کیوان افروزه (قادر)
در حدود چند ماه پیش و بعد از حملات دولت اسلامی در عراق و شام به مناطق شنگال و و دیگر نواحی عراق که باعث شد موجی از انزجار و خشم جهانیان بر علیه داعش به راه بیاقتد . در این راستا داعش حملات خود را همزمان در دو جبهه شدت بخشید که عبارتند از
1 ) جبهه شمالی مناطق تحت سلطه داعش که کردها در انجا هستند
2 ) مناطق شرقی تحت سلطه داعش که شیعه نشینان عراق هستند
هر چند گروه داعش در بعضی جاهای دیگر نیز مثل نقاط دیگر سوریه و یمن و حتی در اروپای مرکزی هم اقداماتی انجام دادند منجمله گشتهای پلیس شریعت در المان و احداث شیکه های مخقی جذب و انتقال نیروهای جذب شده به سوریه و عراق در اتریش و المان و فرانسه و بریتانیا و….که تا همین الان هم در این کارشان موفق بوده اند و با جذب اروپاییان به نیروهای خودش توانست به خوبی از انترنت وفضای مجازی استفاده کند و تبلیغات وسیعی را به نفع خودش راه بیاندازد ؛و از این طریق رعب و وحشت بی حدی را در میان ساکنین مرزهایش و شهرهایی که میخواست تصرف کند به راه انداخت و روحیه نیروهای امنیتی و مردم را تضعیف کند و به اسانی بتواند جاهای مورد نظرش را متصرف شود و با استفاده ازهمین تاکتبک ارتش عراق را بدون مقاومت در موصل در هم شکند و همچنین با به راه انداختن کشتار وسیع مردم و اقلیتهای مذهبی و تهدید شیعیان به سلاخی و کشتار کوردهای سوریه و عراق وجه ضد انسانی خودش را بیش از پیش اشکار کند و سرو صدای جهانیان را در بیاورد .در این راستا یک ائتلاف فورمالیته نیز به سرکردگی امریکا درست شد اما کشورهای منطقه همچون ایران و ترکیه و عربستان که در منطقه در تقابل با هم هستند هر کدام به نحوی متفاوت به قضیه نگاه کردن و از این اب گل الود میخواستند ماهیهای بیشتری صید کنند که به طور مختصر به ان اشاره میکنیم
حکومت فاشیست ترکیه که در چند سال اخیر و با نگاهی متفاوت به کردستان عراق و بهبود و تو سعه روابط با این بخش از کردستان و اعلام حل مسئله کورد در ترکیه توانسته بود روابط خود با کردها را بهبود بخشد و تا حدی بسیار بالایی نیز اعتماد کردهای زیادی را جذب کرده بود و خواب تشکیل امپراتوری اسلامی به رهبری اردوگان را میکشید و در این راستا به رقابت با حکومت ایران که رهبری شیعیان را در دست داشت پرداخت و در عراق و در مقابل اکثریت شیعه ودر راس دولت حکومت شیعی مالکی در بغداد که روابط حسنه ای با ایران داشت به حمایت از کردستان عراق برخاست و باعث شد که جای پایی در کردستان باز کند و از طرفی نیز با طرفداری از مخالفین سنی مذهب بشار اسد و حکومت شیعی سوریه ؛ یک جنگ سردی بین ایران و ترکیه و خارج از سرزمین خودشان شکل بگیرد و تا حدی پیش رفت که ترکیه در قبال داعش سنی مذهب افراطی از خود بیطرفی نشان دهد وچشم خود را از قتل و عام کوردهای سوریه در کوبانی تنها به این بهانه که در جبهه احزاب سنی مذهب و طرفدار سلطه ترکیه و امپراطوری اردوگان نیستند را ببندد و حکومت ارتجاع و دیکتاتور منش ایران اسلامی شیعی نیز با حمایت از حکومت شیعه بشار اسد و حمایت لفظی و تبلیغی ازکوردهای سوریه که بیشتر تحت تاثیر رهبری عبدالله اوجالان و پارت کارگران کردستان هستند و حکومت شیعه عراق به تقابل با نفوذ ترکیه پرداخت و در این راستا خواست با رویکردی دیگر و با استفاده از اریایی بودن کردها و برخورد فاشیستانه رژیم ترکیه در قبال شهر کوبانی اعتماد سلب شده کردها در عراق را نیز بدست بیاورد و در این راستا به کردستانیان داخل کشور ایران اجازه راهپیمای و تجمعات را صادر کرد و خود نیز به ان وسعت بخشید این اعتراضات که از تهران و با تجمع کوردها در مقابل سفارت ترکیه که بنا به در خواست صلاح الدین دمیرتاش از همه کوردها و اعتراض به بی تفاوتی ترکیه در قبال کشتار کردها در کوبانی شروع شد به زودی همه شهرهای کردنشین ایران و حتی شهرهای دیگر ایران منجمله تهران ؛تبریز ؛شیراز و اهواز را در بر گرفت و ایران نیز هر چند حدو حدودی برای ان گداشت اما اجازه این راهپیماهیها را داد چرا؟ و چگونگی این حد و حدود خود جای تاملی بسیار دارد که در اینجا به ان میپردازیم
یکی از این علل ترس از شورش کردها در ایران که هم در رژیم سابق و پادشاهی و هم در حکومت اسلامی به عنوان شهروند درجه دو به حساب می ایند و کوردها را در دوران مختلف و تنها به این خاطر که کورد هستند و تقاضای حق ار دست رفته شان را کرده اند قتل و عام شده اندو از کوچکترین حقی در مورد اداره کشور و حتی نواحی شهرو روستاهای خودشان را نیز نداشته واکثر مقامات اداری وشهری از غیر کردها اتنحاب می شوندهر چند در سالهای اخیر تا حدی پستهای پایینی و کم تاثیر اداری مناطق کردنشین به افراد امتحان شده و از فلتر رد شده اداره اطلاعات را استحدام کرده اند و انرا در جهت خنثی کردن مبارزات مردمی کوردستان بکار برده اند که در این میان نقش فراکسیون کردهای در مجلس که هیچ اختیاراتی هم نداشته اند و تنها جنبه تبلیغی قضیه ان برای جمهوری اسلامی سود اور بود اشاره کرد .
یکی دیگر از علل دیگر ان می توان ازاکثریت سنی مذهبی کردهای ایران اشاره کرد هر چند جریانهای اسلامی سنی در کوردستان چندان نفوذی نداشته اند و بیشتر رهبری مبارزات حق خواهانه کوردها را احزاب ملی و سکولارو چپ به عهده داشتند اما همیشه هم رژبم جمهوری اسلامی از ان نیز غافل نبوده اند هر چند هراز گاهی به جریاناتی همچون مکتب قران به رهبری یکی از روحانیون یعنی مفتی زاده ایها اجازه فعالیت داد ولی در نهایت انرا نیز ممنوع اعلام کرد و سرانش را اعدام ویا تبعید کرد که جمهوری اسلامی در این راستا نیز دو هدف را تعقیب میکرد یکی اسلامی کردن مبارزات کوردها و دیگری تضعیف جریانات چپ و رادیکال و ملی ( کومه له و دمکرات ) در سالهای اخیر نیز رژیم اسلامی حاکم بر ایران همچنین الان نیز و بنا به دلایل بالا که یه ان اشاره کردیم حکومت اسلامی ایران در قبال جریانات دیگر اسلامی همچون سلفی ها محدودیتهایی را برداشته و با این کار میخواهد هر وقت که لازم شود مهر سعودی و القاعده ای بدهد و وتوجیهی مناسب برای سرکوبشان فراهم کند هر چند که امپراطوری شیعه ایران همیشه خواسته که سنی های ایران را از سنی های دیگر کشورها دور نگه دارد و جلوی نفوذ سنی های را که هم سو با امپراطوری اردوگان و وهابی ها ی عربستان هستند بگیرد و بیشتر از احزابی سنی نزدیک شوند که هیچ مشکلی با امپراطوری مورد نظر حوزه علمیه نجف و قم نداشته باشند اما برای تضعیف جنبش کوردستان از همه ترفندها تا حد امکانش استفاده میکند.
و یکی دیگر از علل وحشت جمهوری اسلامی از راهپیمایی و تجمعات در کوردستان وجود پتانسیل بالایی از مبارزه حق طلبانه در کردستان که از همان روزهای نخست به جمهوری اسلامی نه گفتند و در انتخابات 12 فروردین سال 1358 شمسی با تحریم انتخابات تک گزینه ای مخالفت کردند چون بغیر از جمهوری اسلامی هیچ گزینه دیگری در کار نبود و تنها جمهوری اسلامی کاندید انتخابات بود مردم کوردستان در فراخوانی عمومی انرا تحریم کردند بهمین خاطر وتنهاچهار ماه بعد در 28 مرداد همان سال امام خمینی که از کردستان و تحریم انتحابات کینه به دل گرفته بود با صدور فرمانی اعلام جهاد برعلیه کردها را صادر کرد و به کلیه واحدهای ارتشی و سپاهی اعم از نیروهای دریایی و هوایی و زمینی و نیروهای شیعه تندرو فرمان داد که به کوردستان بروند و اخرین سنگر باقیمانده از انقلاب مردمی 1357 شمسی را سرکوب کنند و خلخالی را به عنوان حاکم شرع به کوردستان فرستاد و خلخالی نیز طبق رهنمودهای امام خمینی دستور شرعی کشتن و فتل و عام کردستانیان سکولار و مذهبی را صادر کرد که جنگ 24 روزه سنندج و جنگ مهاباد و قتل وعام مردم قارنی و قه لاتان و اعدام جوانان مهاباد که به مناسبت سال 1359 شمسی در همان شهر 59 نفر را در یک ساعت اعدام کرد تنها تعدادی کم از نمونه های این حنایات میباشندو همچنین هجوم لشکر ارتجاع در همه مناطق سنی نشین ایران از بلوچستان و ترکمن صحرا تا کردستان توسط ماشین سرکوب روحانیت و فریب اذهان عمومی شیعه ها و پخش کلید بهشت در میان فدائیان اهل تشیع شدت گرفت و در زمان کوتاهی بلوچستان و ترکمن صحرا را سرکوب کردند اما با امدن سیلی از ایرانیان مخالف رژیم و نیروهای مترقی و چب و رادیکال کردها وهمچنین ئتانسیل بالایی از مقاومت مردمی توانستند مدت زمان زیادی مقاومت کنند اما این لشکر کشی نیروهای سرکوب و ارتجاع اخوندی هزاران کشته و ویرانی در کوردستان بر جا گذاشت
اما الان رژیم با استفاده از تجربه سرکوب و رعب و وحشتی که برای خودش فراهم کرده می خواهد تا حد امکان جلو جنبشهای مردمی را بگیرد و بهمین خاطر برای همه تجمعات و راهپیماییها تدابیری اتخاذ میکند چون در سابق نیز ودر سال 1378 که اجازه راهپیمایی واعتراض برعلیه دستگیری عبدالله اوجالان و همکاری اروپا و امریکا با ترکیه در دستگیری نامبرده را داده بود در زمان نسبتا کوتاهی ورق برگشت و به تظاهراتی برعلیه حکومت ایران تبدیل شد که مردم خواهان حق شهروندی یکسان و حل مسئله کوردستان و ایجاد فضای ازاد و سیاسی شدند که با سرکوب مواجه شدند و دهها نفر از مردم را بیرحمانه قتل و عام کردند و صدها نفر نیز دستگیر و به سیاه چاله های رژیم افتادند وبهمین خاطر رزیم همیشه محدودیتهای فراوانی را اتخاذ میکند اما با وجود همه اینها اینبار نیزشعاراتی دیگر در گوشه و کنا ر و یواشکی در میان مردم داده میشد شعارهایی همچون ( جامعه بیدار است از توحش بیزار است . یا کوردستان گورستان کهنه پرستان است و …. )که مردم سر میدادند وکه مستقیم وغیر مستقیم رژیم حاکم بر ایران را خطاب قرار میدادند که به گفته شاهدان و گزارشاتی که ارائه شده توسط مردم و همچنین کمپین دفاع از زندانیان سیاسی ومدنی کوردستان در این چند روز دهها نفر بازداشت وزندانی شده اند ودهها نفر دیگر نیز به اداره اطلاعات و احزار شده اند و رژیم هر ان احتمال انرا میدهد که اعتراضات گسترده شود وشعارهای مردم که داعش 57 را در ایران با داعش 93 در سوریه و عراق را یکی و مکمل همدیگر میدانستند و 57 ی ها رو استاد و 93 ییها رو شاگردان به ثمر رسیده قلمداد کردندخشم سران حکومتی را دراورده هر چند در اینجا هدف از شعارهای مردم ان نیست که رژیم اخوندی موسس داعش هست یا نه ؟ بلکه کشتار و جهاد و …. در زیر لوای روحانیت شیعه و خلیفه سنی با هم بسیار شباهت دارند و تنها جغرافیای ان فرق کرده در این میان میخواهم به نکته ای دیگر اشاره کنم که در طول قرن گذشته همه قتل و عامها و کشتار کوردها در زیر پرچمهای با نشان (الله ) بوده که در این میان میتوان به پرچم عراق بعثی که نشان (الله اکیر) روی ان نوشته شده بود و همچنین پرچم جمهوری اسلامی که نشان (الله ) رویش نوشته شده با پرچم خلافت داعش که نشان(لا الا الله) روش نوشته شده و هر سه در اولین اقدام بر علیه کوردها اعلام جهاد کردند که رژیم بعث حتی از این فراتر رفت و برای اثبات شرعی بوده قتل وعام کوردها سوره انفال را علم کرد.