در هفدهم دی ماە و تنها چهار روز پس از کشتەشدن قاسم سلیمانی، فرماندە سپاە قدس و بازوی برون مرزی سرکوب و ترور جمهوری اسلامی، به نقل از ایسنا، علی لاریجانی، رئیس مجلس، در جلسه علنی مجلس شورای اسلامی بیان کرد: برای دو ماه آخر سال جاری ۲۰۰ میلیون یورو از صندوق توسعه ملی برای حمایت از نیروی قدس سپاه پاسداران که مسوولیت مقاومت در سطح منطقه را برعهده دارد تعلق گرفته و بودجه آن افزایش می یابد. اذن تخصیص این مبلغ از مقام معظم رهبری اخذ شده است.
بە نام صندوق تامین کننده این مبلغ توجه کنید! “صندوق توسعه ملی”.
مهران عالمزاده، شهردار کرمان، در جلسهٔ شورای شهر کرمان اعلام کرد کە: شهرداری برای مراسم خاکسپاری قاسم سلیمانی، ۳میلیارد تومان هزینه کرده است. شهرداری کرمان اقدام به چاپ ۱۴هزار متر بنر، ۵هزار متر پارچهٔ مشکی، چاپ و انتشار ۷۰هزار پوستر، نصب حدود ۳هزار پرچم و استفاده از تمام بیلبوردها و استرابوردها برای این مراسم کرده است.(مهرنیوز ۲٤دی ۹۸)
این در حالی است که بنا به اعتراف علی ربیعی، سخنگوی دولت روحانی، در تاریخ ۲۲ آبان ۹۸، مجموع افرادی که مشمول دریافت حمایتهای اجتماعی معیشتی قرار میگیرند به ۶۰میلیون نفر میرسد.
تیتر بزرگ روزنامەی “ایران امروز” با این عنوان کە “کرمان بە قربانت” گویای واقعیتی انکار نشدنی است کە از دید حکام کنونی تنها حفظ کلیت نظام است که در اولویت است و نه مردم.
این موارد را در کنار “سیل در سیستان و بلوچستان” بگذارید تا سکوت امروز خامنەای در این بارە را بهتر درک کنید. بە یاد بیاورید کە خود خامنەای در زمان پهلوی مدتی بە این استان تبعید شد. اساسا استانهایی نظیر کردستان یا سیستان و بلوچستان بدلیل عقب ماندگی، تبعیض منفی و عامدانەی حکومتهای پهلوی و اسلامی، در مقایسه با مرکز ایران در شمار مکانهایی هستند کە زندگی در آنها دشوار است و تبعیدگاه به شمار میآیند.
خامنەای در ابتدای خاطراتش راجع به این دوران میگوید: ما یک برههای در استان سیستانوبلوچستان توقّف داشتیم که مدّت طولانیای هم نبود، لکن خدای متعال شرایط را جوری پیش آورد که اُنس ما با این استان و مردمِ این استان مثل یک اُنس چندینساله بشود؛ این کار خدا بود وَالّا ما در آنجا خیلی نماندیم. ایرانشهر بهقدری برای من در آن دوره جالب بود که همان وقت وصیّت کردم و گفتم اگر من در این سفر، در این مدّت، از دنیا رفتم، من را حتماً در خود “ایرانشهر” دفن کنید، از ایرانشهر خارج نکنید.(farsi.khamenei.ir)
اما چگونە است کە امروز در خطبە جمعەایی کە پس از هشت سال ایراد کرد حتا یک کلمە هم دربارە رنج دوچندان این روزهای مردم سیل زدە و آسیب دیدەی سیستان و بلوچستان بر زبان نیاورد؟
او دیگر نمیتواند فریب بدهد. بە بیانی دیگر او و کل نظام عریان شدەاند، خلع سلاح شدەاند. آنچنان از هر سو با بحرانهای گوناگون روبرو کە دیگر توانایی و فرصتی برای تفکر، تصمیم گیری، کنترل بحران و چارەجویی برای آنها نمانده. نظام اسلامی اینروزها “لاشەای بیجان” است کە دیگر حتا سرپا نیست، تنها تلنگری برای مرگش کافیست.٧