دکتر امیر حسن پور : ” جنبش کمونیستی در ایران همگون و یکدست نبودە و حق تعیین سرنوشت را برای ملت کرد ، فقط در حرف قبول دارند .”
١- آیا شهروندان و احزاب کردستان ، در زمینەی حجم آب ، انرژی و برقی کە از سدهای کردستان تامین میگردد ، کماکان اطلاعاتی ندارند ؟
٢- آیا اساسآ شهروندان کردستان مطلع هستند کە آب ذخیرە شدە در سدها ، انرژی برق و ماهی های پرورشی داخل سدها ، بە چە مناطق دیگری دور از کردستان ارسال و بفروش میرسند و یا هدایت میگردند ؟
٣- چرا کنترل و هدایت نیروی برق و کلیدهای این انرژی در خارج از کردستان تعبیە شدەاند و، شهروندان کردستان هیچگونە اختیاری در کنترل آب سدها و نیروی عظیم برق را ندارند، در حالیکە طبق قراردادهاو میثاقهای بین المللی صاحبان و مالکین اصلی این ثروت و سرمایە شهروندان کردستان هستند ؟
* بلاشک جنگ آب و انرژی و تاراج این سرمایەو ، ویران و داغان کردن وحشتناک ” محیط زیست ” از طرف اشغالگران بر شهروندان کردستان تحمیل گردیدە و لازم است کە ، این جنگ در قالب و سیمای مبارزات و نافرمانی های مدنی در دستور و برنامەی شهروندان و سپس احزاب قرار گیرد !
*****
جوامع گوناگون در پهنەی کردستان شایستەی مردم سالای و حاکمیت سیاسی، اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی خویش بودە و توانائی کامل در ادارە مناطق خویش را دارند . این توانائی بە شیوەای در استقرار” کانتون” های غرب کردستان سال ٢٠١٦ تجربە شدە و در آن فاز تاریخی کاملآ موفق بودەاست . در جنگ سنندج سال٥٩ ارگانی دمکراتیک و انقلابی بنام ” بنکەها ” ایجاد گردید، کە بدون در نظر گرفتن سمت و سوی سیاسی و گرایش فکری ، همەی انقلابیون و دگر اندیشان را در زیر چترخویش گرد آوردە بود و توانائی های عظیمی را بنمایش گذاشت . در شهر بوکان سال ٥٩ همە احزاب و گروەهای سیاسی با خط مشی های متفاوت، بە دمکراسی احترام گذاشتە و در بستر همزیستی مسالمت آمیز شهر را ادارە کردە و آزادی بیان و نبود سانسور سیمای شهررامتحول کردە بود . در شمال کردستان شهردار هامدتیست از طرف مردم انتخاب میشوند و در خدمات بە شهروندان واحترام بە رای تودەهای مردم موفق هستند .واکنون ساکنین شمال کردستان بە نمایندگان صادق و مبارز و انقلابی خویش رای دادە و عازم پارلمان هستند . و در مجموع ساختار اجتماعی و سیاسی کردستان ظرفیت پذیرش حاکمیت شورائی و مردم سالاری و جدائی دین از دولت و رنسانسی فرهنگی را دارد . حتی میتواند الگو و نمونەای پیشرو و دمکراتیک برای ساکنین خاورمیانە باشد .
*****
آب، وسیلە و ابزار تولید است . حیات نباتی و گیاهان ، پیش شرط حیات حیوانی و انسانی است . در جوار جنگ های روانی و خونین و سرکوب سیستماتیک ملت کرد ، محافظت نکردن از محیط زیست وسیاست های مخربانەی سیاستمداران و حاکمان نالایق در خاورمیانە، سبب ویران شدن محیط زیست کردستان گردیدە است . این ویرانی و نابودی محیط زیست در سرزمین کردستان بعلت سیاست های اشغالگرانە،در واقع مضاعف و خیلی مخرب تر و وحشیانە تر می باشند . خشک سالی های مکرر و بیابانی بودن این کشور ها ، بطور اتواماتیک اشغالگران را حول اتحادی ارتجاعی جمع می کند و این اتحاد در وهلەی اول بضرر ساکنین کردستان است . چشمەسار های فراوان در ارتفاعات زاگروس، در تپە ماهورها، در جلگە ها و، در درەهای عمیق بسوی رودخانە ها و دریاها سرازیر شدە و بالانس اکوسیستم کردستان را نگە داشتە و ضمانت می نمایند . علاوە بر این منابع جاری ، رودخانەهای بزرگ مانند زاب بزرگ و کوچک، خاپور، دیالە، سفید رود ، سیمینە رود . زرینە رود ، گاوە رود و سیروان مسیری طولانی را طی نمودە و مزارع و سرزمین های وسیعی را مشروب می سازند . زدن چاە های عمیق ، هیچگونەی سازگاری با میزان مصرف آب نداشتە و اساسأ این چاه ها بشیوەی علمی حفرو کندە نشدەاند . و در حقیقت سنخیت و توازن و بالانسی با توپولوژی ، مورفولوژی و جیولوژی مناطق و میزان بارندگی و برف ندارند. حجم آب ذخیرە شدەدر سفرە های زیر زمینی را مخصوصا در سرزمین کردستان بشدت کاهش دادە است . مصرف مواد پتروشیمی و مشتقات نفتی و انرژیهای گوناگون و فسیلی توسط کشورهای چین ، آمریکا، روسیە، فرانسە، آلمان ، بریتانیا ، ژاپن ،استرالیا ، کانادا،هندوستان، برزیل ،کرەی جنوبی،پاکستان و سایر کشورهای صنعتی لایەهای محافظ دور کرە زمین را نازک و شکنندە کردەاست . نتیجەی طبیعی آن، افزایش گرمای زمین می باشد .لایەهای انبوە برف در قطب ها در پروسەای نە چندان کند ذوب میشوند و، بالانس محیط زیست را بهم زدە است . افزایش جمعیت ، مصرف مواد خوارکی ومصرف هورمون ها و مواد شیمیائی و پتروشیمی در کشاورزی و پرورش دام ها ،حملە بە محیط زیست را مضاعف و دو چندان سرعت بخشیدە است . در این رهگذر مصارف آب های روان ، نهر ها ، رودخانەها، دریاچە ها و خصوصأ آب های زیر زمینی و ، رعایت نکردن اصول علمی و گلوبال بسرعت ادامە دارد . اشغالگران با دخالت های بیمورد و چارە اندیشی های سطحی وساختن سدها، در عمل مسیر طبیعی رودخانە هاو چشمەسار ها را منحرف کردەاند . و منابع آب و اکوسیستم را با تلاطم و نابودی روبرو ساختەاند . موقعیت استراتژیک و کوهستانی قسمت اعظم خاک کردستان چنان از نقطە نظر توپولوژی جایگاە خاصی بە این منطقە دادە، کە مختصات ممتازی را بە ذخیرە آب درسفرەهای زیرزمینی کردستان دادەاست . چشمە ها، رودخانەها، ذخیرە عظیم برف زمستانی ، نشیب و فراز کوهستان ها ، خالق رودخانە های پر اعوجاج و طولانی شدە ، کە در مسیر خویش آبیاری مزارع وسیعی را تامین کردەاست .آب فراوانی از کوهستان ها و جلگە هاو دشت ها و سراشیبی های کوهستانهاسرازیر شدە و بطرف دریا روان و جاری هستند . کمبود آب در مناطق جنوبی و مرکزی ایران ، مناطق وسیعی از کشور عراق کە در عمل امکان استفادە بشیوەی کلاسیک و سنتی از دو رودخانەی دجلە و فرات ناممکن بودەو ، مناطق وسیعی از کشورهای ترکیە و سوریە نیاز مبرم و فراوانی بە آب سرزمین کردستان دارند . اگرچە جمهوری اسلامی ایران سدها و آب بندهای مختلفی در شرق کردستان ساختەودرست کردە و آب زیادی را ذخیرە نمودە، اما بمناطق دیگر ایران هدایت شدە و سهم ساکنین کردستان از منابع آبی و انرژی برق در سطح پائینی بودە و همزمان کنترل انرژی برق را برای ادامەی هژمونی سیاسی و سرکوب بخارج از کردستان انتقال دادە اند . در حقیقت با این مواضع ، تاکتیک ها و سیاست های نابخردانەی دولتمردان ایران از هم اکنون جنگ ” اب و انرژی ” برعلیە مردم کردستان را اعلام نمودە وپراکتیک شدەاست، همین پروسە در جنوب کردستان جریان دارد اما بسان شرق کردستان درسطح وحشتناکی نبودە و نیست . مال اندوزی و بازرگانی و تجارت و دزدی توسط احزاب در جنوب کردستان ، این فرصت تاریخی را از آنها گرفتە و حکومت مرکزی عراق با پروژەهای دراز مدت منابع آب جنوب کردستان را بشیوەهای مختلف مورد استفادە قرار می دهد .با وجودیکە دو رودخانەی پر آب دجلە و فرات بسوی جنوب عراق سرازیر بودە و جاری هستند اما در مناطقی امکان استفادە با شیوەها و روشهای کلاسیک از این رودخانەها وجود ندارد و، برای زارعین عراقی آسان نبودە و ممکن نیست . لذا با ایجاد سدهای انحرافی ، امکان بهرە برداری از آب های واقع در جنوب کردستان را میسر می سازند . در جوار جنگ آب ، منابع عظیم ماهی کە بطور طبیعی در دریاچەها، رودخانەها و نهرها بصورت طبیعی پروررش می یابند را نیز باید در مرکز ثقل این تاراجها وغارتهای سرزمین کردستان قراد داد .
* چشمە سار ” بڵ ” کە در هەورامان وشرق کردستان واقع شدە و آب آن بە یغما میرود.
همزمان در اکثر موارد جنگل های کردستان ، در راستای مبارزە باجنبشهای مدنی و عدالتخواهی و نیروهایی پارتیزان و پیشمرگە و بطور آگاهانە و عمد از طرف نیروهای دشمن ، آتش زدە میشوند . کە این سرمایە را نابودە ساختە و درکنار این ویرانی، پرندگان، خزندگان، و جانوران وحشی کە در سیستم اکولوژی بی نهایت ، نقشی حیاتی و تاثیر گذار دارند ، لانە و کاشانەشان خراب و مجبور بە کوچ شدەاند . در جریان کوچ . شکار و نابود و بە یقین منقرض می شوند . کم آبی نە تنها ، حیات نوع بشر را بە پرتگاە می برد ، در جوار آن خالق مناطق شورەزار بودە ،کە تودەی عظیمی از نمک را در هوا پخش و روی زمین های کشاورزی می گستراند . کە در دراز مدت کشاورزی را بشکست کشانیدە و، یک پریود خشکسالی را بر زندگی مردم تحمیل می نماید .
اهیمت آب در حیات انسانی بگونەایست کە برای نمونە درسال ١٩٦٧ میلادی اسرائیل بلندی های جولان را گرفت و ان را برای امنیت اسرائیل یک قلمرو استراتژیک ارزیابی کردەاست . یک سوم آب آشامیدنی اسرائیل از ارتفاعات جولان تامین می گردد . یک چهارم شرابهای اسرائیلی از تاکستان های جولان تامین و درست میگردد . بین سی در صد تا پنجاە در صد میوە و سبزیجات مصرفی اسرائیل ، در جولان پرورش و برای شهروندان وارد بازار های اسرائیل میگردد . در شبانە روز در ارتفاعات جولان بولدزرها ، مهندسین و کارشناسان اسرائیلی بشدت مشغولند و نفت خام کشف میگردد و، انرژی مطلوبی برای صنایع اسرائیل بشمار می آید .اسرائیل برای دسترسی بە منابع آب ، کوە هرمون را اشغال کردە و دسترسی نامحدود بە منابع اب رودخانەی کشور اردن را نیز پیدا کردەاست . تلاش های اسرائیل علاوە بر جنبەی تجاوز بە ملتها و کشور های همجوار، تامین زندگی آسودە برای ساکنین کشور و شهرک های مستعمرە نشین یهودی می باشد . یقینأ امروز و فردا مشکل آب و جنگ آب در خاورمیانە ، بر ساکنین کردستان تحمیل خواهد شد. در این رابطە باید از مین گذاری سرزمین ها ، جنگل ها ، معابر کوهستانی ، جلگەها و میدان های جنگ با مین های مخرب اشغالگران صحبت کرد . بیسوادی و عدم درک محیط زیست از طرف بومیان و مردم محل و شهروندان کردستان ،بە زیست محیطی کردستان لطمات فراوانی وارد ساختەاست . جمع شدن کوه های اشغال در اطراف شهرهای کردنشین، صادرات مواد خوارکی از ترکیە وایران بە جنوب کردستان کە تاریخ مصرفشان تمام شدە و سمی هستند ، منحرف کردن آب تالاب ها و جوی ها و رودخانەهای کوچک با اهداف شوینیستی همگی زنجیرەای از فاکتورها بودە کە، محیط زیست کردستان را نابود می سازند . جمهوری اسلامی ایران رودخانەای را از مسیر اصلی خویش، کە با اکوسیستم محل عبورش و در طول دوران های زمین شناسی و قرن ها سازگاری یافتە منحرف کردە وبە دریاچەی زریوار( زریبار ) مریوان وارد ساختەاند .این رودخانە در آیندە دهانەهای چشمە های درونی دریاچە را با شن و ماسەی کە باخود حمل میکند، پر کردە وبە یقین دریاچە را از سرچشمە اصلی یعنی چشمەهای درونی دریاچە کە بطور دایم بە درون دریاچە در حال فوران هستند محروم خواهد ساخت و یک تراژدی اسف بار زیست محیطی را باعث میگردد. و بعید نیست دریاچەی زریواربکلی خشک گردد و تنها جایگاهی درآرشیو نقشەهای جغرافیائی پیدا کند . مصرف بی حد و مرزمواد شیمیائی و پتروشیمی، جنگ های تحمیلی، جوانب منفی تکنولوژی مدرن ،شکار حیوانات و ماهی بدون داشتن مجوز ،نداشتن آگاهی لازم در زمینەی زیست محیطی وپالایش نفت خام با شیوەهای کهن و کلاسیک در مناطق نفت خیز کردستان ،سوزاندن جنگل ها و عوارض جانبی آن کوچ حیوانات و پرنده گان و ایجاد زمینەهای مناسب برای ایجاد مناطق کویری و شن زار … جملگی در داغان کردن و ویران کردن اکولوژی و محیط زیست کردستان نقش بازدارندە و منفی دارند . شیوە ی استفادە از بخاری های چوبی در پارەای از مناطق کردستان کە ساکنیش از انرژی نفت و گاز محروم شدەاند، قابل کنترل نبودە و بر دامنەی قطع درختان جنگل افزودە و در همین رهگذر پوشس جنگلی را در پروسەای نە چندان کند ، نابود می سازد .
* زمینەها و بستر شروع و تحمیل جنگ آب و انرژی از طرف اشغالگران بر شهروندان کردستان مهیا و فراهم گردیدەاست . لذا بهترین انتخاب تنها تشکیل ارگان ها و شوراهای مردمی است . ایجاد شیوەای از دولت داری در کردستان میتواند بە این جنگ تحمیلی و شرایط اسفبار تاریخی و تراژدیها خاتمەدهد و زنجیرها را پارەکند. اتحاد جماهیر شووروی، چکسلواکیا و یوگوسلاویا قوارەی جغرافیائی قدیم را از دست دادە و اکنون دولت های گوناگون را بوجود آوردەاند . مابین سالهای ١٩٠٧ تا ٢٠٠٠ میلادی ١٧٧ کشور جدید تاسیس گردیدەاست . مرزها نمیتوانند تنها خاک باشند بلکە میتوانند کلتور،موسیقی،لباس و هویت نیز باشند . می باید برای ارزش های عمومی ، کە بە فرد و خانوادە و احزاب تعلق نداشتە و فقط بە شهروند تعلق دارد، بهای گزافی پرداخت. سیاست کارتلهای نفتی با همکاری حکومت های توتالیتر در خاورمیانە مخوف و وحشتناک بودە و ، اکنون کالای نفت را بعنوان اسلحەای سیاسی برسمیت نشناختە و فقط بعنوان کالائی اقتصادی بە آن می نگرند . لذا خرید نفت خام خاورمیانە در اختیار دنیای صنعتی و غرب قرار داشتە و حتی گزینە های دیگری از انرژی را کشف و جایگزین خواهند کرد . و با سرعتی کە نفت خام استخراج میگردد ، چاه ها خالی شدە و در آیندەای نە چندان دور نفت خامی وجود نخواهد داشت . سرعت استخراج نفت خام و فروش ماهی های درون سدها و انرژی برق و انتقال آب سدها،همزمان ویران کردن محیط زیست در پهنەی کردستان با سیاست های شوینیستی و اشغالگرانە همسو بودە و تنها مردم کردستان در این پروسە بازندە و ضرر خواهند کرد .
2018/07/03