هه‌ینی 22 تشرینی دووه‌م 2024

چرا اسلام نه و چرا انتقاد به دین

رشید علیزاده

این چه مکتبی است که از روز اول زاده شدن آدمیت هنگامی که کودکی پیش نیست و از کارو نیاز اولیه خود ناتوان است ، برافکار وی فرود می آید و همانند یک عادت و طلسم با زندگی وی عجین می شود بدون آن که تصویر عینی و عقلانی را برذهن وی به نمایش بگذارد هم چنان توهم زا و عادت , در جنگ و گریز است ؟

مکتبی که آدمیزاد را بدون سر و لاشه متحرک ، تهی از عقلانیت می سازد نا خواسته به راهی هدایت می شود که از او موجودی کور و متعصب وهیچ نه یار و نظری را بر نمی تابد و نابود کننده احساس و عشق وکرامت انسانیست، بلکه جانی و قاتلی می سازد که موجودیت انسان را به سخره می گیرد ! مکتبی که هم چون، هیولای خون آشام به جان آدمیت افتاده است روزی نیست در گوشه و کنار جهان سیلابی از خون در راه آن جاری نه شود.

مکتبی که انسان را موجودی مجهوالهویه می سازد بدون اینکه استقلال فکری داشته باشد درسیطره شبحی بنام دین قرارمی گیرد که وی را پیاپی می بلعد ؛ شبحی که روزی با گرد زمین مخالف است روزی با قسمتی از علم مخالف است روزی با زن به ستیز بر می خیزد روزی با راه رفتن و با پوشیدن و خنده ما سروکار دارد همه روزه تصویر بیابانی پر از دود و آتش برای آدمیت به نمایش می گذارد.

یقیناٌ اگر این مکتب ؛ یک ذره حقانیت در آن وجود داشت و برای بشری قابل اثبات بود بی گمان نیازی به این همه مبلغ مذهبی و پاسبان و نگهبان و سلاخ خانه ها وقتل و کشتار توسل به قوه قهریه نمی شد واین همه خون در راه آن جاری نه می شد .

وظیفه و مسئولیت این مکتب, چه در الازهر, مکتب قرآن, مدرسه حقانی , و… همه مکتبهای ممالک اسلامی پرورش خفاشان انسان نما است که وظیفه آنان به جهنم کردن زندگی انسانیست .

امروز بیش از چهارده قرن ونیم به سر این مکتب ( اسلام ) می گذرد مکتبی که از بد و پیدایش آن مبنا و اساس آن ریختن خون نه یاران و منتقدین درادوار مختلف , همیشه با رعب وحشت همراه و هم گام بوده است وگاهی در بعضی از مقاطع تاریخی آن چنان سیلاب خونی به راه افتاده که وجدان جامعه بشری را به لرزه در آورده که تاریخ از ثبت آن وقایع ناتوان بوده و گاهی قلم ها از ترس نوشتن آن باز ایستاده است .

با گسترش و نفوذ دین اسلام در سده های پیشین که توسط قوه قهریه بر سرزمینهای مجاورتسلط پیدا می کند وهمگام و همرا با نظم های نوین اجتماعی و گسترش و رشد روز افزون علم وتکنولوژی بر عرصه جهان بشری و افشای دست های نهان وآشکار دین ,تئوریسین و صادر کننده و نسخه پیچ های دین ؛ با شقاوت وبی رحمی بیشتری در مقابل نه یاران و دگر اندیشان به رویا روی برخاسته وچه ویرانیها و چه سیلابهای خونی به راه نی افتاده و چه بسا کسانی در طول تاریخ به رویا روی ونقد آن بر آمدند با فجیع ترین شیوه به قتل رسیدند ویا اینکه راه نا کجا آباد را بر گزیده ؛ که هیچ درامان نبوده وهمیشه ترس و دلهره از امنیت جانی ویا زندگی گوشه گیری را بر گزیده و یا بودند کسانی که درمکتب همین دین پرورش یافته و بعدها که به عمق تضادهای دوگانه دین با علم پی برده و از آن خروج کرده و با انواع واقسام نامها و افتراها از طرف ملاها و حجت الاسلامها و آیت الله ها ، من جمله کافر مرتد مفسد فی لارض و منافق و از دین برگشته وبا فجیع ترین شیوه به قتل رسیده و به خاک وخون کشیده شده اند، این نه هرجان مخالفان ، بلکه هر فرهنگی که با آن سرناسازگاری داشته با عزم ونیت در فکر زیرو رو کردن تاریخ و فرهنگ آن نموده است .

می توان در اینجا با استناد به سندهای تاریخی گذشته وحال استناد کرد که من جمله چگونه با بزرگان و اندیشمندانی که فقط بخاطررد و نقد دین اسلام ، مورد هجوم مکتب ماشالله و انشالله گویان قرار گرفتند و به خاک وخون کشیده شدند ویا مورد تهدید ماشالله و انشالله گویان قرار گرفته اند.

بزرگانی هم چون زکریای رازی ، فردوسی، خیام، سعدی، ابو علی سینا ،علی دشتی, کسروی، صادق هدایت , نیما دردیان ؛ از گزند حجت الااسلامها و آیت الله ها و شاگردان این مکتب از گزند در امان نماندند و در دهه های نه چندان دوراز سلمان رشدی که قتل وی از طرف آیت الله خمینی صادر شد وفریدون فرخزاد در خارج کشور به قتل می رسد ویا قتل های زنجیره ای در جمهوری اسلامی ,عبدلقادر معروف در شهر اربیل کردستان عراق که کتابی در نقد اسلام بنام آدمیزاد در جامعه کوردی که خود وی ملا بود و از آن خروج کرد وبعدها توسط اسلام گرایان در اربیل کردستان عراق ترور شد وبسیاری از بزرگان دیگر که فقط بر دین اسلام منتقد بودند هم چون مریوان حلبچه ای حکم قتل وی در روی میز احزاب اسلامی موجود است.ونمونه های دیگر…. , که توسط احزاب اسلامی ترور یا حکم قتل آنان هنوز روی میز احزاب اسلامیست مورد بی رحمی و شقاوت خفاشان شب قرار گرفتند ومی گیرند.

بنا بر این امروز در سده علم و تکنولوژی و جهان مدرن وظیفه هر انسان روشنفکری است که برای دفاع از کرامت بشری دست های نهان و آشکار دین را افشا و در مقابل هیولای انسان خوار، آن چه در توان داریم بکار گیریم که بیشتر شاهد جاری شدن خون هم نوعان خود نباشیم.

  1. 10 2014

 

بابەتی هاوپۆل

قفس، یادداشت چهارم: پیش‌بند “به یاد سپیده فرهان”

مژگان کاوسی تا کنون دو بار بازداشت شده‌ام و هر دو بار در خانه‌ی خودم؛ …

وەڵامێک بنووسە

پۆستی ئەلیکترۆنییەکەت بڵاوناکرێتەوە. خانە پێویستەکان دەستنیشانکراون بە *

ئەم ماڵپەڕە لە ئەکیسمێت بۆ کەمکردنەوەی هەرزە واڵە و سپام سوود دەگڕێ. فێربە چۆن زانیاری بۆچونەکانت ڕێکدەخرێت.