به موازات اعلام قائم مقام وزیر رفاه و امور اجتماعی مبنی بر شناسایی ۱۲ میلیون نیازمند در کشور، یک اقتصاددان میگوید ۴۰ درصد جمعیت ایران زیر خط فقر هستند. این آمار تا قبل از سال ۸۴ زیر۳۰ درصد بود.
ابوالقاسم فیروزآبادی، قائممقام وزیر رفاه گفته که هیچ نقشهای از فقر در ایران وجود ندارد اما ۱۲ میلیون نفر نیازمند هستند. فیروزآبادی تعریفی از نیازمندی و نقشه فقر به دست نداده اما حسین راغفر، اقتصاددان در واکنش به سخنان او گفته است: «اتفاقا نقشه فقر وجود دارد اما هیچ برنامه خاصی از سوی دولت برای ریشهکن کردن فقر وجود ندارد.»
این اقتصاددان، خط فقر برای یک خانوار ۵ نفری در کلانشهر تهران را دو میلیون و ۷۰۰ هزار تومان اعلام کرده و افزوده است که خط فقر از یک استان به استان دیگر تغییر میکند و فاحش میشود.
راغفر در گفتوگو با روزنامه شرق عنوان کرده که روند شاخصها از بهبود وضعیت اقتصادی ایران نشانی ندارد و اگر دولت برای فقرایی که تعدادشان به ۴۰ درصد جمعیت رسیده، برنامهای نداشته باشد، آمارشان بیشتر هم خواهد شد.
راغفر که شرق او را “طراح نقشه فقر ایران” خوانده، سهم کلان شهر تهران نسبت به سایر استانها از حیث میزان فقیران را ۳۰ درصد اعلام کرده است.
او گفته که ۱۲ میلیون نیازمند شناسایی شده از سوی وزارت رفاه، تنها افراد تحت پوشش کمیته امداد و سازمان بهزیستی هستند و آنها که در این دو نهاد پرونده ندارند، در آمارها لحاظ نشدهاند: «برای شناسایی همه خانوارهای فقیر، باید دادههای مربوط به هزینه و درآمد را در نظر گرفت و از طریق پرسشنامه در مناطق و استانهای مختلف به ارزیابی وضعیت پرداخت.»
با احتساب جمعیت ۷۷ میلیون نفری ایران در پایان سال ۹۳ و با اتکاء به اطلاعات حسین راغفر، میتوان گفت که بیش از ۳۰ میلیون نفر از جمعیت ایران به زیر خط فقر رفتهاند.
راغفر این را هم گفته که با توجه به سبد مصرف متفاوت خانوارها در استانها و مناطق مختلف، خطوط فقر متغیر میشود و باید یک خط میانگین را در نظر گرف. او پرداخت یارانه ۴۵هزار تومانی به یکایک افراد را نیز نقد کرده است: «شدت فقر خانوارها اندازهگیری نشد در حالیکه باید تفاوت خانوارها از حیث جبران افزایش قیمت حاملهای انرژی در نظرگرفته میشد.»
میانگین هزینهها
عادل آذر، رئیس مرکز آمار ایران در پاییز سال ۱۳۹۳ اعلام کرده بود که متوسط هزینه یک خانواده شهری در بهار همان سال، یک میلیون و ۸۲۲ هزار تومان بوده است. بر این اساس اگر خانوادهای چنین در آمدی نداشت، زیر خط فقر قرار میگرفت.
خط فقر برای خانوارهای ساکن تهران تا ۳ میلیون تومان برآورد میشود اما حداقل دستمزد کسانی که مشمول قانون کار میشوند در سال ۹۳ اندکی بیش از ۶۰۰ هزار تومان تعیین شد.
بر اساس آمارهای رسمی سال ۹۳، خط فقر برای خانوارهای روستایی حدود یک میلیون تومان بود.
نشریه رسمی وزارت اقتصاد و دارایی ایران (شادا) در مهر ماه سال ۱۳۹۳ در گزارشی نوشته بود که پرداخت یارانهها موجب تشدید شکاف طبقاتی و فقیرتر شدن مردم این کشور شده است. بنا بر این گزارش، قدرت خرید خانوار ایرانی از اجرای فاز اول هدفمندی یارانهها دستکم یک و نیم درصد کاهش داشته است: «جمعیت زیر خط فقر از ۲۵درصد پیش از اجرای قانون هدفمندی یارانهها به بیش از ۳۱ درصد رسیده و از هر سه شهروند ایرانی، یکی فقیر است.»
نمودار شفافی از هزینههای تفکیک شده خانوارهای ایرانی در دست نیست. طبق دادههای مرکز آمار ایران، مسکن و خوراک، دو اولویت مخارج خانوادهها هستند اما اشارهای به هزینههای بهداشت و درمان و منابع تامین آنها نشده است. وزیر بهداشت در پاییز ۱۳۹۲ اعلام کرده بود که هزینه سرسامآور درمان همه ساله هفت درصد جمعیت ایران را زیر خط فقر میبرد.