در روز پیروزی خمینی که تنها در پوشش یک دند نگی او در سایه انقلاب ارتجاعی واسلامی سال 57 به وقوع پیوست،هیچکس تصورش را نمی کرد که عمر رژیم اسلامی به آستانه 30 سال برسد اما رسید!خمینی در دوران حیاتش همیشه یاد آوری می کرد که انقلاب اسلامی قائم به ذات نیست ودر غیاب او نیز نهضت اسلامی ادامه خواهد داشت! که همینطور هم شد؟
در سایه فقدان یک آلترناتیو گسترده از جانب اپوزیسیون فراگیر ،حکومت اسلامی توانسته است دوام بیاورد و نابودی خود را با نابودی ایران گره زده است! در تاریخ بشری هیچگاه رژیمی به اندازه حکومت اسلامی اینچنین ویرانگر نبوده است!هیتلر فاشیست تنها در هفت سال توانست آلمان ویران درهمه عرصه ها را به عرش برساند اما رژیم اسلامی تنها خدمت گذار امیریالیست ها بوده است و ویرانگر ایران!اگر حمله احتمالی به ایران به وقوع بپوندد ،تنها رژیم اسلامی مقصر است!این رژیم اسلامی است که ایران را به پرتگاه سوق می دهد تا مردم بی پناه ایران لقمه ائی برای اژدها ها جهان بشوند!
خمینی همچون یک بلای آسمانی که با دعاها وپشتیبانی های مستمر نیروهای سیاسی و مردم ایران بر میهن ما نازل شد؛ امااوهیچگاه نمیتوانست به تنهائی به یک نیروی آسمانی تبدیل گردد.بلکه مردم این سرزمین او را در ماه دیدند واو خود از حضورش در ماه بی خبربود؟
سرتاسر تاریخ میهن ما مملو از افسانه ها است.مردم این سرزمین هر چیزی را که خواستند باور کنند؛ ابتدا از آن یک افسانه ساختند و سپس بدان گرویدند!!.زمینه های تاریخی ظهور خمینی هنوز بطور کا مل در ایران وجهان اسلام بررسی نشده است؛ چون سقوط ریشه ائی خمینیسم هنوز در اندیشه ها صورت نگرفته است پس او هنوز در میان ما است. او هنوز بر بخشی از نیروهای سیاسی میهنمان فرمان میراند. هنوز نیرهای سیاسی مانند حزب توده به خمینی احترام می گذارند و به او ارادت خاصی نشان می دهند و تمام انحرافات انقلاب را به گردن حجتیه می اندازند و خمینی را تبرئه می نمایند! خمینی به خوبی برای تثبیت حکومت اسلامی خود از حمله نظامی صدام بهره گرفت ودر فاز بعدی قیام مسلحانه بی موقع سازمان مجاهدین خلق بیشترین یاری ها را برای ادامه حیات رژیم اسلامی بعمل آورد!
نیروهای سیاسی اصلاح طلب حکومتی وغیر حکومتی از خمینی همواره به عنوان پیشتاز مشی سیاسی خود نام می برند وهر گز از راه وروش او تبری نجسته اند؛ بلکه تمام اعمال سیاسی او را به عنوان راهنمای عمل خویش همچنان پذ یرفته اند. تا آنجاکه او را یک جمهوریخواه راستین به مردم معرفی می نمایند! این پذ یرش فقط یک پیام خطرناک را می تواند برای ما داشته باشد؛ که در هر زما ن خاصی آن نیروها می توانند به سیاق خمینی عمل کنند و قهرمان پوشالی دیگری را برملت تحمیل نمایند. اساسن خط طالبانی وانواع اقسام جناح های عقب مانده رژیم میرا هستند .خطر اصلی را درواقع همین بخش اصلاح طلب به وجود خواهند آورد چرا که آنها در دفاع دروغین ازدمکراسی اسلامی برنامه ریزی کرده اند تا خط خمینی وعمر رژیم را طولانی نمایند. این مسئله در همین جا ختم نمی شود ؛چرا که نیر وهای سیاسی مقلد خمینی از جانب بخشی از اپوزیسیون غیر مذهبی همچون ؛حزب توده؛راه توده ؛ جناح راست اتحاد جمهو ری خواهان به رهبری فرخ نگهدار که برای حفظ رژیم حتی دست به دعا نیز شده است. شخصیت ها ونویسندگان و روزنامه نگاران همچون احسان نراقی ومسعود بهنودو ماشاالله شمس واعظین و هوشنگ امیر احمدی ها وغیره حمایت جدی می شوند.
نیروهای فوق الذکر وظیفه مشروعیت بخشیدن به شیفتگان راه خط امام را خواسته ویا نخواسته به عهده گرفته اند. بدون حمایت این نیروها از خط امام؛ انقلاب خمینی پیروز نمی شد وخط هوداران وی در دوره کنونی ظفرمند نخواهد شد.شاید خواننده از نگارنده سئوال نماید که سازمانها غیر مذهبی ذکر شده دارای چندان نیروئی نیستند که همچون همیاری راسبب شوند. در پاسخ میتوان گفت ؛بدون حمایت شمس آل احمدها در دوره شاه؛ پیروزی خمینی محرز نمی شد. اینرا شمس آل احمد در یکی از نوشته هایش پیش گوئی کرده بود .
((تحت عنوان این که کار آخررا حاج آقا می کند!!)) این نیروها در واقع لازم وملزوم یک دیگر هستند.یکی از آنها به تنهائی کارائی ندارد.دوهمزاد مکمل هم هستند که باید جوهره اشتراک آنها رابررسی نمود.که از حوصله این مقاله خارج است.درجریان اعتراضات قتلهای زنجیره ائی یک بار ولی فقیه خامنه ائی گفته بودکه ؛ در دوره های سابق جنایات بیشتری صورت گرفته بود تا نسبت به دوره کنونی!!اگرجنایت ها را براساس تعداد قربانیان مقایسه کنیم ایشان درست می گویند؛اما ایشان فراموش می نمایند که خود وی هم از مهره های کلیدی دوران جنایات خمینی بودند.اما نامبرده ناشیانه جنایات ارتکاب شده از طرف رهبر قبلی را تائید مینماید تا خودرااز مهلکه اعتراضات خلاصی بخشدو باکلامی دیگر می خواسته به معترضین بفهماند چرا در دوره خمینی جرات اعتراض علنی را نداشته اید وهمه کاسه وکوزه ها را برسر من خورد می کنید.
حالا همین شخص ریا کار به مناسبت سالگرد مرگ خمینی بالای منبر رفته ودروصف خمینی مداحی می کند؛باید گفت(( روز گار غریبی ست))یک بار برای منزه جلوه دادن خویش تمام جنایت ها را به دوره گذشته منتسب می کندو یک بار برای مشروعیت خویش خود رابه خمینی وصل می نماید!!اخیرن یک تشکیلات ذهنی را به راه انداخته اند که خمینی را در دوران حیات سیاسی خویش در بعد ازبه قدرت رسیدنش بسیار مصلح وعارف ومردم سالار وجمهوریخواه جلوه دهند که همه اینها نزد نسل ما جائی از اعراب ندارد چرا که نسل ما در چگونه به قدرت رسیدن او وریاکاری او هیچ شک و شبه ائی ندارد . همه این تبلیغات برای نسلی است که در آن دوره درحیات نبود وبنابراین شاید بتوانند آنها را خام نمایندکه این تبلیغات دروغین باید با روشنگری نسل قدیمی ها افشا گردد.خمینی یک بار گفته بود مجلس مرکز همه قانونهاست!!این در دوره ریاست جمهوری بنی صدر گفته شده بود که اکثریت نمایندگان از هوادران خمینی بودندو درعین حال ضد بنی صدرهم بودند.که در همان دوره با یک کودتای سرکوب گرایانه بنی صدررا از ریاست جمهوری خلع ید نمودند.معلوم نشد آن یازده ملیون رای مردم به آقای بنی صدر به کجا رفت؟؟
خمینی شرایط سنج بود!
اودر جائی دیگر گفته بود که میزان رای مردم است که در شرایط خاصی این گفته هم استفاده سیاسی داشته است ؛ اگرغیر ازاین است حالا چرا رای مردم را میزان قرار نمی دهند.
این درحالیست که طبق قانون اساسی خودشان تا ظهور مهدی (عج) حکومت از آن ولایت فقیه می با شد پس در این صورت رای مردم میزان نیست بلکه رای نیروهای ماورااطبیعه تصمیم گیرنده می باشند.معلوم نیست بالاخره مردم ایران بین قدرت رای خودو رای نیروی غیر قابل روئیت به کدام یک ارجحیت بدهند!!!