شه‌ممه‌ 23 تشرینی دووه‌م 2024

کودکان زندان / رزگار شیخ جگری

جرم یک امر شخصی است و زندگی کودکان بی‎گناه همراه با مادران شان در زندان، یک عمل غیرقانونی و بر خلاف کنوانسیون‎های بین‎المللی حقوق کودک می‎باشد.

اگرچه مادران به خاطر جرمی که مرتکب شده اند تاوان پس میدهند اما کودک نباید قربانی تاوان دادن مادر شود و او هم همانند مادر تنبیه شود.
بلکه باید در شرایطی قرار گیرد که برای رشد یک کودک ضروری است و نباید کودک از آن محروم شود.

می‌توان کودکان/ فرزندان زندانیان را به گونه‌های مختلف تقسیم کرد که هریک نیازمند توجه و بررسی خاص خود است:
– کودکان/ فرزندان متولد شده و رشد کرده در زندان که همراه مادر در زندان زندگی می‌کنند.
– کودکانی که یکی از والدین در زندان افتاده است و کودک با خانواده والدین خود زندگی می‌کنند.
– کودکانی که مادرشان در زندان به سر می‌برد و پدر اقدام به طلاق و همسرگزینی مجدد کرده است و کودک با زن بابا زندگی می‌کند.
– کودکانی که هردو والدین در زندان هستند و کودک با پدر/مادر بزرگ یکی از والدین خود زندگی می‌کند.
– کودکانی که علاوه بر یکی از والدین، خود نیز در زندان هستند و هنوز زیر ۱۸ سال سن دارند.
– کودکانی که به دلیل زندان والدین و نبود مسئول نگهدارنده، بی‌سرپرست تلقی و توسط بهزیستی نگهداری می‌شوند.

از این میان آنچه در نوشتار حاضر مورد بررسی است عبارت از کودکان/ فرزندانی است که به خاطر زندانی بودن یکی از والدین خود در زندان یا بیرون از آن به‌سر می‌برند. وقتی یک زن به دلیل ارتکاب به جرایم مختلف بازداشت و محکوم به زندان می‌شود پیامدهایی روی می‌دهد. ممکن است همسر زن ازدواج ‏کند و فرزندان او به دلیل نبود مادر، به آسیب‌های روانی اجتماعى کشانده شوند. ممکن است با حبس مادر، کودک نیز ناگزیر تا سن دو سالگی که‌گاه تا شش سالگی نیز تمدید می‌‌شود، همراه مادر در زندان به‌سر برد. همچنین امکان دارد در صورت حبس یکی از والدین، ناگزیر از سپردن فرزند کودک به پدر یا خانواده یکی از والدین می‌شود که در جای خود قابل تامل است.

کودکى که در زندان متولد می‏شود یا در زندان با زندانیان بزرگ و تربیت ‏می‌شود و رشد می‏کند، هیچ فضایى را تجربه نمی‌کند جز حیاط و دیوار زندان. بسیارى از این کودکان در صورت داشتن والدینی با آگاهی کم یا کم‌سواد، بعد‌ها در سنین نوجوانى و جوانى با عناوین بزهکار، متخلف و مجرم وارد ندامتگاه و یا‌‌‌ همان زندان‏‌ها شده‏اند و به این ترتیب جاى مادران خود را اشغال می‌کنند‏ و پدیده زندانی بازتولید می‌شود، ولی دلایل این امر چیست؟
وقتى زنى به علت سرقت وارد زندان مى‏شود، همراه با کودک دوساله‏اش، با زنان متعددی با جرایمى همچون قتل، و انواع انحرافات هم‏سلول مى‏شود. کودک دو ساله در اوج سن یادگیرى، صحنه‏ایى از خشونت و ناهنجارى را تجربه میکند. این حافظه به وى در دوران نوجوانى و جوانى کمک خواهد کرد تا زشتى و قبح جرم و گناه را بشکند و به طور بالقوه تبدیل به یک مجرم شود.

حمیدرضا الوند، مدیر دفتر شبه خانواده بهزیستی که متولی رسیدگی به امور کودکان بی‌سرپرست و بدسرپرست است، گفته است که طی چند سال گذشته سازمان زندان‌ها در این زمینه کمکی از بهزیستی نخواسته است. او به طرحی اشاره می‌کند که در سال 83 آغاز در همان مرحله آزمایش ناتمام ماند.

این در حالی است که سازمان بهزیستى گفته است: کودکانى که مادران مجرم دارند، از این پس در زندان نگهدارى نمى‏شوند، ولی هنوز جزئیات این تصمیم و هماهنگی بین سازمان بهزیستى و مسئولان سازمان زندان‏‌ها روشن نیست. طبق آئین‌نامه سازمان زندان‌ها کودکان می‌توانند تا سن سه سالگی با مادران‌شان در زندان بمانند، اما بر اساس گزارش انجمن دفاع از حقوق زندانیان گاهی این وضع تا شش سالگی هم طول می‌کشد و طی این سال‌ها «کودکان زندان» با حداقل امکانات از کمترین حقوق خود محروم می‌شوند. زنان زندان‌گاه برای این‌ که طرف دعوا در یک سلول را بیشتر عذاب دهند، کودک او را کتک می‌زنند و در ‌‌‌نهایت این کودکان هستند که قربانی درگیری‌های زندانیان می‌شدند. اغلب زندان‌های ایران هنوز نیز فاقد شیرخوارگاه و مهدکودک برای این بچه‌ها است. بر اساس این گزارش در حال حاضر تعداد زندانیان پنج برابر گنجایش زندان‌های کشور است و این موجب افت چشمگیر خدمات به زندانیان و به دنبال آن کودکان همراه با زنان دربند شده‌است.

علی اکبری، مدیرکل دفتر اقدامات تامینی و تربیتی سازمان زندان‌ها ی رژیم به خبرنگار ایلنا گفته است: از پنج، شش سال پیش تفاهمنامه ای با عنوان “سرای مهر” با سازمان بهزیستی برای ساماندهی کودکانی که همراه با مادر خود در زندان هستند، منعقد شد و بر اساس آن در زندان زندان مهدکودک برای این بچه ها احداث می شود.
طی هشت سال گذشته تعداد جمعیت زنان زندانی از چهار درصد کل جمعیت زندانیان به هشت درصد افزایش یافته و این در حالی است که ۶۰ درصد این زنان ۱۹ تا ۲۹ ساله و بسیاری از آن‌ها مادر‌ هستند. او اضافه می‌کند روی بدن بسیاری از کودکان زندان آثار اذیت و آزار دیده شده که این نشانگر نبود امنیت کافی در بند نسوان برای کودکان است . متاسفانه آمار دقیقی از تعداد زندانیان مادر و فرزندان همراه آنان در زندان موجود نیست و سازمان زندان‌ها نیز اعلام تعداد کودکان سازمان زندان‌ها را وظیفه خود نمی‌داند. بر اساس گزارش دیگری در حال حاضر ۴۵۰ کودک همراه با مادران خود در زندان‌ها به سر می‌برند و هزار و ۵۰۰ کودک زیر ۱۵ سال به خاطر زندانی بودن مادران‌شان در مراکز شبانه روزی بهزیستی زندگی می‌کنند. آمار سازمان بهزیستی از میزان انتقال کودکانی که به دلیل عدم صلاحیت یا زندانی شدن مادر و پدر به مراکز این سازمان منتقل می‌شوند، نشان از افزایش تعداد این دست از کودکان دارد. از سال ۸۳ تاکنون تعداد کودکانی که به این طریق به مراکز بهزیستی رفته‌اند از دوهزار و ۳۰۰ نفر به بیش از سه هزار نفر افزایش یافته است.
ارقام بالای زندانیان کشور اعم از زن و مرد نشان از این دارد که تعداد فرزندان/ کودکان زیر ۱۸ سال مادران و پدران زندانی بسیار بیش از آن است که بتوان برآوردی از آن به دست داد. بخش بزرگی از این کودکان به دور از مادر یا پدر خود در شرایط سخت و ناهنجاری به‌سر می‌برند که از نظر تربیتی، آموزشی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی آنان را در وضعیتی آسیب‌پذیر قرار می‌دهد.

اگرچه تعداد زنان نسبت به مردان زندانی بسیار اندک و گاهی بین پنج تا ده درصد است، ولی شواهد نشان می‌دهد وضعیت کودکان مادران در بند به مراتب خاص‌تر و دشوار‌تر از کودکان پدران زندانی است.
سرشماری سال ۹۰ نشان می‌دهد که ۸۸ درصد مردان و ۱۲ درصد زنان سرپرست خانواده بوده‌اند. همچنین این آمار حاکی است که ازاین بین ۶۰ درصد جمعیت بالای ده‌سال ازدواج کرده هستند.

براساس سرشماری سال ۱۳۸۹ ازبین کل زندانیان کل کشور ۹۹ درصد بالای ۱۸ سال سن دارند و از این بین ۶۳ درصد متاهل و دارای همسر هستند
شواهد آماری نشان می‌دهد به عنوان مثال استان سیستان و بلوچستان با داشتن ۲۶۱ نفر زندانی در هر یکصدهزار نفر از زمره استان‌هایی است که دارای متوسط این نسبت در کشور است. درهمین راستا بر اساس گزارش دفتر حمایت از زنان و کودکان دادگستری سیستان و بلوچستان ۹۰ درصد از زنان بند نسوان که خواسته یا ناخواسته مرتکب جرم شده‌اند خود سرپرست هستند. فرزندان ۸۰ درصد از این زنان فاقد متولی هستند و به حال خود در جامعه‌‌‌ رها شده‌اند
میزان پذیرش کودک از زندانی شدن والدین در بین کودکان متفاوت است و بستگی به این دارد که کودک از قبل با پدر یا مادر زندانی خود رابطه خوبی داشته باشد؛ و یا اینکه در غیاب والد زندانی تحت مراقبت یکی از افراد خانواده باشد (پدر یا مادر یا سرپرستی که در حال حاضر مسئولیت آن‌ها را برعهده دارد و دیگر خواهر برادر‌هایشان) و زندگی به نسبت با ثباتی را داشته باشند. زﻧﺪاﻧی ﺷﺪن واﻟﺪﻳﻦ درﻛﺎﻫﺶ ﻣﻴﺎﻧﮕﻴﻦ ﻋﻤﻠﻜﺮد ﺗﺤﺼﻴﻠی ﻓﺮزﻧﺪان دﺧﺘﺮ و ﭘﺴﺮ ﻣﺆﺛﺮ ﺑﻮده اﺳﺖ. اﻳﻦ ﻛﺎﻫﺶ در ﻋﻤﻠﻜﺮد دﺧﺘﺮان ﺑﻴﺸﺘﺮ از ﭘﺴﺮان ﺗﺄﺛﻴﺮ ﮔﺬاﺷﺘﻪ اﺳﺖ؛ به طوریکه دلایل ﺗﺄﺛﻴﺮ و آﺳﻴﺐ‌ﭘﺬﻳﺮی ﺑﻴﺸﺘﺮ دﺧﺘﺮان از زﻧﺪاﻧی ﺷﺪن واﻟﺪﻳﻦ را در ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﺑﺎ ﭘﺴﺮان ﺑﺘﻮان ﺑﻪ وﻳﮋﮔی ﻫﺎی روﺣی و رواﻧی دﺧﺘﺮان ﻧﺴﺒﺖ داد، زﻳﺮا دﺧﺘﺮان از ﻟﺤﺎظ روﺣی ـ رواﻧی ﺣﺴﺎس‌ﺗﺮ از ﭘﺴﺮان هستند و ﻧﺎﻣﻼﻳﻤﺎت زﻧﺪﮔی و ﻓﺸﺎرﻫﺎی ﺣﺎﺻﻞ از آن ﺑﺮ دﺧﺘﺮان ﺑﻴﺶ از ﭘﺴﺮان سنگینی می‌ﻛﻨﺪ. از ﻃﺮﻓی اﻳﻦ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﺑﺮ اﺳﺎس دﻳﺪﮔﺎه رواﻧﻜﺎوان از ﺟﻤﻠﻪ ﻓﺮوﻳﺪ در ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﭘﺪر ﺑﺮ ﻫﻮﻳﺖ‌ﻳﺎبی دﺧﺘﺮان در دوران ﻛﻮدکی ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻴﻪ ﻧﻴﺰ هست.

مهم‌ترین مسائل دامنگیر کودکان زندانیان
دوری از فضای اجتماعی و مناسبات با همسالان خود، حضور در مدرسه، محل بازی‌های کودکانه، معاشرت با سایر کودکان محل زندگی و خویشاوندان سبب می‌شود شبکه اجتماعی کودک در طول زیستن با مادر در بند، به شدت محصور و بسته شود و فرایند جامعه‌پذیری کودک نیز شکلی ناکارآمد به خود بگیرد.
زیستن با مادر در بند سبب آسیب‌پذیری از نوع دیگری نیز می‌شود. این کودکان علاوه بر آسیب‌پذیری جسمی و روحی از محیط زندان، از آزار و اذیت‌های جسمی و تحقیر و فشار‌های روحی هم سلولان دیگر در زندان در امان نیستند.

حبس یکی از والدین سبب سرافکندگی کودک در محیط خانه و مدرسه و همچنین موجب طرد شدن کودک توسط سایر کودکان و همسالان به ویژه به توصیه والدین آنان می‌شود که در جای خود فشار زیادی بر کودک می‌آورده و او را برای جبران این نقیصه به بازی مکافات و انتقام می‌کشاند؛ انتقام از جامعه‌ای که یکی یا هر دو والدین او را سخت مجازات کرده است.

فقدان اعتماد به نفس، نگرانی و تشویش، هراس از نیروهای امنیتی و پلیس و مراکز تربیتی و انتظامی، پرهیز از نمایش اجتماعی حضور کودک در محیط خانوادگی و دوستان در خانه و مدرسه، نگرانی از تحقیر و نگاه‌های پرسش برانگیز دیگران و… سبب تفرد کودک، حاشیه‌نشینی او، قبول انزوای اجتماعی و روان‌پریشی مزمن و‌ گاه شدید کودک می‌‌شود.
در چنین فضایی به نظر می‌رسد، با فرض محاکمه والدین مجرم خواه جرایم عادی خواه به عنوان دگرباشان و دگراندیشان سیاسی و دینی برای پیشگیری ارتکاب جرم یا تعرض به ارزش‌های حکومتی قدرت مسلط بر جامعه و به نام نمایندگی وجدان جمعی، در ‌‌‌نهایت سبب می‌شود که کودکان این دست از والدین در ‌‌‌نهایت به صف کسانی بپردازند که ارز‌ها و هنجارهای مسلط در جامعه را برنتافته و به صورت اعتراض یا هنجارشکنی، وارد رویارویی با جامعه و نهاد قدرت می‌شوند.

در کشورهای دیگر نظیر چین زنان باردار یا مادران تا یک سالگی کودک به زندان فرستاده نمی‌شوند. در برخی از ایالات آمریکا نوزادان مادران زندانی ظرف ۲۴ تا ۷۲ ساعت از فضای زندان دور می‌شوند و در ایالت‌های دیگر در این مراکز مهد کودک ساخته شده است. ۷۵ درصد همه زندانیان زن در آمریکا مادر هستند و میلیون‌ها کودک مادران‌شان در زندان بسر می‌برند و هزاران کودک در طول دوره حبس مادر، در زندان متولد می‌شوند (کمپین نجات کودکان مادران در بند). ارقام کودکان دولت اسکاتلند هم به زندان‌ها اجازه داده تا کودک را تا یکسالگی نگهدارند و پس از آن به مراکز نگهداری از کودکان بی‌سرپرست منتقل کنند. در ایران هم از سال ۷۹ بر اساس تفاهم‌نامه‌ای بین سازمان بهزیستی و زندان‌ها کودکان زندان پس از دو سالگی به شبانه‌روزی‌های بهزیستی یا اقوام سپرده می‌شوند، اما اکنون اطلاعی از روند اجرای این تفاهمنامه در دست نیست.

یکی از عواملی که در رشد کودک باید در نظر گرفت دلبستگی مادر به کودک یا عکس آن است که میتواند درآینده کودک بسیار حائز اهمیت باشد. وقتی این دلبستگی مختل شود مستعد رفتارهایی خواهد بود که اختلالات بیش فعالی عاطفی و دلبستگی را به دنبال خواهد داشت.
چراکه دو سال اول زندگی کودک برای ایجاد پیوند عاطفی و بهداشت روانی کودک بسیار مهم بوده و مسیر رشد کودک را ترسیم میکند از این رو هر گونه اختلال در این مسیر موجب احساس ناامنی در کودک میشود.

در حال حاضر دست کم 450 کودک همراه با مادران خود در زندان‌ها به سر می‌برند و هزار و 500 کودک زیر 15 سال به خاطر زندانی بودن مادرانشان در مراکز شبانه روزی بهزیستی زندگی می کنند. ”در آن سال‌ها از چند زندان بازدید کردم و دیدم که مادرانی در زندان وضع حمل کرده‌اند اما سازمان زندان‌ها به این وضعیت توجه نکرده و کودک مادر دوران محکومیت را گذرانده است. به همین دلیل طرحی را به سازمان زندان‌ها ارائه کردم که بر اساس آن برای کودکان زنان زندانی، شیرخوارگاهی در زندان اما خارج از فضای بند احداث شود تا کودک در ارتباط با مادر اما به دور از مجرمان دیگر رشد کند و پس از دو یا سه سالگی به سرپرست با صلاحیت یا مراکز شبانه‌روزی بهزیستی سپرده شود.”

از سال 83 تاکنون تعداد کودکانی که به این طریق به مراکز بهزیستی رفته‌اند از دو هزار و 300 به بیش از سه هزار نفر افزایش یافته
اصغر جهانگیر، رئیس سازمان زندان‌ها گفت است که در کشور بین ۲۰۰ تا ۲۵۰ کودک با مادران خود در زندان‌ها زندگی می‌کنند.
از این تعداد برخی در مهدهای کودکی که در برخی از زندانها مثل کرج، ورامین، کرمان، اراک و خراسان وجود دارد بزرگ میشوند و حداقل وضعیتی بهتر از بقیه دارند و برخی دیگر نه، و از این حداقل امکانات هم محرومند.

منبع : اینترنت

بابەتی هاوپۆل

قفس، یادداشت چهارم: پیش‌بند “به یاد سپیده فرهان”

مژگان کاوسی تا کنون دو بار بازداشت شده‌ام و هر دو بار در خانه‌ی خودم؛ …