انتخابات سنگر دیگری از مبارزه برای کسب آزادی و دمکراسی است . اگرچه نباید ، از توطئههای دشمن غافل بود و اما ، لازم است که نگاه داشتن اتن ستاتوس و موفقیت هنری ممکن باشد .
شکستن یخ ها و زمینههای فکری کمالیزم ، خود یک جهش تاریخی است .
در قرن 21 ملت کرد به رهبرانی نیاز دارد ، که مباراتشان با اعتراضات خیابانی و کوچه و بازار عجین شده و مانند ماهی در دریای جامعه حرکت کنند .
این رهبران با دیکتاتورهای ایران، عراق، ترکیه و سوریه مستقیماأ درگیر بودهو دشمن توانائی محدود کردن میدان فعالیت آنها را ندارد . و چه بسا قادر به اسارت آنها نبوده ونیست .
روند مبارزات و کشمکش های خیابانی ، اثبات کرده ، که رهبران کلاسیک با دیوار های حزبی بلند، در حاشیه قرار گرفته اند و میزان و سطح توانائی انطباق انها با افت و خیزهای جنبش عادلانهی ملت کرد در سطح بالائی نبوده و نیست .
حزب دمکراتیک خلق ها ، قدرت و نیروی مبارزاتش را از حرکت های خیابانی گرفته و تغذیه می کند . معتقدم چنین رهبرانی، بدور از بند و بست های پشت پرده، مال اندوزی، سکتاریزم و محفل گرائی، ساختن دیوار های مخرب حزبی ، بر پا کردن کنفرانس ها و کنگرههای بی محتوی ،ناصادقی و تحجر فکری بوده و هستند .
عزیزانی چون “صلاح الدین دمیرتاش ” و” عثمان بایدیمیر” و “احمد تورک” از چهرهای سرشناس و محبوب رهبران بالنده و صمیمی جنبش و تحولات خاورمیانه هستند .
مبارزات مدنی و شهری دارد تجربهای را تثبیت می نماید و رهبران واقعی را به میدان نبرد پرتاب و با حرکتی آهسته و پیوسته تحویل تاریخ خاور میانه می دهد . احزاب دولتی – دینی از جمله حزب عدالت و توسعه ، حزب الله و جمهوری اسلامی در “حرکتی کند ” در پروسهی ورشکستگی قرار گرفته و منزوی می شوند .
ضرورت دارد ، آزادیخواهان و نیرو های چپ و سیکولار برای این شکست همت گمارند وآنرا تسریع نمایند . نزدیک به هفتاد 70 کرسی پارلمان نصیب حزب دمکراتیک خلق ها شده و در عمل وزنهی با قدرت در مجلس ترکیهخواهد بود .
این موفقیت درس عبرت و هشداری برای احزاب کردستان بود ، که مشوق جنگ داخلی بوده و می خواستند خرمن دستاوردها را بر باد دهند . پیروز باد دمکراسی و حق تعیین سرنوشت
کرد یعنی ایرانی ، ایرانی یعنی کرد ، بس کنیم کشت این تخم نفاق و کینه را و دشمنان استعمارگر خونی خود را شاد نکنیم ، مشکلات کردستان از جائی شروع شد که عثمانی تکه ای از ایران را کند ، جان و تن من فدای تو و جان و تن تو فدای این خاک ، به کوری دشمنانمان برادر میمانیم ، برادر میمیریم .
جناب مۆستەعار ڕەهپور، من نە ئیرانیەم، نە تۆرکەم و نە عەرەب. دەقیقەن هەمدەم شۆمایەم دەر مەورد ئستعنار، ئستعمارگەر دەرکرماشان ئیرانی و دەر هەولێر عەرەب و دەر ئامێد تۆرک هەستند. نەبایەد هیچکۆدام را شاد کەرد. ئشغالگەران کوردستان ئیرانیان، عەرەبها و تۆرکها هەستەند. جان شما بەرای خوەتان سڵامەت و من هەم جان خوەم را نە فەدای شۆما و نە فەدای ئیران میکۆنەم. بەرادەرانە زیستەنی میان ما نیست کە بە واستەی ئین بەرادەرانە بەمیریم.