زاگرۆس پۆست
خبر فوری جعفر عظیم زاده بیهوش شد
امروز دوشنبه 7 تیر ماه ساعت چهار بامداد جعفر عظیم زاده در شصتمین روز اعتصاب غذای خود، پس از مراجعه به سرویس بهداشتی همان جا نقش بر زمین شد .
همسر وی و سربازان مراقب، از صدای به زمین خوردن او متوجه مسئله شدند و خود را به سرویس بهداشتی رساندند و تن بیهوش جعفر را به روی تخت منتقل کردند وضعیت جعفر به قدری وخیم بود که پس از یک ساعت با تلاش پزشکان به هوش آمد وی پس از این اتفاق ، به دلیل وخامت شدید وضعیت جسمانی از پایین آمدن از تخت توسط پزشکان منع شده است.
جعفر عظیم زاده در نه روز گذشته فقط با سرم زنده نگاه داشته شده است ، با اینحال علاوه بر ادامه خونریزی روده و مشکل ادرار و درد های شدید معده که از دیروز آغاز شده است قند و فشار خون و ضربان قلبش به حدی پایین آمده است که بامداد امروز به مدت یک ساعت بیهوش شد و هر آن این خطر و عدم بازگشت او به هوشیاری و وقوع فاجعه‌ای بزرگ جان او را تهدید میکند
اتحادیه آزاد کارگران ایران
7 تیر 95
آخرین وضعیت جعفر عظیم زاده در پنجاه و نهمین روز اعتصاب غذا
امروز یکشنبه6 تیر95 وضعیت جسمی جعفر عظیم زاده بسیار وخیم بود. آقای عظیم زاده در آستانه شصتمین روز اعتصاب غذا دچار معده درد شدید همراه با حالت تهوع بود بطوریکه پرستاران مجبور شدن با تزریق آمپول مسکن وی دردش را کم کنند. وی همچنین قادر به صحبت کردن نبود.
بنا به گزارشات آقای عظیم زاده طی مدتی که در بیمارستان است بطور شبانه روزی و لاينقطع زیر سرم بوده و در اغلب اوقات شبانه روز به طور همزمان دو یا سه سرم وصل به ایشان تزریق میشود بطوریکه رگهایش دیگر جواب نمی دهند.
لازم به یادآوریست که این فعال کارگری و زندانی سیاسی از روز ده اردیبهشت ماه در اعتراض به امنیتی کردن فعالیتهای صنفی در اعتصاب غذا نامحدود بوده و شرط پایان اعتصاب غذای خود را بدست آوردن این خواسته گذاشته است.
اتحادیه آزاد کارگران ایران
شصت روز اعتصاب غذا
شصت روز اعتصاب غذا حتا اگر” تر” باشد، حتا اگر در بیمارستان و در ده روز آخر، فرد اعتصابی به سرم وصل باشد، چه بر سر بدن می آورد؟
فشار 5 روی 7، ضربان قلب نامنظم بین 40تا 60، خونریزی روده و معده، دستگاه گوارش دیگر همان چای و قند را هم نمی پذیرد. کاهش وزن شدید، درد و ضعف شدید که به تدریج به کم شدن هوشیاری خواهد انجامید و…
این شرایط جسمانی جعفر عظیم زاده است. گزارش پزشک قانونی که از طرف دادستانی جعفر عظیم زاده را معاینه کرده است دال بر وخامت وضع وی بوده است. پزشک بیمارستان اعلام کرده که مشکلات ضربان قلب ربطی به خود قلب ندارد، تنها به دلیل عدم تغذیه به مدت طولانی است و اعلام کرده اند که دیگر کاری از دست آنان برنمی آید و باید هر چه زودتر تغذیه شروع شود و گرنه خطر جدی خواهد بود.
و در مقابل تنها سکوت و بی توجهی مسوولانی است که باید پاسخگوی سلامت جسمانی زندانی سیاسی باشند. سکوت که نه، زیرا دادستانی به خانواده اعلام کرده است که “برای او هیچ کاری نمی‌کند حتی اگر بمیرد. ”
و اما چرایی بزرگ، جرم او چیست؟؟؟؟؟
اطلاع رسانی از وضعیت زندگی اسف بار کارگران و دفاع از آنان، اعتراض به دستمزدهای اندک و عقب افتادن همین اندک برای ماه ها، دفاع از حق فعالیت های صنفی برای کارگران و همه ی اینها جرم های بزرگی است در کشوری که قرار بود حقوق کارگران “قبل از خشک شدن عرقشان” داده شود، قرار بود “مستکبر و سرمایه داری” نباشد تا از …
در اینجا دزدی از حقوق کارگران و زحمتکشان و به نابودی کشاندن زندگی هزاران کارگر و خانواده های آنان جرم نیست اما همه ی این اطلاع رسانیها و اعتراضها جرمهای بزرگی هستند، همه ی اینها “اذهان عمومی را مشوش می کند” و “امنیت ملی را به خطر می اندازد” به گونه ای که مرتکبان به آن باید به حبس های طولانی محکوم شوند، سلامت و شاید جان خود را در زندان از دست دهند و…
زیرا حقوقهای میلیونی و میلیاردی مدیران برای لحظه ای نباید عقب بیافتد و سودهای نجومی سرمایه داران نباید اندکی کاهش یابد، حقوقهای عقب افتاده کارگران باید در حساب های بانکی سرمایه داران باقی بماند و سود روی سود بیاورد، نباید خاطر آنان از اعتراض کارگران به جان آمده ذره ای آزرده شود. این است دلیل اصلی بی توجهی به وضعیت جعفر عظیم زاده و خواست های او.
جعفر عظیم زاده و جعفرها بیانگر اعتراض فروخورده کارگران و زحمتکشانی هستند که سالیان سال فریادشان به جایی نرسیده و به جای حقوق حقه خود، فشار گرسنگی و بیکاری، زندان و شلاق دریافت کرده اند.
عظیم زاده اکنون کارگری زندانی است که صدای این محرومیت است.
ما از همه کارگران و فعالان کارگری و نهادهای مدافع حقوق کارگران و زحمتکشان در سراسر جهان می خواهیم تا با همه توان از خواست های جعفر عظیم زاده حمایت کنند و اعتراضات خود را به هر شکلی که می توانند علیه این برخوردهای غیر انسانی علیه کارگران ایران اعلام کنند.
تا پیش از وقوع فاجعه، جعفر عظیم زاده و تمامی زندانیان سیاسی بدون قید و شرط باید آزاد شوند و به جای آنان دزدان و غارتگران اموال مردم مجازات شوند.
کانون مدافعان حقوق کارگر
7تیر ماه 1395
صدور قرار بازداشت براي هاشم رستمي
طبق آخرين گزارش رسيده قرار بازداشت يك ماهه ، براي هاشم رستمي اين فعال كارگري صادر شده است.
لازم به ذكر است كه هاشم رستمي در آستانه ٧٠ سالگي مي باشد و با توجه به كهولت سن ،بارها ايشان توسط مامورين اداره اطلاعات سنندج مورد باز جويي قرار گرفته است .
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
مظفر صالحی نیا در اداره اطلاعات و هاشم رستمی در زندان سنندج
مظفر صالحی نیا عضو هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران که از روز اول تیر در بازداشت اداره اطلاعات سنندج بسر می برد روز گذشته شنبه 5 تیر با منزل تماس تلفنی گرفت. هنوز علت بازداشت وی مشخص نیست.
هاشم رستمی فعال کارگری نیز روز گذشته به زندان سنندج منتقل گردیده است. هاشم رستمی به پرونده سازی صورت گرفته توسط اطلاعات علیه خودش اعتراض کرده که به همین خاطر به دستور مسؤلان قضائی و اطلاعاتی سنندج باید تا زمان رسیدگی به اعتراضش در زندان بماند.
اتحادیه آزاد کارگران ایران 6تیر95
تجمع اعتراضی آتش نشانان رشت با خانواده نسبت به عدم پرداخت3ماه حقوق همزمان با ضیافت افطاری شهرداری رشت!
همزمان باضیافت افطاری سه هزارنفره شهرداری رشت بتاریخ6تیرماه آتش نشانان شهرداری رشت باخانواده دست به تجمع زدند واعتراضشان را نسبت به عدم پرداخت 3ماه حقوق بنمایش گذاشتند.
به گزارش6تیرماه خزرآنلاین،در شرایطی که حدود سه ماه از عدم دریافت حقوق توسط کارکنان آتش نشانی شهرداری رشت می گذرد، این زحمتکشان در گوشه ای از مراسم افطاری سه هزار نفره ای که توسط سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری رشت برگزارشد تجمع کردند و خواهان رسیدگی به حقوق خود بودند.
آتش نشانان شهرداری رشت که همراه با خانواده خود در این تجمع حاضر بودند، در دو مرحله به منظور گفت و گو به داخل ساختمان تاریخی شهرداری رشت دعوت شدند و در یک مرحله همسران این آتش نشانان با شهردار رشت هم به گفت و گو پرداختند.
گفتنیست برخی از آتش نشانان اقدام به دریافت استفتا از مراجع در خصوص برگزاری مراسم افطاری سه هزار نفره با وجود عدم پرداخت حقوق کارکنان توسط شهرداری رشت کردند که پاسخ مراجع به گفته ی حاضرین اینگونه بود که برپایی این افطاری جایز نیست.
به گزارش6تیرکاسپین درهمین رابطه،شهرداری رشت در پیاده راه بافت فرهنگی و تاریخی شهر رشت امشب(6تیرماه) ضیافت افطاری را با میزبانی سه هزار نفر از شهروندان ترتیب داد در حالیکه حقوق بسیاری از کارکنان زحمتکش شهرداری همچنان پرداخت نشده است.
در حاشیه این ضیافت خانواده های آتش نشانان زحمتکش رشت با در دست داشتن پلاکاردهایی اعتراض خود را به عدم پرداخت حقوق و مطالبات آتش نشانان به تصویر کشیدند.
اعتراض آنان به خرج های سنگین شهرداری رشت به عناوین مختلف است و این در حالی است که پاکبانان و آتش نشانان که مشاغل آنان جز سخت ترین و طاقت فرساترین شغل ها محسوب می شود در بدترین شرایط معیشتی به سر می برند.
شنیده ها حاکی از این است که اجازه تحصن به آتش نشانان داده نشده و آنان برای گفتگو به درون نمازخانه شهرداری هدایت شدند و رسانه ای شدن این امر از سوی مدیران شهرداری ناصحیح عنوان شده است.
شهرداری رشت در حالی مدعی می شود که توان پرداخت حقوق کارکنان خود را ندارد که خانواده های این پرسنل خدوم برای بدست آوردن طعام سفره خود بارها و بارها به مدیران شهرداری و اعضای شورای شهر مراجعه میکنند در حالیکه این نهاد خوان گسترده ای را برای سایرین پهن کرده است.
اخراج45 کارگر شهرداری مرند با چندین ماه حقوق معوقه!
45کارگر خدمات شهری شهرداری مرند بعد از واگذاری این بخش به پیمانکار جدید از کار اخراج شدند.
یکی از این کارگران در رابطه با اخراج خود و دیگر کارگران گفت: متاسفانه مطالبات ما چندین ماه هست که پرداخت نشده و حتی سه ماه از سال گذشته و قراردادی با ما منعقد نکرده اند و دراین مدت هم بدون داشتن قرارداد کار کرده ایم، اما حالا با اخراج مواجه شدیم.
به گزارش7تیر مهر، این کارگران که توسط بخش خصوصی جذب خدمات شهری شهرداری مرند شده بودند با بیش از چهار سال سابقه کار، از کار اخراج شدند.
یکی از کارگران اخراجی که خواست نامش فاش نشود گفت: ما نزدیک به ۴۵ کارگر در نواحی مختلف خدمات شهری مرند درحال فعالیت بودیم که مشمول تعدیل شده واز قرار معلوم تعداد دیگری نیز مشمول این تعدیل خواهند شد.
وی با بیان اینکه او و دیگر همکاران اخراج شده اش سابقه چندین ساله کار در بخش های مختلف خدمات شهرداری از جمله راننده، نظافت شهر و آرامستان را داشتند، تاکید کرد: در این رابطه با شهردار مرند دیدارهایی داشته ایم اما گفته شد که این اخراجی ها هیچ ارتباطی به ما ندارد چرا که کارگران با بخش خصوصی قرارداد داشته و فعالیت کرده اند.
یکی دیگر از این کارگران در رابطه با اخراج خود و دیگر کارگران گفت: متاسفانه مطالبات ما چندین ماه هست که پرداخت نشده و حتی سه ماه از سال گذشته و قراردادی با ما منعقد نکرده اند و دراین مدت هم بدون داشتن قرارداد کار کرده ایم، اما حالا با اخراج مواجه شدیم.
عدم پرداخت مطالبات کارگران کارخانه ابر صنعتی قزوین پس از 5سال بیکارشدن!
کارگران کارخانه ابر صنعتی ایران در استان قزوین که به دلیل متوقف بودن روند تولید این واحد صنعتی از حدود ۵ سال پیش تا کنون معطل و سرگردانند برای تامین معاش خانواده‌هایشان ضایعات می‌فروشند.
منابع خبری در استان قزوین با اعلام این خبر افزودند: دست‌کم از پنج سال پیش پرداخت دستمزد ۲۳ نفر کارگر باقیمانده این واحد صنعتی دچار تاخیرهای طولانی مدت شده است و برای همین از چند سال قبل این کارگران برای تامین معیشت خانواده‌هایشان به کارهای همچون فروش ضایعات پلاستیکی وآهنی روی آورده‌اند.
به گزارش7تیرایلنا،انجام کارهای ساختمانی، پیک موتوری و رانندگی در موسسات کرایه خودرو از دیگر راه‌های امرار معاشی است که این روز‌ها کارگران ابر صنعتی برای گذراندن مخارج زندگی خود مشغول انجام آن هستند.
به نقل ازیکی از کارگران ابر صنعتی گفته میشود فعالیت کارخانه این واحد تولیدی از سال ۹۰متوقف شده و از آن زمان به بعد کارگران علارغم پی گیری‌های قضایی مرتبا بدنبال مطالبات معوقه مزدی وبازنشستگی خود هستند اما تا کنون نتیجه‌ای حاصل نشده است.
وی با بیان اینکه مجموع میزان مطالبات کارگران ابر صنعتی بیش از ۲ میلیارد تومان میشود گفت: سال گذشته کارفرما برای تضمین پرداخت بخشی از مطالبات کارگران تا سه ماهه آینده یک سفته یک میلیاردی به کارگران داد اما با خلف وعده وی ما کارگران ناچار شدیم از طریق مراجع قضایی این سفته را به اجرا بگذاریم.
وی بابیان اینکه در میان ۲۳ کارگر باقی مانده از موعد بازنشستگی حدود ۱۳ نفر از کارگران گذشته است گفت: کارگران باقی مانده این کارخانه نیز دارای سوابق ۲۰ تا ۲۵ سال هستند که برای دریافت معوقات مزدی خود در ۵ ساله گذشته بلاتکلیف بوده‌اند.
به گفتهٔ این کارگر در این پنج سال مدیران شرکت مرتبا وعده رسیدگی به وضعیت بازنشستگی کارگران وپرداخت مطالبات آنان را داده‌اند اما هیچ پولی به حساب کارگران پرداخت نمی کنند.
وی گفت: می‌دانیم که فروش ضایعات، دستفروشی…. هیچ آینده شغلی ندارد، همه به عنوان کارگر متخصص ابر صنعتی ایران در سازمان تامین اجتماعی دارای پرونده بیمه هستیم اما وقتی که ۵سال است نه مزدی داده میشود و نه حق بیمه ناچاریم تا به نحوی مخارجمان را با انجام کارهای متفرقه تامین کنیم.
به گفته وی، ادامه بلاتکلیفی در وضعیت کارگران این کارخانه باعث شده زندگی خانواده گی برخی از کارگران متلاشی شود وآنان امروز از زن وفرزندان خود دور شوند.
این کارگر کارخانه ابر صنعتی در ادامه اظهار کرد: کارگران بعد از چند ماه دوندگی بی‌وقفه برای وصول مطالبات خود فقط توانستند ازطریق مراجع قضایی حکم مصادره اموال کارخانه را بگیرند اما قبل از کارگران این بانک‌ها وسایر طلب کاران هستند که اموال کارخانه را پلمب وضبط کرده‌اند ودست کارگران به جایی بند نیست.
به گفته وی، ظاهرا کارفرما مدعی است که منابع کافی برای تامین پرداخت معوقات مزدی وبیمه‌ای کارگران ندارد و این در حالیست که به فاصله چند ماه بعد بعد از تعطیلی کارخانه تمامی فضای کارخانه توسط کارفرما تفکیک و به اشخاص مختلف اجاره داده شده است.
عدم پرداخت3ماه حقوق کارگران پیمانکاری شهرداری دزفول!
تهدید کارگران به اخراج درصورت مطالبه حقوقشان!
یکی از اعضای شورای اسلامی شهر دزفول با اشاره به بدهی بالای شهرداری دزفول گفت:برخی کارگران پیمانکار شهرداری حقوق سه ماهه خود را دریافت نکرده اند.
به گزارش7تیر ایرنا،وی عصر یکشنبه در نطق پیش از دستور خود در جلسه علنی شورای شهر دزفول افزود:اصرار برای شروع طرح های جدید از سوی شهردار در حالی است که تعداد زیادی از پیمانکاران حجمی شهرداری دزفول سه ماه حقوق دریافت نکرده و این در حالی است که اگر کارگران حقوق خود را مطالبه کنند با تهدید اخراج پیمانکاران مواجه می شوند.
آخرین اخبار ازدومین قربانی حادثه شهران؟!
در حالیکه فاضل نوروزی برادر دومین قربانی حادثه شهران از کشف جسد برادرش خبر داده بود ، شهرداری تهران ضمن تماس تلفنی با این رسانه این موضوع را تکذیب و اعلام کرد هنوز جسدی پیدا نشده و تلاش ها همچنان ادامه دارد.
به گزارش 6تیرجوان، خانواده نوروزی، محسن نوروزی به همراه یک کارگر افغانستانی در پی انفجار خط لوله گاز در منطقه شهران زیر خروارها خاک تونل مترو آبشناسان مدفون شده بودند که جسد کارگر افغانستانی پس از چهار روز از زیر خاک بیرون کشیده شده بود اما سرنوشت محسن کماکان نامعلوم است.
شایان ذکر است؛ حادثه انفجار لوله گاز شهران که صبح روز جمعه هفته گذشته رخ داد به جز تلفات جانی خسارات مالی فراوانی به جای گذاشت و زنگ خطر مدیت شهری را به صدا در آورد بطوری که شهردار تهران اعلام کرد 400 نقطه در تهران مانند شهران وجود دارد که هر لحظه امکان وقوع حادثه برای آن است.
گفتنی است،در حالیکه فاضل نوروزی برادر دومین قربانی حادثه شهران از کشف جسد برادرش خبر داده بود ، شهرداری تهران ضمن تماس تلفنی با این رسانه این موضوع را تکذیب و اعلام کرد هنوز جسدی پیدا نشده و تلاش ها همچنان ادامه دارد.
ناگفته‌هایی از آخرین قربانی حادثه شهران از زبان خانواده‌اش/ محسن زنده به گور شد؟
دختر و پسر محسن را ببینید، آنان هر روز سراغ پدرشان را می‌گیرند ، چراکه محسن یک مرد زحمتکش و خانواده دوست بود و امروز تمام اقوامش از شهر‌های مختلف به تهران آمده اند، فقط برای پیدا کردن محسن، اما به هیج عنوان مسئولان همکاری نمی‌کنند و به نظر می‌رسد با بتون ریزی بخش ریزش تونل قصد اتمام عملیات جستجو را دارند و وقتی ما در آنجا حرف میزنیم ما را متهم به اغتشاش میکنند.
خانواده داغدار محسن آخرین قربانی حادثه شهران ناگفته های بیان میکنند که شنیدنش برای هر انسانی بسیار غم انگیز است.
این انفجار که در بامداد روز جمعه به وقوع پیوست به 40 دقیقه جهنمی در پایتخت معروف شد، در ابتدا بسیاری از مسئولین تقصیرات را به گردن یکدیگر انداخته و حاضر به پذیرش اشتباه و سهل انگاری نبودند.
این ماجرا تاجایی پیشرفت که ادراه گاز مقصر انفجار خط لوله گازرسانی منطقه شهران را عملیات مترو و برخورد بیل مکانیکی عنوان کرد و سپس مسئولان شهری این موضوع را کذب خوانده و گفتند که اصلا آنجا عملیات عمرانی انجام نمی‌شود و حتی مردم از چندی پیش بوی گاز استشمام کرده و به شرکت گاز هشدار داده بودند.
مهم ترین بخش این انفجار قربانیان بودند، کسانی که با زبان روزه حین فعالیت عمرانی زیر خروارها خاک مدفون شده بودند، مسئولان شهری و همینطور سخنگوی آتش نشانی در ابتدا وجود هرگونه مفقودی را انکار کردند ولی دیری نگذشت که مسئولان از 2 مفقودی یاد کردند که به احتمال زیاد و به خاطر سهل انگاری‌ها جان باخته بودند.
یکی از مفقودان که کارگر 23 ساله افغانستانی بود، عصر روز گذشته توسط نیروی‌های آتش نشانی در بخش گودبرداری خطوط مترو آبشناسان در قسمت جنوب به شمال کشف شد ولی خبری از پیدا شدن آخرین قربانی در بخش شمالی تونل، نشد.
خانواده محسن نوروزی(آخرین قربانی فاجعه شهران) پرده از راز‌های غم انگیز برداشتند و گفتند: ما امید داریم که محسن زنده باشد.
یکی از اقوام محسن که از سر و صورت خاکی‌اش معلوم بود، از محل گودبرداری مترو آمده است، بیان کرد: محسن بعد از افطار از خانه اش در کرج به راه افتاد و سحرگاه در تونل احداث مترو بخش شمالی آبشناسان بود که انفجار بلوار کوهسار رخ می‌دهد.
به گفته وی، مسئولان شرکت آب می‌توانستند جلوی سرازیر شدن آب را به داخل تونل مترو بگیرند ولی معلوم نیست چرا پس از 5 ساعت این موضوع رخ داد، مسئولان شرکت آب پس از آنکه گل و لای تمام بخش شمالی را فرا گرفت، لوله مرکزی را بستند.
وی ادامه داد: من و خانواده اش چند ساعت بعد به محل حادثه رسیدیم و مشاهده کردیم که در همان بخشی که محسن سوار بر بیل مکانیکی شده، ریزش آوار تونل مترو صورت گرفته و محسن مدفون شده است.
فامیل آخرین قربانی گفت: ابتدا مهندسان دستگاه آوردند که مشخص شود بیل مکانیکی در کدام بخش تونل بوده است که پس از بررسی اعلام کردند که بخش ابتدایی تونل( محل ریزش آوار) وسیله‌ای وجود نداشته است ولی امروز ما پس از ده‌ها ساعت فعالیت در داخل تونل متوجه شدیم که محسن که در همان بخشی که مهندسان بررسی کردند، بوده است.
وی اضافه کرد: زمانی متوجه شدیم که محسن‌مان کجاست که دیگر دیر شده بود، مهندسان مترو شهرداری محل ریزش را با خروارها خاک پر کرده بودند و دائم به ما تسلیت می‌گفتند ولی همچنان امید به زنده بودن محسن داریم، واقعا اگر این حادثه برای یکی از اقوام مسئولان رخ داده بود ، بازهم همینطور و به همین سادگی رفتار می‌کردند، آنان(آتش نشانی و مسئولان مترو) حتی برای اوردن یک لوله برای ورود به داخل تونل و گذاشتن پمپ برای تحلیه گل و لای با ما همکاری نکردند و دائم ما را به صبر توصیه می‌کردند، مگر چقدر وقت وجود دارد، شاید بتوان محسن را زنده بیرون آورد.
همسر محسن که دائم اشک از روی صورتش می‌چکید، از مسئولان تقاضا کرد که حداقل پیکر شوهرش را به او بازگردانند تا به آرامش برسد ، میان صحبت‌های همسر محسن ، یکی دیگر از اقوامشان گفت: دختر و پسر محسن را ببینید، آنان هر روز سراغ پدرشان را می‌گیرند ، چراکه محسن یک مرد زحمتکش و خانواده دوست بود و امروز تمام اقوامش از شهر‌های مختلف به تهران آمده اند، فقط برای پیدا کردن محسن، اما به هیج عنوان مسئولان همکاری نمی‌کنند و به نظر می‌رسد با بتون ریزی بخش ریزش تونل قصد اتمام عملیات جستجو را دارند و وقتی ما در آنجا حرف میزنیم ما را متهم به اغتشاش میکنند.
منبع:جوان-31خرداد
هفتم تیرماه1395
