“بمناسبت پیروزی استقلالطلبان در همە پرسی اقلیم کردستان”
از زمان اعلام تاریخ همەپرسی استقلال اقلیم کردستان و شرکت و استقبال پرشکوە مردم کرد و ملیتهای ساکن کردستان از آن، گروەها و محافل داخلی و خارجی هر کدام بە زعم خویش بە این امر مهم پرداختە، باتوجە بە منافع خود اعلام موضع کردەاند. در این میان مخالفت و خصومت دول همسایە کە کردها جمعیت قابل ملاحظەای از مردم آنها را تشکیل میدهند تا حدی قابل توجیە است، چراکە بە حق، آنها ترس از روزی دارند کە این شتر در خانە آنها نیز بنشیند. راهپیمایی و شادی و پخش شیرینی در شهرهای اصلی کردستان ایران چون مهاباد، سنندج، سقز، بوکان، بانە و … نمونە بارز این امر، و در واقع نشاندهندە این واقعیت سادە است کە آگاهی و احساس ملی کردها امری فرا دولتی و کشوری، و سرشار از عشق و همبستگی ملی است. ما این همبستگی ملی را دیربازی است در هنگام انتخاب جلال طالبانی اولین رئیس جمهور کرد عراق، دستگیری عبداللە اوجلان با توطئە مشترک ترکیە، اسرائیل و آمریکا، حماسە جاودانەی کوبانی، کشتار جمعی ایزدیهای شنگال توسط داعش و … در بخشهای مختلف کردستان و بویژە در کردستان ایران دیدەایم. تظاهرات وسیع تودەهای مردم کرد در ایران بمناسبت پیروزی همەپرسی استقلال اقلیم کردستان و بانگ سرود ملی “ای رقیب” موید این واقعیت سادە است کە کردستان ایران ٤ دهە پس از سرکوب و کشتار مردم مبارز و ترور رهبران آن از سوی تروریستهای رژیم رعب و وحشت اسلامی هنوز سنگری است غیر قابل فتح، و آتش زیر خاکستری است کە هر آن فوران خواهد کرد. در این میدان کم نیستند آنهایی کە با ریختن اشک تمساح و در جامە چپ و راست پند و اندرزهایی بە کردهای جنوب کردستان میدهند تا مبادا پا از گلیم خود درازتر کردە و هوای استقلالطلبی بە فکرشان خطور کند. اینها با سینە سپر کردن، باد در غبغب انداختن و تهدیدهای آنچنانی کە بغیر از دنیای خودساختە و مجازیشان ارزش چندانی ندارد در مقابل جنبش ملی – رهایبخش کردهای ایران و بخشهای دیگر این سرزمین پارە پارە شدە ایستادە، دم از “چو ایران نباشد تن مباد” میزنند، گویی فراموش کردەاند کە سالها است با وضع اسفباری کە در ایران تحت فرمان یک حکومتی قرون وسطایی بوجود آمدە است دیگر جایی برای نفس کشیدن و فعالیت آزادنە نیروهای دگراندیش نماندە و چە خوب میبود کە آنها این همە انرژی خود را صرف مبارزە با حکومتی میکردند کە چنین مردم را در بند کشیدە و بە صغیر و کبیر رحم نمیکند و بە اشکال مختلف در پی مداخلە توسعەطلبانە در کشورهای همسایە و حمایت از مرتجعترین نیروهای منطقە میباشد.
این دوستان و بخصوص آنهایی کە در زیر پوشش چپ دایە مهربانتر از مادر برای کردهای عراق شدەاند، انگار فراموش کردەاند و یا بی خبر از آن هستند کە سالهاست کە کردهای اقلیم کردستان تنها نیروی راستین برای ایجاد کشوری فدرال و دمکراتیک بنام عراق بودەاند، اما تلاش آنها با توجە بە حاکمیت نیروهای مرتجعی کە تا مغز استخوان وابستە بە ایران هستند و در پی ایجاد حکومتی توتالیتر از نوع اسلامی ایران و نیروهای سرکوبگر شبە سپاە پاسداران در جامە حشد شعبی هستند عملا بە شکست منجر شدە است. اقلیم کردستان هموارە از آغاز سرکار آمدن حکومتهای پس از صدام با انواع ترفندها و تهدیدها و پیمانشکنیهای رهبری بغداد تا حد فرستادن نیروهای لشکر دجلە برای ترساندن کردها مواجە شدە است. با این حال، واقعیت این است کە، عملا پس از سقوط بغداد كشوری بنام عراق تنها نامی توخالی در نقشە جغرافیاست و این سرزمین بە واقع در میان شیعەهای حلقە بە گوش ایران، عربهای سنی و کردها تقسیم شدە، و نیروهای سکولار اقلیم کردستان اجازە پیدایش حکومت مشابە ایران را در این دیار بە حاکمان بغداد نخواهند داد.
دوستان کافی است اندکی با چشم بصیرت بە واقعیتهای این دیار بیندازند تا متوجە فرق فاحش این دیار با کشورهای همسایە و بخش عربی عراق شوند. علیرغم تمام انتقاداتی کە بە حکومت اقلیم کردستان میتواند وارد باشد، این دیار اکنون امنترین، دمکراتترین آن در کل منطقە و همزمان مهماندار نزدیک بە ٢ میلیون غیر کرد و کرد با بینش و ادیان مختلف است. اقلیم کردستان دیاری است کە سران عرب دشت نینوا خواهان پیوستن و الحاق بە آن هستند، چرا کە فقط پیشمرگان کرد حامی جان و ناموس آنها بودە، و تنها در این دیار آنان میتوانند تحت حمایت کردها آزادنە و بدور از تهدید عربهای شیعە و داعش سنی بە کار و زندگی عادی و روزمرە خود ادامە دهند.
از هنگام طرح همەپرسی تاکنون نیروهای داخلی و مخالف آن تحت عنوان کمپین “خیر بە همەپرسی” بدور از هر گونە تهدید و ایجاد رعب و وحشت بە تبلیغات رسانەای خود ادامە دادە و میدهند، ای کاش در همین ایرانی کە برخی از ایرانیان چپ و راست برای حفظ تمامیت ارضی آن آمادە همکاری با درەندترین نیروهای سرکوبگر اسلامی در تاریخ صد سال ایران هستند، میتوانستند چنین آزادنە فعالیت کنند.
در اقلیم کردستان احزاب مختلف سیاسی از حزب کمونیست تا احزاب مختلف اسلامی و همچنین تمام پیروان ادیان و مذاهب مختلف بدور از هرگونە فشار و محدودیتی آزادانە مشغول امور و فعالیت سیاسی و مذهبیشان میباشند، روزانە دەها روزنامە و مجلە مختلف کە انعکاس دهندە افکار و بینشهای مختلف هستند چاپ و پخش میشوند. دەها کانال تلویزیونی مشغول فعالیت هستند، امری کە میتوانند خوابی خوش و رویایی برای ایرانیان تبعیدی و حتا آنانی باشد کە امروز در میهن “عزیز اسلامی” در پی انجام فعالیتهای مدنی هستند.
کردهای اقلیم کردستان در طی بیش از دو دهە تمام نیرو و توان خود را برای ایجاد کشوری سکولار، دمکراتیک و فدرال بکار بردند، اما این حرکات و فعالیتها را انجامی نبود و نخواهد بود. اکنون کشوری کوچک اما قدرتمند از نظر تاریخی و موقعیت استراتژیک در حال زایش است، همچنانکە همەپرسی استقلال کردستان علیرغم تمام تهدیدات و توطئەهای عبادیها، مالکیها و قاسم سلیمانیها و تهدیدهای پوچ اردوغانها و عدم حمایت آمریکا و کشورهای بزرگ با موفقیت بە نتیجە مطلوب خود رسید، دیر یا زود کشور مستقل کردستان در بخشی از این سرزمین باستانی تشکیل خواهد شد. اکثریت قریب بە اتفاق مردم کرد در اقلیم کردستان رای بە استقلال خود دادەاند. اکنون زمان فرمانروایی ملت کرد بە سرنوشت خود و ایجاد جامعەای بدور از جنگ و خونریزی، سرکوبهای خونین و ژنوساید رسیدە است. کردستان اکنون نە تنها سرزمینی امن برای کردها و ملیتهای ساکن آن است بلکە سرزمینی است کە ماوایی مطمئن و امن برای نزدیک بە دو ملیون آوارە از مناطق جنگزدە عراق و سوریە بدور از هرگونە تبعیض و اهانت و … (برخلاف ایران و برخوردهای اهانتآمیز آنها بە آوارگان کشورهای همسایە )شدە است. در تمام این سالها اقلیم کردستان علیرغم جنگ تحمیلی داعش و فشارهای سنگین و کمرشکن اقتصادی ناشی از تحریمهای اقتصادی _ مالی بغداد و وجود آوارگان جنگی همچنان سکاندار اصلی مبارزە با داعش، این پلیدترین و مرتجعترین نیروی قرون وسطایی در جهان بودە است.
آنانی کە از ترس تغییرات جغرافیای سیاسی منطقە دست بدامن افترا، تهمت و علم کردن طرح توطئەهای امپریالیستی و صهیونیستی میشوند، بهتر است بە جای این آسمان و ریسمان بافتنهای بیپایە و بیانجام بە این امر مهم واقف گردند کە اکنون در همسایگی ایران و ترکیە و سوریە زایشی نو در کار است، زایشی کە خواب را بر چشم شوینیستهای دولت اسلامی در ایران و کشورهای مرتجع همسایە و پان ایرانیستهای چپ و راست در خارج از آن حرام کردە است. آنهایی کە هموارە ترس از تجزیە و پارچە پارچە شدن ایران دارند، بهتر است کمی دوراندیش باشند و بدانند با انکار واقعیتهای ملی در ایران و عدم حل دمکراتیک مسالە ملی، تهدیدات و افتراهای بیمورد نمیتوان کمکی بە حل مسالە ملی کرد. عدم درک این واقعیت بدون شک بە بهای بسیار سنگین تا حد تجزیە ایران در دوران پس از حکومت اسلامی منجر خواهد شد.
منبع: اخبار روز