در اینجا ابتدا میخواهم به دلائل چگونگی “کولبری”پرداخته و همینطور به اثرات منفی تحریمها و تغییرات و سیاستهای نادرست پیاده شده در منطقه نیز نگاهی بیاندازیم. همین عوامل روستانشینان منطقه را تبدیل به کولبران مرزی کرده و با ندادن امکانات برای پیشرفت کشاورزی و دامداری صنعتی کولبران …شدند.
مسافرتهای ایرانیان پس از تغییرات دولت عراق بیشتر شد و مرزها غیر امن و تخریب شده بودند. سفرهای زیارتی اوج میگرفت. همین امر افرادی را که در مرزها وظیفه تخلیه بار از ماشینهای ایرانی و بارگیری مجدد بار برای ماشین های عراقی را داشتند تبدیل به باربر مسافران کرد. با حضور بیشتر مسافران کار باربری نیز رونق بیشتری میگرفت و روستائیان بیشتری به این شغل کاذب روی میاوردندو ساختار نامتناسب مرزنشینی به این امر دامن میزد. در راه برگشت ، مسافران با چمدانهای خود خسته از پیاده روی و راه طولانی باید برای عبور از مرز عراق و گذر از بازدید به طرف ایران گاها یک کیلومتر پیاده روی میکردند تا بارهایشان را به مقر بازدید برسانند و از انجا داخل خاک ایران شوند. این مسیرها معمولا بسیار ناهموار و خالی از خدمات راه و ترابری بود. برای نمونه هنوز هم مرز بانه که یکی از پر رفت و امدترین شهرهای مرزی کردستان است، ……..راه مرزی نامن و غیر استاندارد دارد. مسافران در مرزهای دیگر و بسیار وسیع ایلام، کرمانشاهان نیز پس از عبور از بازدید مرزی برای پرداخت گمرک و رسیدن به پارکینگ تاکسیها و ماشینهای شخصی باید مسافت طولانی دیگری طی میکردند. پس از تحریمها حکومت ایران اجازه ورود یک عدد از هرکالا را در حد قیمت مخصوصی در هنگام برگشت مسافران و زائرین از عراق به ایران صادر کرد. مسافران ایرانی شروع به اودن ال. سی. دی، تلوزیون، جاروبرقی و حتی لباسشویی و غیره کردند. در این اثنا افرادی و یا چند نفر با هم بودند که بیشتر از حد مجاز وسائل وارد میکردند و از باربران میخواستند که بازدید مرزی را دور بزنند و از راه کوهستان و راههای صعب العبور که بازدید در انجاها عملا امکان پذیر نبود، بارها را برای انها وارد خاک ایران کنند و به انها در داخل خاک ایران تحویل دهند. دولت به دلیل تحریمها خود از این امر به طور جدی جلوگیری نمیکرد. و البته بسیاری از دست اندکاران، سپاه و مرزبانان خود نیز در وارد کردن کالا به این شیوه دست انداخته و تا حدی که انرا تقریبا و غیر مستقیم تحت کنترل خود در اوردند. سالها این حمل نقلهای قانونی و غیر قانونی ادامه داشت اما امنیت و راهها هیچگاه اصلاح نشدند. .
کشاورزان که حالا دیگر به کولبرهای مرزی تغییر شغل داده بودند، برایشان سخت بود که به زمینهای کشاورزی و دامداری برگردند. در بسیاری از این مناطق کشاورزی و دامداری به فراموشی سپرده شد. و در زمانی که دولت هیچگاه امنیت کاری و خشکسالی را برای کشاورزان تضمین نکرده بود، شغل کولبری در مقایسه با ان شغلی پردرامدتر و طولانیتر محسوب میشد. در استان کردستان دادن سهمیه سبوس به دامداران، وام برای دامداری ، تدوین قوانین مراتع و استفاده از اراضی کشاورزی نیز تغییر کرد. در این میان این مسئله و تضعیف شغل دامداری به سوق دادن دامداران نیز به سوی کولبری کمک کرد وتعداد کثیری از دامداران نیز به سوی مرزها برای کولبری سرازیر شدند. دولت به عمد یا غیر عمد استعداد اب و هوایی کردستان را با مساعده نکردن دامداری و کشاورزی به فراموشی سپرده بود و یکی از دالایل عمده این امر نگاه تبعیض امیز و بشدت سرکوبگرانه به کردها مانند مردم منطقه بود.
پس از برداشته شدن تحریمها دیگر نیاز چندانی به کولبرها نبود. اینبار با رکود اقتصادی و کم ارزش شدن ارزش ریال در مقابل ارزهای خارجی مسافرتهای زیارتی به عراق کمتر شد و این امر موجب بیکاری نسلی از مرزنشینان شد که سالها منآطق زندگی انها آزنظر خدمات دولتی به زمینها ، دامها و مدارس فراموش شده و مناطق محروم خوانده میشدند و انها به شغلهای کاذب و بدون اینده و بیمه روی اورده بودند. و در این اثنا تغییر بی رویه قوانین گمرکی در مرزهای رسمی که موجب فشار شدید بر بازرگانان میشد. بازرگانانی که تقریبا تمام ثروت خود را در کارخانه های چینی برای سفارش کالا و ورود ان سرمایه گزاری کرده بودند. بازرگانان از کنار مرزهای رسمی شروع به وارد کردن کالا از راه غیر رسمی شدند. ان بازرگانان از تمام نقاط ایران بودند اما کولبران تقریبا همه کورد و در مناطق مرزی اسکان داشتند. اکنون کولبران شروع به حمل کالاهای بازرگانان از بیراهه کردند. در این میان دولت و نیروهای مرزی و امنیتی خود نیز با بازرگانان همدست شده و درصد بزرگی از سود کالا را که دیگر به هزاران قلم میرسید را از بازرگانان میگرفتند تا بگذارند کالاهای انها وارد شود. در اصل بازار برای سالها درقبضه نیروهای امنیتی و مرزی بود. اما در این میان و برای رد گم کردن هراز چند گاهی به کولبرهای بی گناه در بلندیها شلیک میکردند و شلیک میکنند اما تنها برای یک مقایصه کوچک به قاچاقچیان مواد مخدر در مرزهای جنوب شرقی ایران بندرت شلیک میشود. نیروهای مرزی تنها در صورت رشوه های کلان به کولبرها شلیک نمیکنند و اگر بازرگانی رشوه نپرداخته یا به وعده خود عمل نکند، مستیما کولبرها را در معرض تیراندازی قرار داده است. اتفاق افتاده که گاهی اوقات هم فرماندهان خود در مرزهای رسمی نیز به گفته شاهدان و سربازان مرزی تنها برای سرگرمی به کولبران شلیک کرده اند. و این تنها خطری نیست که جان این کارگران را تهدید میکند، سقوط از کوهها و راههای سعب العبور و جان دادن میان برف و سرمای سنگین منطقه از جمله خطراتیست که همیشه کولبرها را تهدید میکند و روزانه جان انها را میگیرد یا باعث اسیبهای جدی و غیر قابل برگشت میشود.
صدای کولبران سالهاست که به رسانه ها میرسد اما ¨’شنیده نمیشود¨’. هنوز تدبیری برای مشکلات کاری و معیشتی این قشر زحمتکش جامعه اندیشیده نشده. گاها دانشجویان، فارغ التحصیلان نیز در میان انها دیده میشود و این نشان دهنده سیستمیست که به دلیل ناکارامدی مردم جویای کار را از هر طبقه و با هر توانایی به طرف این شغل کاذب میکشاند. روستائیان با محروم شدن از تجهیزات و لازمات کشاورزی و اب یاری مدرن، کیفیت محصولاتشان بشدت افت میکند و بهنگام خشکسالی یا فروش محصولات انها از طرف دولت پشتیبانی نمیشوند. محروم کردن و محروم نامیدن این مناطق و تبدیل سوق دادن انها به شغلهای کاذب را نمیتوان غیر عمد دانست. در سایر استانها بودجه های کلان صرف سولوهای ذخیره سازی، جادههای مناسب جهت عبور ماشینهای جدید کشاورزی، توضیع کود با قیمت مناسب، ابیاری نوین و مسطح سازی اراضی….کرده اند. اما کردستان را همیشه محروم از خدمات استانی از هر نظر نگاه داشته اند. در این میان ماموران فاسد حکومتی که با نام خدمت بر سر بدست اوردن پستهای مرزی در کردستان با هم نزاع میکنند، و از ان سوی خود حکومت در تسهیلات برای ورود قاچاق کالا دست دارد که در اینده به این مقوله هم خواهیم پرداخت..
04,04,،2018