13 و 19 به نام «تپه آنتن» دور از شهر و محل ورود مستقیم دود فلرها است.

کارگران درخواست کردند، در کنار مزد حداقلی و کیفیت پائین خوراک وامکانات جانبی، کارفرما به تهیه محلی مناسب و در شأن کارگران بیاندیشد، مسئله ای که به خاطر سود کوتاه مدت فدای سلامت جسم و روان کارگران می شود.

لازم به یادآوری است که فاز 12 (پالایشگاه نهم) در کنگان زیرنظر شرکت ملی گاز ایران و مجتمع پارس جنوبی  قرار دارد.

سفره خالي كارگران شهرداري بروجرد و اعتراضات آنها

گفتگوي راديو ندا با شهروندان در بروجرد پيرامون اعتراضات كارگران شهرداري بروجرد و سفره خالي آنها.

گوش کنید:

http://www.radioneda.de/2017/03/17/Iran95_Borojerd.mp3

 

 

چرا معلمان معترض هستند؟

ياسر ريگي عضو هيأت‌مديره کانون صنفي معلمان

کساني که اخبار جامعه‌ معلمان را دنبال مي‌کنند، به‌خوبي مي‌دانند که معلمان از شرايط شغلي خودشان راضي نيستند و به طرق مختلف، صداي اعتراضشان را به گوش مسئولان و جامعه رسانده‌اند. در همين ماه اسفند، معلمان در دو حرکت اعتراضي، مطالباتشان را بار ديگر اعلام کردند و از دولت و مجلس خواستند که به اين مطالبات رسيدگي کنند.

حرکت اعتراضي اول، کمپين بودجه عادلانه بود که با 140 هزار امضا توسط تعدادي از فعالان صنفي از نقاط مختلف کشور به مجلس تحويل داده شد. پس از آن، معلمان در تاريخ 19 اسفند در تجمعات اعتراضي در شهرها و استان‌هاي مختلف، خواهان پيگيري مطالباتشان شدند. اما چه‌چيزي معلمان را به اين نوع اعتراضات سوق مي‌دهد؟ چه‌چيزي باعث مي‌شود که افرادي وقت و انرژي بگذارند و امضا جمع کنند يا براي بيان اعتراضشان به خيابان بيايند؟ شايد انگيزه‌هاي مختلفي افراد را به‌سمت اين‌گونه اعتراض‌ها مي‌کشاند اما نگاهي به شرايط زندگي و شغلي معلمان، دلايل اصلي اين نوع حرکت‌ها را آشکار مي‌کند.

معلمان معترض هم در کمپين بودجه‌ عادلانه و هم در تجمعات اخير، به‌صراحت اعلام کرده‌اند که دليل اعتراضشان کاملا صنفي و مطالبه‌محور است.

نگاهي به وضعيت زندگي معلمان به ما اين جرأت را مي‌دهد که با قطعيت بگوييم که وضعيت معيشتي و حقوقي نامناسب معلمان، عامل اصلي نارضايتي اين قشر از جامعه است.

فشار مالي و عدم عزم دولت براي بهبود وضعيت حقوقي که در بودجه سال 96 نيز به‌روشني نمود داشت، مهم‌ترين عامل لبريزشدن صبر معلمان است. پايين‌بودن دستمزد، گراني و تورم، هر روز بيش‌ازپيش، فشار بر اين بخش را افزايش مي‌دهد. وضعيت نابسامان حقوقي براي معلمان قراردادي بخش خصوصي و بازنشستگان، به‌مراتب بدتر از شاغلان رسمي و پيماني بخش دولتي است.

به‌همين‌دليل است که بازنشستگان در اعتراضاتشان به‌گونه‌اي مستمرتر و پيگيرتر، دست به کنش‌هاي ميداني مي‌زنند و تقريبا هر ماه اعتراضي خياباني از اين بخش را شاهد هستيم که نشان مي‌دهد برايشان چاره‌اي جز اعتراض باقي نمانده است. علاوه بر حقوق و دستمزد، شرايط بد مدارس دولتي از نظر تأمين بودجه و امکانات آموزشي که آموزش رايگان را به محاق مي‌برد، از ديگر عوامل اعتراض معلمان شاغل است. صرفه‌جويي دولت در بخش آموزش و حذف تدريجي بودجه و سرانه مدارس، وضعيت سختي را براي معلمان ايجاد کرده است.

يکي از نشانه‌هاي بارز اين صرفه‌جويي، عدم تأمين معلم کافي براي مدارس است که منجر به شلوغي کلاس‌ها شده است که علاوه بر پايين‌آوردن کيفيت آموزشي، فشار کاري براي معلمان را بيشتر کرده است. حقوق ناچيز، عدم اختصاص بودجه کافي و شرايط کاري که هر روز سخت‌تر مي‌شود، اين حس را در معلمان ايجاد کرده است که در ساختاري کاملا رهاشده از سوي مسئولان، مشغول به تدريس هستند. ساختاري که در آن حتي مديران مجبورند براي تأمين نيازهاي حداقلي از جمله پرداخت قبض آب، برق و گاز، با گرفتن پول از خانواده‌ها يا با کمک خيرين، مشکل را حل کنند.

جمله «پول نداريم» از طرف مديران مدارس در پاسخ به درخواست معلمان براي تأمين امکانات آموزشي، جمله‌اي آشناست که هر معلم دلسوزي را دلسرد مي‌کند. اينها، بخشي از مشکلات معلمان است که آنها را به‌سمت اعتراض براي گرفتن حقشان سوق مي‌دهد.

معلمان به گونه‌اي عريان و واضح، مشکلاتشان را اعلام مي‌کنند و از اينکه فقر خودشان را فرياد بزنند و سفره‌ خالي‌شان را نشان بدهند، ابايي ندارند زيرا ديگر صبرشان لبريز شده است.

واقعيت اين است که همواره نقطه‌ شروع هر حرکتي، برخاسته از شرايط عيني است و در صورتي که شرايط ذهني نيز آماده شود، شاهد حرکت‌هايي جمعي خواهيم بود. در مورد معلمان آنچه واضح بوده اين است که شرايط عيني، يعني وضعيت بد معيشتي و شرايط بد شغلي، عامل اصلي اعتراض است. و اگر عامل ذهني را در نظر بگيريم بايد بگوييم معلمان به اين سطح از آگاهي رسيده‌اند که جز در سايه‌ حرکت جمعي و متشکل‌شدن حول مطالباتشان راه‌حل ديگري براي بهبود مشکلاتشان ندارند.

منبع:وقایع اتفاقیه-26اسفند

 

سلب مالکيت از طبقه فرودست در مسائل آموزشي

غيراستانداردبودن مدارس ريشه درنئوليبراليزه‌کردن آموزش دارد

جعفر ابراهيمي

بي‌توجهي به مشکلات آموزشي در مدارس، افت کيفيت نظام تعليم‌وتربيت را به‌دنبال خواهد داشت. از‌سوي‌ديگر، از آنجاکه اکنون آموزش در کشور، وضعيت چندان مطلوبي ندارد، تغييروتحول در امر آموزش‌وپرورش، ضروري به نظر مي‌رسد. لازمه اين تغيير و تحول، حمايت همه‌جانبه از مسئله مدارس و توجه ويژه به کيفیت آموزش‌وپرورش، به‌عنوان مهم‌ترين نهاد آموزشي به‌منظور پيشرفت و توسعه پايدار کشور در ابعاد علمي، فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي است؛ بنابراین سرمايه‌گذاري و توجه به اين مقوله بايد به‌عنوان يک اصل مورد توجه قرار گيرد.

در هفته گذشته اما محمدتقي نظرپور، رئيس سازمان نوسازي، توسعه و تجهيز مدارس کشور درباره کلاس‌هاي درس «کَپَري» در اظهارنظري به ايسنا گفته بود: «في‌نفسه کلاس‌هاي کپري را از منظر معماري، کلاس‌هاي بدي نمي‌بينیم و اعتقادي به حذف آنها نداريم زيرا معماري بومي آنها، مناسب شرايط زندگي آن منطقه است.» اين رويکرد توجيه‌محور و اين کنش منفعلانه نسبت به حل مسائل آموزشي و مدارس کشور، به نظر مي‌رسد بيش از هر چيز ناشي از ناکارآمدي در سطح مديريت و رسيدگي به مناطق محروم باشد؛ مسئله‌اي که رئيس سازمان نوسازي مدارس، امسال در مراسم معارفه خود، قول رسيدگي به آن را داده بود، امروز اين کاستي‌ها را مناسب وضعيت بومي آنجا مي‌داند. درباره اين رويکرد و اين نوع نگاه به حل مسائل و معضلات آموزش‌و‌پرورش با جعفر ابراهيمي، معلم شاغل و از فعالان صنفي معلمان به گفت‌وگو نشستيم:

صحبت‌هايم را با اشاره به مصاحبه رئيس سازمان نوسازي، توسعه و تجهيز مدارس کشور درباره کلاس‌هاي درس کپري شروع مي‌کنم. چه نقدي مي‌توان به اين طيف رويکردهاي توجيه‌محور وارد کرد؟

صحبت‌هاي آقاي نظرپور، تداعي‌کننده حرف‌هاي آقاي حسينعلي شهرياري، عضو کميسيون بهداشت و درمان مجلس است که به‌جاي حل معضلات و مشکلات مردم، به نيازمندان توصيه به فروش کليه مي‌کند و فروش اعضاي بدن انسان را طبيعي، قانوني و شرعي جلوه مي‌دهد، شنيدن اين نوع سخنان از فرادستان دور از انتظار نيست.

سخنان رئيس نوسازي مدارس، برخي نمايندگان مجلس و مديران را بايد با توجه به رويکرد غالب در بين تصميم‌گيران تحليل کرد. در رويکرد حاکم بر اين افراد، دولت وظيفه ندارد در مسئوليت‌هاي اجتماعي مداخله کند و بايد نقش آن هر روز کمتر شود. اين رهيافت داراي پايه مادي و اقتصادي است که در پي نئوليبراليزه‌کردن خدمات اجتماعي و سلب مالکيت عمومي از فرودستان در عرصه‌هاي مختلف اجتماعي چون بهداشت، سلامت و آموزش است. پس به‌جاي نقد اين سخنان بايد اين رويکرد بازاري را نقد کرد که مي‌خواهد به همه عرصه‌هاي زيست اجتماعي، محتواي کالايي بدهد و در معرض منطق سود قرار دهد. اين رويکرد است که به‌جاي تأکيد بر حق برخورداري کودکان از مدارس ايمن و استاندارد در سراسر کشور و توجه به مقوله عدالت آموزشي، از سر بي‌مسئوليتي، وجود مدارس کپري را توجيه مي‌کنند. اگر مدارس کپري اين‌قدر مي‌تواند تخيل زيباشناختي مسئولان را تحريک کند، چرا امثال اين مدير، فرزندان خود را از اين بعد زيبايي در معماري محروم مي‌کنند؟ آيا فرزندان و آقازاده‌هاي آنان نيز در مدارسي درس مي‌خوانند که فاقد استانداردهاي لازم هستند؟

از هر منظر که به اين سخنان توجه کنيم، مي‌توان آنها را به چالش کشيد؛ به‌ويژه وقتي راويان اين سخنان کساني بوده که مدعي ارائه منشور حقوق شهروندي هستند.

به حقوق شهروندي اشاره کرديد، صحبت‌هاي آقاي نظرپور را کجاي اين منشور بايد جاي داد؟ اساسا استاندارد آموزشي در مدارس، چه اِلمان‌هايي دارد؟

حق تحصيل باکيفيت و رايگان، جز حقوق ابتدايي هر دانش‌آموز و کودک است. متأسفانه با سياست‌هاي پولسازي آموزش و کالايي‌سازي آن، اين حق هر روز بيشتر ناديده گرفته مي‌شود. اين مختص به اين دولت نيست و در دولت‌هايي قبلي هم وجود داشته است. مي‌توان گفت که در دولت‌هاي بعد از جنگ، اين سياست‌هاي نئوليبراليزه‌کردن آموزش و خدمات اجتماعي به مدد قدرت سياسي اعمال‌ شده که نتيجه آن‌ هم اين است که تعداد بيشتري از کودکان، در چند دهه اخير به‌دليل نداشتن استطاعت مالي، مدرسه را به‌سوي خيابان ترک مي‌کنند. در اصل، آنها ترک نمي‌کنند بلکه از چرخه آموزشي طرد مي‌شوند.

اين نوع سياست‌هايي که در آموزش‌وپرورش اعمال مي‌شود، بخشي از سياست طرد اجتماعي است که در صحبت‌هاي نماينده مجلس و رئيس سازمان نوسازي، شکلي قانوني و عادي به خود مي‌گيرد؛ يعني با عادي‌سازي فقر مي‌خواهند آن را طبيعي جلوه دهند. اقتضائات کودکان در هر مقطعي، اصل بر «برخورداري» است، نه بر طردشدن.

اين رويکرد به حقوق شهروندي و حقوق مردم متأسفانه در ميان مسئولان به شکل صوري وجود دارد. اگر بخواهيم يک نقد جدي به اين حرف داشته باشيم، اين است که اصولا هر کودک بدون درنظرگرفتن منطقه جغرافيايي، بدون درنظرگرفتن عناصري که هويت او را تشکيل مي‌دهند، حق دارد از آموزشي باکيفيت، استاندارد و رايگان برخوردار باشد. پشتوانه اين حرف من، اصل «30» قانون اساسي است و به‌زعم من، افرادي مانند آقاي نظرپور، رسما با اين صحبت‌هايشان، حقوق اوليه انسان‌ها را ناديده مي‌گيرند و از فقرا و تهيدستان که از حداقل‌هاي جامعه محروم هستند، سلب مالکيت عمومي مي‌کنند.

اين مناطق به قول آقاي رئيس که مناسب اين وضعيت هستند، در اصل خوشايند هيچ دانش‌آموزي نيست که در اين فضا آموزش ببيند و خوشايند هيچ معلمي نيست که در چنين مکان غيراستانداردي بخواهد آموزش بدهد.

در همان مصاحبه، آقاي نظرپور مي‌گويند: «انتظار نمي‌رود در جمهوري‌اسلامي، دانش‌آموزاني باشند که نتوانند در فضايي مناسب تحصيل کنند و اين امر برعهده ماست.» اساسا تعريف از فضاي مناسب و استاندارد براي آموزش‌وپرورش دانش‌آموزان چه مي‌تواند باشد؟ آيا اين در تناقض با صحبت‌هاي او در ارتباط با کلاس‌هاي کپري نيست؟

مدارسي که در اين سال‌ها به‌دليل مسائل ايمني و … استانداردبودنِ فضاي آموزشي، در سطح ملي مسئله ايجاد کردند، کم نداشتيم؛ مدرسه شين‌آباد که منجر به سوختن تعداد زيادي از دانش‌آموزان پيرانشهر شد. آواري که روي معلمِ زابلي (آقاي گنگوزهي) فروريخت و خودش در زير آوار ماند و دانش‌آموزانش را نجات داد و… نمونه‌هايي قابل‌تأملي هستند که به‌دليل نامناسب‌بودن و غيراستانداردبودن، حادثه ايجاد کردند. تعداد زيادي از مدارس امروزي ما با شاخص علمي و مهندسي، ناايمن محسوب مي‌شوند. امروز کلاس‌ها و محيط‌های آموزشي وجود دارند که حضور دانش‌آموز در آنجا خطرناک است و دولت و سازمان نوسازي هيچ برنامه برايشان ندارد. با توجه به اين موضوع بايد گفت که اين سخنان تناقض دارند. تناقض در اين صحبت‌ها ناشي از اين است که برخورد ايشان با استانداردسازي مدارس، يک تصور ذهني است. کسي که فکر مي‌کند که کپرنشيني واجدشرايط خاصِ منطقه‌ايي است، طبيعي بوده که فکر کند که در کشور مدارس نامناسب وجود ندارد. براي تشخيص مدارس نامناسب نيازي نيست که شما به مناطق کويري و کپرهاي استان‌هاي کرمان و سيستان‌وبلوچستان برويد. اگر به مناطق مرکزي و جنوبي تهران سري بزنيد، از نزديک شاهد عمق اين فاجعه خواهيد بود که در تهران در شرايط بحراني مثل زلزله با چه فاجعه‌اي روبه‌رو خواهيم بود.

به وضعيت نامناسب مدارس تهران اشاره کرديد. آبان امسال اسماعيل دوستي، نايب‌رئيس کميسيون عمران شوراي شهر تهران در مصاحبه‌اي گفته بود: «درحال‌حاضر، 550 مدرسه فرسوده در شهر تهران وجود دارد که همه اين مدارس در بافت فرسوده و ناپايدار این شهر قرار گرفته‌اند؛ مدارسي که حتي در محروم‌ترين استان‌هاي کشور نيز نمونه آن را نمي‌توان مشاهده کرد. متأسفانه، امروز در منطقه 13 اکثر مدارس، خانه‌هاي [استيجاري] مردم هستند که در فضايي 200 متري بعضا براي 80 دانش‌آموز تنها يک چشمه سرويس بهداشتي وجود دارد.» اين سطح از بي‌توجهي به مسئله مدارس و آموزش‌وپرورش که حتي در خود پايتخت هم تبديل به معضل شده است، از کجا ناشي مي‌شود؟

اين مسئله به رويکرد کلي دولت‌ها به مسئله آموزش‌وپرورش برمي‌گردد. دولت‌ها به آموزش‌وپرورش يک نگاه بازاري دارند و آن را ارگاني مي‌دانند که هيچ درآمدي ندارد و چون خروجي اقتصادي مانند يک بنگاه را ندارد، پس نبايد برايش هزينه کرد. اخيرا نماينده سازمان برنامه‌وبودجه در يک مصاحبه تلويزيوني در مورد بودجه سال 96 و سهم آموزش‌وپرورش‌ که مورد اعتراض بيش از 140 هزار نفر از معلمان کشور قرارگرفته،‌ گفته بود که ما نمي‌توانيم به آموزش‌وپرورش بيشتر از اين مبلغ اختصاص دهيم چون خروجي ندارد. يعني اين باور وجود دارد که کودکان اين سرزمين، ارزش سرمايه‌گذاري ندارند چون خروجي‌اش مثل بازار يا کارخانه نيست. اين نشان از يک ديدگاه سرمايه‌سالارانه است که بر تفکر بخش مهمي از مديران دولتي‌ به‌ويژه در سازمان برنامه‌وبودجه و آقاي نوبخت و معاونان او حاکم است. تا اين رويکرد وجود داشته باشد، طبيعي است که سرمايه‌گذاري مناسب در بخش آموزش عمومي صورت نمي‌گيرد. وقتي مي‌شود ساختمان فرسوده را که شايد براي زندگي هم مناسب نباشد با قيمت پاييني اجاره کرده و در آنجا مسئله آموزش را رفع‌ورجوع کنند، چرا اين‌همه هزينه کنند؟! يعني عملا دولت همه مسئوليت مدارس و تجهيز آنها را از دوش خود برداشته و اين مسئوليت را بر دوش خيّران مدرسه‌ساز گذاشته است. مگر تعداد اين خيّران چقدر است؟! مگر آنها چقدر توان دارند که نيازها و امکانات آموزشي ما را تأمين کنند؟ اين نکته را هم بايد در نظر داشته باشيم که وجود خيّران مدرسه‌ساز، نبايد باعث شود که دولت وظايف قانوني خود را در قبال مسئله آموزش و تجهيز مدارس انجام ندهد. اما در ارتباط با بافت‌هاي فرسوده مدارس چه‌بسا آمار بيشتر از اين موارد باشد. اين خانه‌ها کف استاندارد را هم ندارند و اساسا براي آموزش ساخته نشده‌اند. جداي از اين مسئله، بحث فضاهاي آموزشي، بهداشتي، آزمايشي و ورزشي مطرح است که اين خانه‌ها فاقد چنين محيط‌هايي هستند.

بر‌اساس آماري که آقاي نظرپور ارائه مي‌کند، وضعيت استانداردسازي مدارس اين‌گونه است که 36 درصد مدارس ما طول عمر 20 ساله، 47 درصد عمر 20 تا 40 ساله و فقط 16 درصد عمر بالاي 40 سال دارند. در مجموع مي‌توان گفت 57 درصد کلاس‌هاي درس استانداردسازي شده‌اند و 43 درصد هنوز باقي‌مانده است. اين آمارها ظاهرا جنبه خبري براي آنها دارد و عملا هيچ کاري در‌اين‌زمينه انجام نمي‌شود. اين معضل در بلندمدت چه مصائبي براي مدارس خواهد داشت؟

طبيعتا با گذشت زمان به ميزاني که مدرسه عمرش بالاتر مي‌رود، بافتش فرسوده‌تر خواهد شد. بحثي که اينجا مطرح مي‌شود، حفظ و نگهداري مدارس است که وقتي از يک تاريخ مشخصي عبور مي‌کند، هزينه‌هايش بيشتر مي‌شود و بيش از هر چيزي به سازه‌هاي استاندارد برمي‌گردد که در ساخت آنها چقدر مسائل فني و عمراني رعايت شده اما چيزي که واضح است اينکه مدارس با توجه به نيازهاي محيط اجتماعي و آموزشي، ساخته نمي‌شوند. چنان‌که در آينده‌اي نه‌چندان دور، تعداد مدارس ناايمن از مدارس ايمن بيشتر خواهد شد و هر حادثه‌اي در مدرسه ناايمن ممکن است رخ دهد.

منبع:وقایع اتفاقیه-26اسفند

 

تظاهرات گسترده هزاران  برزیلی دراعتراض به اصلاحیه قانون بازنشستگی دولت!

روز چهارشنبه 15مارس،هزاران برزیلی در اعتراض به اصلاحیه قانون بازنشستگی دولت محافظه کار میشل تمر به خیابان آمدند. در همین حال صدها نفر از معترضان نیز توانستند به داخل ساختمان وزارت اقتصاد یورش برده و آنجا را اشغال کنند.

به گزارش 16مارس یورونیوز،شهر سائو پائولو نیز که مرکز اقتصادی برزیل بشمار می رود شاهد اعتراض و اعتصابهای گسترده بود. لولا دا سیلوا، رئیس جمهوری سابق این کشور نیز در گردهمایی روز چهارشنبه در اعتراض به سیاستهای ریاضت اقتصادی دولت حضور داشت. او که در سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۰ قدرت را در دست داشت علیرغم رسوایی فساد مالی هواداران زیادی دارد.

نرخ بیکاری در برزیل بیش از ۱۲ درصد است و نزدیک به ۱۳ میلیون نفر در این کشور جویای کار هستند.

بیست وهفتم اسفندماه1395

 

 

بابەتی هاوپۆل

ماموستا ابراهیم سلیمی به سه سال حبس محکوم شد

ماموستا ابراهیم سلیمی، امام جمعه مسجد “چهار یار نبی” پیرانشهر توسط دادگاه ویژه روحانیت ارومیه …