صدورحکم شلاق وزندان تعلیقی برای 9 کارگرمعترض معدن سنگ آهن بافق!
وکیل کارگران معدن شرکت سنگ آهن بافق گفت: برای 9 نفر از کارگران این واحد معدنی در رابطه با اعتصابات سال 93 حکم محکومیت تعلیقی صادر شده است.
به گزارش17خردادایلنا،محمدعلی جداری فروغی وکیل جمعی از کارگران معدن سنگ آهن بافق گفت: براساس دادنامهای که ساعتی قبل از سوی شعبه 105 دادگاه کیفری 2 یزد، در اختیارم قرار گرفت؛ تمام 9 متهم این پرونده از برخی اتهامات سنگین موجود در پرونده تبرئه شدهاند.
فروغی در ارتباط با احکام صادره گفت: در دادنامه اول، موکل «محمدحسن تشکری» عضو شورای شهر بافق و کارگر شرکت معدن سنگ آهن با استناد به مواد 554 و 618 از قانون مجازات اسلامی به تحمل 11 ماه حبس تعلیقی و 50 ضربه شلاق تعلیقی به مدت 5 سال و متهم ردیف دوم به 4 ماه حبس تعلیقی به مدت 5 سال محکوم شده است.
وی ادامه داد: در دادنامه دوم، 7 نفر دیگر از کارگران به استناد ماده 618 قانون مجازات اسلامی هرکدام به تحمل 7 ماه حبس تعلیقی و 30 ضربه شلاق تعلیقی به مدت 5 سال محکوم شده اند.
این وکیل دادگستری در پایان گفت: علیرغم تعلیقی بودن این احکام، در ظرف 20 روز آینده به احکام صادره اعتراض خواهم کرد.
اتحادیه آزاد کارگران ایران:دستگاه قضائی کماکان بر طبل ضدیتش با طبقه کارگر می کوبد
در گرماگرم فضای اعتراضات براه افتاده علیه به شلاق بستن کارگران معدن طلای “آق دره” دستگاه قضائی برای کم نیاوردن در برابر فشار عمومی، بار دیگر دست به اقدام ضد کارگری قرون وسطائی دیگری زد. این بار شعبه 105 دادگاه کیفری یزد 9 کارگر معترض معدن سنگ آهن بافق را که دو سال قبل در اعتراض به بیکار شدنشان تجمع به راه انداخته بودند، دست به کار صدور احکام متحجرانه سزای زندان و شلاق علیه این کارگران شد. این کارگران که ابتدا با شکایت کارفرما مورد پیگرد و بازداشت قرار گرفتند در ادامه، کارفرما به عنوان شاکی از پیگیری شکایتش انصراف داد اما دستگاه قضائی که امروز بیش از گذشته بی اساس بودن ادعای استقلال و بی طرفی خود در امر رسیدگی به دعاوی، بخصوص دعاوی بین کارگران و کارفرمایان را برملا ساخته است، ادامه روند ایجاد فشار بر این کارگران را مطابق با اصل ضدیت و رسالتش در سرکوب کارگران معترض با توسل به، بکارگیری اتهمات امنیتی معمول به عهده گرفته است.
دیگر ذره ای از توهم و تردید نسبت به دربست بودن دستگاه قضائی در امر حراست و حفاظت از منافع سرمایه داری برای طبقه کارگر و عموم جامعه باقی نمانده است. ده ها سال است که دستگاههای قضائی، امنیتی و انتظامی و غیره بازوهای به هم تنیده در رویاروئی با مزدبگیران جامعه بوده اند، اما امروز در برابر دامنه رو به گسترش اعتراضات، به ناچار با عریانی هرچه بیشتری به نمایش گذاشته می شود.
مقامات، تحت فشار اعتراضات و افکار عمومی زبان گشودند و از جریحه دار شدن وجدانشان متأثر از واقعه به زعم خودشان تلخ شلاق زدن کارگران “آق دره” در فضای بی خبری گفتند! امروز چه توجیهی خواهند داشت؟
برای پاسخ دادن به رویکرد مقابله از روی برنامه و طرح دستگاه قضائی با کارگران و مزدبگیران باید همچنانکه در واکنش به شلاق زدن کارگران “آق دره” موج وسیعی از اعتراض از جانب بخشهای مختلف جامعه بخصوص کارگران براه افتاد، در مورد صدور حکم غیر انسانی علیه کارگران سنگ آهن بافق نیز با جدیت و توان بیشتر دست به اعتراض بزنیم.
اتحادیه آزاد کارگران ایران
17 خرداد 95
شاید فردا دیر باشد
جعفر عظیم زاده را یک بار، آن هم فقط به مدت چند دقیقه دربند هشت زندان اوین دیدم. درهیجد همین روز از سومین اعتصاب غذای خود بودم و دادیار ناظر بر زندان به بند هشت آمده بود و بازندانیان سیاسی این بند سرگرم گفت و گو بود. درادامه مراهم ازبند هفت خواسته بود و ضمن شنیدن حرف ها و خواسته هایم واعلام این که کاری ازدستش بر نمی آید، تقاضا می کرد که به اعتصاب غذا پایان دهم.
در پایان این گفت وگوی بی نتیجه، از وی خواستم که اجازه دهد چند دقیقه ای بازندانیان سیاسی و صنفی بندهشت که پشت در منتظرم بودند گفت و گویی داشته باشم. ایشان هم پذیرفت و فرصتی پیش آمد تا با دوستانی که خیلی هایشان را نمی شناختم وبعضا فقط اسمشان را شنیده بودم روبرو شوم. البته همکارانم، اسماعیل عبدی، رسول بداقی و علیرضاهاشمی هم درجمع آنان بودند.
اکثریت این دوستان و یا بهتر است بگویم تمامی آن هایی که با آن ها به گفت و گو پرداختم به شدت نگران سلامتیم بودند و درخواست داشتند که به اعتصاب غذایم پایان دهم .
یکی ازکسانی که بیش از همه نگران بود و از من می خواست راه های دیگری برای پی گیری خواسته ها و بیان اعتراضاتم به احکام ناعادلانه پیداکنم، جعفر بود. نگاه دلسوزانه ی او به موضوع و بیان صادقانه ی درخواستش برای شکستن اعتصاب غذا، مرابه شدت مجذوب وی کرده بود اما از آن جاکه بر ادامه ی راه مصمم بودم نتوانستم به درخواست او وسایر دوستان پاسخ مثبت دهم.
به هرحال چندروزبعد، دادستانی، باقول مساعد برای پی گیری پرونده ام، مرا روانه ی منزل کرد و متعاقب آن در ۳۲ مرخصی بودم و بحث اعاده ی دادرسی را پی گیری می کردم.
چند ماهی از آن دیدار گذشت و هم زمان با اعتصاب غذای اخیر، تعداد زیادی از دوستانی که آن روز مرا از اعتصاب غذا نهی می کردند، دست به اعتصاب غذا زدند که دربین آن ها نام جعفر عظیم زاده نیز به چشم می خورد.
این که چرا و چگونه فرد یا افرای به این نتیجه می رسند که دست به این عمل خطرناک بزنند را فقط خود اعتصاب کننده می تواند توضیح دهد و چه بسا شرایطی پیش می آید که برخی ازافراد علی رغم تمامی دلایل و استدلالهایی که برای نفی این عمل دارند مجبوربه انتخاب این راه می شوند، یعنی به مرحله ای می رسند که احساس می کنند تمامی راه های رساندن پیام و یارسیدن به نتیجه به رویشان بسته شده و باالاجبار به این روش پناه می برند.
افرادی مانند جعفرعظیم زاده، کبودوند و دیگران نیز قطعا همین مسیر را طی کرده اند و پس از روزها وساعت ها کلنجار رفتن با خود و بررسی فواید و ضررهای کار ، تن به این انتخاب داده اند.
با این اوصاف وعلی رغم همه ی نظرات موافق و مخالفی که درباب اعتصاب غذا وجود دارد و بدون لحاظ کردن جنبه های مختلف قضیه که خود نیاز به نگارش مقالاتی مستقل، انتقادی و تحلیلی دارد، معتقدم وظیفه ی تک تک انسان هایی که نظاره گر ماجرا هستند، حمایت بی قید و شرط از شخص اعتصاب کننده در زمان اعتصاب غذا و تلاش برای انتقال پیام وی و جلب رضایت مسوولان مربوطه برای حل مشکلات اعتصاب کننده است. رفتاری که در چنین شرایطی، یعنی زمانی که مشاهده می کنیم جان انسانی درخطراست به طور کاملا طبیعی ازهمنوعان انتظارمی رود.
یادم هست، وقتی که حسین رونقی ملکی دراعتصاب غذا بود و وضعیتش به مرزبحران رسیده بود، حتی برخی زندانیان مالی، که بعضا به دلیل اختلافات سیاسی درجبهه ی مخالف او قرار داشتند نیز نتوانستند نسبت به سرنوشتش بی تفاوت باشند و با امضای نامه ای در حمایت از او، خواستار رسیدگی به وضعیتش شده بودند.
با این اوصاف، درحال حاضربیش از ۳۷ روز از اعتصاب غذای جعفرعظیم زاده می گذرد، یعنی جعفر تاکنون خود را ازخوردن حداقل ۱۰۰ وعده ی غذایی محروم کرده است و این یعنی نگرانی، نگرانی برای بروز و وقوع یک فاجعه که هر لحظه ممکن است اتفاق بیفتد. امروزجان امثال عظیم زاده وکبودوند و … به شدت در معرض خطر است. انسان هایی که نه مرتکب جنایتی شده اند و نه حق مظلومی را ضایع کرده اند و شاید تنها جرمشان این باشد که نتوانستند یا نخواستند نسبت به آن چه در اطرافشان می گذرد بی تفاوت باشند.
به عقیده ی حقیر، وظیفه ی انسانی هر فردی است که از تمام توان خود برای نجات انسانی دیگر که درمعرض مرگ وخسارت است استفاده نماید.
دراین راه، رایزنی با مسوولان، بویژه مسوولان دادستانی ونمایندگان مجلس نیز به عنوان یک گزینه ی تاثیرگذار درکنارسایرگزینه ها، هرگز نباید نادیده گرفته شود. درخاتمه به مسئولان قضایی وامنیتی نیز یادآوری می کنم که ایجاد فضای امنیتی برای فعالیتهای صنفی و مدنی و سوق دادن فعالان اجتماعی محکوم به احکام سنگین به سمت تصمیمات خطرناکی چون اعتصاب غذا، ممکن است عواقب بسیار خطرناک و جبران ناپذیری برای فرد و جامعه به همراه داشته باشد که قطعا باتدبیر و مدارا می توان مانع ازبروز این خسارت ها شد.
والسلام
محمودبهشتی لنگرودی
۱۴ خرداد ۱۳۹۵
منبع: سایت اتحادیه آزاد کارگران ایران
تجمع اعتراضی فعالین مریوانی در حمایت از محمد صدیق کبودوند و جعفر عظیم زادە و کارگران شلاق خوردە آق درە
امشب 15 خرداد شهروندان و فعالین مریوانی در حمایت از فعال حقوق بشری آقای محمد صدیق کبودوند ، فعال کارگری جعفر عظیم زادە و در اعتراض بە حکم شلاق خوردن کارگران آق درە تجمع اعتراضی برگزار کردند.
در این تجمع کە با حضور جمعی از شهروندان و فعالین در پارک شانو مریوان برگزار شد ، حاضرین با در دست داشتن تراکت هایی نقض گستردە حقوق زندانیان و کارگران محکوم کردند
برگرفته از سایت اتحادیه آزاد کارگران ایران
نامه اتحادیه کشتیرانی کانادا به گای رایدر دبیر کل سازمان جهانی کار
سازمان جهانی کار و دیگر نهادی های بین المللی در جریان توحش سازمان یافته جمهوری اسلامی و کارفرما هایش بر علیه کارگران و فعالین کارگری در ایران قرار گرفته اند. همه اینها نمونه های اعمال تروریستی کارفرمایان علیه کارگران است. این دیگر به چه منوالی است که همه این اتفاقات و موارد به رویت شما رسیده است اما ایران عضو سازمان جهانی کار باقی مانده است. سازمان جهانی کار چه اقداماتی بعمل اورده است تا اطمینان حاصل کند که ایران و کارفرماها و عواملش از ضدیت با کارگران دست بر دارند و بیعدالتی در قبال آنان پایان پذیرد و تضییع حقوق پایه ای انسان, اختناق و همه دیگر اشکال اعمال بربریت به همین منوال ادامه نیابد.
اعدام کارگران, کتک کاری, شلاق و تازیانه زدن انان, استثمار زشت و شنیع کودکان کار، ارعاب و تهدید کارگران, تضییع حقوق مسلم و پایه ای کارگران مانند حق تشکل، حق آزادی ابراز عقیده سیاسی و خیلی موارد دیگر، از زمره اتفاقات روزمره در ایران است. همه این موارد به اطلاع سازمان جهانی کار رسانده شده است. یقینا فقدان یک اقدام اساسی و جدی علیه ایران، حاکی از همدستی و شریک بودن در این جرایم است. این باعث شرم و سرافکندگی یک سازمانی مثل سازمان جهانی کار و سازمان هایی است که مبلغ ارزش ها و اصول کارگری می باشند. که آگاهانه چشم شان را به روی واقعیت می بندند.
واحد سیدنی اتحادیه کشتیرانی استرالیا ایران را برای ادامه توحشش نسبت به کارگران و فعالین کارگری محکوم می کند. در عین حال ما تمام افراد و سازمانهایی را که اجازه می دهند چنین بربریت بر علیه کارگران در ایران ادامه یابد را بدون اینکه هیچ کمپینی برای لغو قوانین ضد کارگری پیش برند، محکوم می نماییم.
ما سازمان جهانی کار را عاجلا فرا می خوانیم که عضویت ایران از سازمان جهانی کار را لغو نماید. ما سازمان جهانی کار را عاجلا فرامی خوانیم تا از ایران فورا بخواهد که همه زندانیان سیاسی و کارگران زندانی را آزاد کند و همه قوانینی را که اعدام ها و زندانی نمودن و همه تنبیهات دیگر دولت و کارفرماها را مجاز می نماید، لغو نماید و قوانینی را وضع نماید که حافظ حقوق انسان و دسترسی به همه حق و حقوق انان باشد.
اگر مایلید که روی این موضاعت مباحثا کنیم لطفا از تماس با من دریغ نفرمایید.
با احترام
پل مک لی
رئیس واحد سیدنی
اتحادیه کشتیرانی استرالیا
منبع:سایت اتحادیه آزاد کارگران ایران
دیدار جمعی از فعالین معلمی و اعضاء کانون صنفی معلمان با خانواده جعفر عظیم زاده
روز یکشنبه 16 خرداد 95 جمعی از فعالین معلمی و اعضاء کانون صنفی معلمان به دیدار خانواده جعفر عظیم زاده رفتند و با خانواده وی و تعدادی از اعضاء اتحادیه آزاد کارگران ایران که در آنجا حضور داشتند به بحث پیرامون وضعیت جعفر عظیم زاده و جنبشی که به دنبال بیانیه مشترک رهبران زندانی جنبش کارگری و معلمان حول اعتراض به امنیتی کردن فعالیتهای صنفی و اجتماعی شکل گرفته است، پرداختند. در این دیدار، حاضرین بر اهمیت پیوند خوردن مبارزات بخشهای مختلف طبقه کارگر و تلاش برای ناکام کردن جریاناتی که با اشاعه افکار تفرقه افکنانه برای خدمت گذاری به طبقه حاکم سرمایه دار سعی می کنند این بخشها، بخصوص معلمان و کارگران را از هم تفکیک نمایند، صحه گذاشتند و علاوه بر آن به عنوان موضوع عاجل جنبش، بر ادامه مبارزه متحدانه برای آزادی جعفر عظیم زاده تأکید نمودند.
بعد از 39 روز از اعتصاب غذا، مسؤلان قضائی هنوز با عدم پاسخگوئی به خواست جعفر عظیم زاده و ادامه فشارها از جمله اجازه رسیدگی پزشکی ندادن به آسیب دیدگیهای جسمیش اصرار بر شکستن مقاومت وی دارند. اما در برابر این ضدیت دستگاه قضائی، سیل حمایتها از این رهبر زندانی جنبش کارگری همچنان خروشان است. دیدار فعالین عرصه های مختلف اجتماعی با خانواده جعفر عظیم زاده یکی از شیوه های تقویت جنبش مبارزه با به کارگیری اتهامات امنیتی علیه فعالین است. با تداوم بخشیدن به دیدار با خانواده جعفر عظیم زاده و دیگر زندانیان عرصه های اجتماعی و تبدیل کردن این دیدارها به یکی از سنتهای مبارزه، زندانیان را زیر چتر حمایتهای توده ای گرفته و خواهان آزادی فوری آنها شویم.
اتحادیه آزاد کارگران ایران
17 خرداد 95
دیدار جمعی از فعالین سیاسی، اجتماعی و مادران پارک لاله با خانواده جعفر عظیم زاده
روز شنبه 15 خرداد 95 جمعی از فعالین سیاسی، اجتماعی و مادران پارک لاله به دیدار خانواده جعفر عظیم زاده رفتند. افراد ضمن ابراز همدلی و همراهی با خانواده جعفر، دفاع از خواست او مبنی بر حذف اتهامات امنیتی از پرونده های فعالین وظیفه خود که بازماندگان قربانیان واز آسیب دیدگان ناشی از به کارگیری چنین حربه هائی توسط دستگاه قضائی برای صدور احکام غیرقابل جبران هستند و همچنین وظیفه عموم انسانهای شریف جوامع بشری دانستند.
منبع:سایت اتحادیه آزاد کارگران ایران
مرگ فرزند كارگر پارسجنوبي به خاطر يك ميليون
13خرداد ماه و همزمان با برگزاري نشست اوپك در وين، كيلومترها دورتر از پايتخت رويايي اتريش، پايتخت گازي ايران شاهد يك فاجعه بود. اواسط ظهر، برخي رسانهها از درگيري فيزيكي ميان كارگران فاز 19پارس جنوبي با حراست اين مجموعه گزارش دادند.
فاجعه اما در ريشه اين درگيري نهفته بود. فرزند يكي از كارگران فاز 19 به بيماري سختي دچار شده و در بيمارستان بستري ميشود. بيمارستان از كارگر طلب يك ميليون تومان پول ميكند و او كه مانند بسياري از كارگران اين منطقه ماهها از دريافت حقوق محروم بوده به سراغ پيمانكار ميرود تا اين مبلغ را از او دريافت كند. پيمانكار از اين اقدام امتناع ميكند و حاصل اين بيمسووليتي در نهايت مرگ فرزند كارگر فاز 19ميشود.
رفتار غيراخلاقي پيمانكار همچنين بيمارستان به واسطه عدم معالجه اين كودك، كارگران فاز 19 را خشمگين كرده و موجب درگيري آنان با حراست اين مجتمع گازي ميشود.
در ساعات ابتدايي اين واقعه خبرنگار ما اقدام به پيگيري وضعيت از طريق روابط عمومي مجموعههاي مربوط و شركت نفت و گاز پارس به عنوان متولي اصلي عسلويه كرد. عصر 13خرداد روابط عمومي نفت و گاز پارس به خبرنگار ما اعلام كرد كه مجري فاز 19 درحال تهيه توضيحي در مورد فاجعه رخ داده است. روابط عمومي در مقابل اصرار ما در زمينه برقراري ارتباط مستقيم با مجري فاز 19 تشريح كرد توضيحي كه ارائه خواهد شد به حد كفايت خواهد بود و نكته مبهمي را باقي نخواهد گذاشت. در نهايت قرار بر اين شد تا نسخهيي از اين متن در اختيار ما قرارگيرد.
روز شنبه به واسطه عدم ارسال توضيح، تماسي دوباره با روابط عمومي نفت و گاز پارس برقرار شد و در نهايت روابط عمومي اعلام كرد كه چون اين فاجعه به دليل «فعاليت غيرمتمركز و نادرست» از سوي يكي از پيمانكاران فرعي صورت گرفته، شركت نفت و گاز پارس تصميم بر عدم صحبت در اين زمينه گرفته است. روابط عمومي البته اعلام كرد كه تاكنون دو جلسه در اين زمينه برگزار شده و به واسطه عدم حضور دو مدير پيمانكاري، جلسههاي ديگري نيز در زمان حضور آنها برگزار خواهد شد.
تصميم شركت نفت و گاز پارس در زمينه عدم واكنش نسبت به اين واقعه درحالي صورت گرفته است كه بسياري تكرر وقايع اينچنيني در عسلويه را ريشهدار در واسپاري ها بدون نظارت و برونسپاريهاي ناموفق فازهاي گازي پارس جنوبي ميدانند. ميدانهاي گازي پارس جنوبي تاكنون براي ايران درآمدهاي فراواني را كسب كردهاند. درآمد ايران از محل فروش گاز، ميعانات گازي و نفت پارس جنوبي در سال 92 معادل 195هزار ميليارد تومان بوده است. در چنين وضعيتي كارگران اين منطقه كه طبق مشاهدات عيني در وضعيتي به شدت دشوار زيست ميكنند و براي دستيابي ايران به آمار و ارقام قابل توجه توليد در اين منطقه تلاش فراواني دارند از حداقل امكانات برخوردار نيستند. عدم نظارت كافي از سوي وزرات نفت بر نحوه رفتار پيمانكاران دسته اول و دوم با كارگران خود تاكنون فجايع فراواني را به دنبال داشته است. فاجعهيي كه شايد مرگ كودكي به خاطر يك ميليون تومان آخرينش نباشد.
منبع:روزنامه تعادل
درهمین رابطه:
تعطیلی فاز ۱۹ پارس جنوبی بدنبال درگیری کارگران با حراست وزخمی وبازداشت چندنفر!
فاز۱۹ پارس جنوبی تعطیل شد درگیری فیزیکی کارگران و حراست عده ای را زخمی و روانه بیمارستان کرد و عده دیگری را روانه زندان نمود.
تعطیلی فاز ۱۹ پارس جنوبی
فاز۱۹ پارس جنوبی تعطیل شد درگیری فیزیکی کارگران و حراست عده ای را زخمی و روانه بیمارستان کرد و عده دیگری را روانه زندان نمود.
علت این درگیری، بیماری فرزند یکی از کارگران بود. بیمارستان معالجه را مشروط به پرداخت یک میلیون تومان می کنند به کارگر تلفنی اطلاع می دهند. او که ماه ها حقوق طلبکار بود سراغ پیمانکار می رود. طبق معمول جواب منفی بود. بیمارستان هم از معالجه خود داری کرده و کودک متاسفانه فوت می کند.
کارگران فاز ۱۹ همگی با شعار “چرا مرگ بر امریکا؟” ، به دفاتر حمله میکنند و با حراست درگیر می شوند. درگیری آنقدر شدید شد که یگانهای ویژه از بوشهر اعزام گردید و …
متاسفانه این کودک خردسال قربانی خصوصی سازی، فعالیت بدون نظارت شرکت های پیمانکاری و زد و بندهای آنان برای فرار از قوانین نیم بند موجود، حقوق های معوقه و بی توجهی مسوولان شد. این جنایت دیگری از سیستم سودمحور است. سیستمی که برای جان انسان ها ارزش قائل نیست.
فرزندان مسوولان و مدیران شرکت های پیمانکاری در صورت بیماری از بهترین امکانات بهداشتی و درمانی برخوردارند. گذر آنان حتا به بیمارستان های دولتی خصوصی شده هم نمی افتد که به بهانه خودگردانی و نداشتن بودجه از درمان عزیزشان خودداری کنند. حساب های آنان انباشته از مزدهای عقب مانده کارگران است و با سود مزدهای معوقه کارگران به راحتی می توانند هزینه های گزاف درمان را در بهترین بیمارستان های خصوصی در داخل و خارج از کشور بپردازند. حقوق های چند ده میلیونی و یا حتا چند صد میلیونی آنها هیچ گاه عقب نمی افتد. نداشتن بودجه و نبود نقدینگی هیچ گاه شامل پرداخت حقوق های آنان نمی شود.
این تبعیضات و واقعیات آن قدر دردناکند که مورد اعتراص هر انسانی قرار میگیرند. اما کارگران به جان آمده و عصبانی از این جنایت، خود قربانی جنایت دیگری می شوند و اعتراض به حق شان با مقابله گاردهای ضدشورش روبرو می شود. دستگیری و زندان، ضرب و شتم پاسخ مسوولان است.
روشن است که این بی حقوقی مطلق نمی تواند مدتهای مدید ادامه یابد و کارگران متشکل میتوانند به گونه ای از حقوق خود دفاع کنند که این روند ضدانسانی را تغییر دهند.
منبع:کانون مدافعان حقوق کارگر-۱۳ خرداد ۱۳۹۵
درهمین رابطه:
لینک فیلم کوتاهی از این درگیری:
http://static3.ilna.ir/throw/xu3cXyylcD02.m4v
تجمع اعتراضی چندروزه کارگران کارخانه صابون سازی خرمشهر مقابل فرمانداری خرمشهر
امروز دوشنبه17خردادماه، همچون روزهای گذشته جمعی از کارگران کارخانه صابون سازی خرمشهر برای دریافت مظالبات خود دست به تجمع اعتراضی مقابل فرمانداری ویژه شهرستان خرمشهرزدند.
به دنبال برپایی اجتماع اعتراضی کارگران کارخانه صابون سازی خرمشهر، مسئولان اجرایی دست اندرکار با حضور در جمع کارگران معترض، وعده پیگیری خواسته های آنان را دادند و کارگران حاضر در تجمع نیز به صورت موقت به اعتراضات خود پایان دادند.
به گزارش17خرداد ایرنا،تجمع اعتراضی چند روز گذشته کارگران کارخانه صابون سازی خرمشهر مقابل ساختمان فرمانداری خرمشهر روز دوشنبه با قول مساعد مسئولان شهرستان برای پیگیری مطالباتشان به صورت موقت خاتمه یافت.
کارخانه صابون سازی خرمشهر با برند یاس یکی از تولیدکنندگان مرغوب ترین نوع مواد شوینده کشور بود که دهه 70 توانست در جایگاه صادرکننده نمونه به کشورهای منطقه ظاهر شده و حتی در بازارهای اروپا نیز رقابت کند.
بنیادشهید که متولی این شرکت به شمار می آمد سال 1387 آن را به بخش خصوصی واگذار کرد، سال 1390 در حالی که همچنان این شرکت بازار داخلی و کشور همسایه یعنی عراق را در اختیار داشت اعلام ورشکستگی و تعطیلی کرد که نتیجه آن اخراج کارگران بومی بسیاری با حقوق معوق بود.
بیش از 100 نفر از کارکنان این شرکت چندین مرحله برای احقاق حق خود اعتراض کردند و با وجود پیگیری های مسئولان، نمایندگان مجلس و دستگاه قضایی تاکنون به حق خود نرسیدند.
کارگران بیکار شده شرکت صابون سازی خرمشهر چهار سال است که به امید راه اندازی مجدد کارخانه صابون سازی و دریافت مطالبات خود از راه های قانونی پیگیر هستند و چند مدتی نیز از این وضعیت به تنگ آمده و تجمعات اعتراضی برگزار می کنند.
آنان گفتند:تاکنون پنج بار مزایده شرکت صابون سازی خرمشهر انجام شده ولی به رغم اینکه یکی از متقاضیان برنده این مناقصه شده و 10 میلیارد ریال نیز به حساب دستگاه های مسئول واریز کرده است، مشکل پرداخت نشدن معوقات و حقوق کارگران همچنان به قوت خود باقی است.
یکی دیگر از کارگران نیز در این خصوص گفت:در نشستی که با یکی از مسئولان قضایی شهرستان برگزار شد، وی به نقل از یکی از مسئولان کشوری گفت که کارگران این شرکت بیش از این پیگیر حل شدن مشکل شرکت صابون سازی نباشند.
وی گفت:امروز نیز نماینده کارکنان از کار بیکار شده شرکت صابون سازی در مراجعه به دستگاه های محلی دست خالی برگشت و کسی جوابگو نبود.
یکی دیگر از کارگران این کارخانه گفت:کارخانه شرکت صابون سازی خرمشهر در گذشته بیش از ۳۰۰ کارگر داشت برخی از آنها در شرف بازنشستگی بودند.
وی ادامه داد:چهار سال به زمان بازنشستگی ام باقی مانده بود که کارخانه تعطیل شد و وضعیت بازنشستگی من نیز در بلاتکلیفی به سر می برد.
به گزارش امروزایلنا بنقل ازاین کارگران،در حال حاضر نزدیک به 120کارگر در استخدام این واحد صنعتی هستند و دست کم 80 نفر آنها از حدود سه سال پیش بابت مزد و حق بیمه پرداخت نشده طلبکارند.
این کارگران که از ابتدای سال 95 تاکنون چند بار برای مطالبات معوقه خود تجمع کردهاند میگویند: حدود چهارسال از زمانتوقف فعالیت صابون سازی خرمشهر میگذرد و در این مدت تمامی پیگیریها برای تعیین تکلیف مطالبات کارگران بینتیجه بودهاست.
طبق گفته کارگران معترض کارخانه صابون سازی خرمشهر ؛ به دنبال بیاعتنایی مسئولان پیشین کارخانه وشکایت آنها از دوسال قبل مسئولیت کارخانه صابون سازی به مراجع قضایی خرمشهر سپرده شده است .
آنان با اشاره به متوقف شدن فعالیت کارخانه میگویند: انتظار داریم تا در واگذاری این واحد تولیدی به سرمایهگذار جدید تمامی جوانب را با رویکرد ایجاد اشتغال مستمر و پرداخت شدن مطالبات کارگران بسنجند.
به گفته یکی از کارگران صابون سازی خرمشهر ،چند سال است شرایط بازنشستگی با قانون مشاغل سخت وزیان آور را دارند اما به دلیل پرداخت نشدن سهم 4درصدی کارفرما به تامین اجتماعی از امکان بازنشسته شدن محروم شدهایم.
اعتصاب وتجمعات اعتراضی کارگران شهرداری اهواز در اعتراض به عدم پرداخت ماه ها حقوقشان!
کارگران خدماتی شهرداری اهواز در اعتراض به چند ماه از معوقات مزدی خود دست از کار کشیده و تجمع کردهاند.
به گزارش16خرداد ایلنا، کارگران خدماتی منطقه 1 اهواز مقابل شورای شهر و کارگران منطقه 5 فضای سبز در اعتراض به معوقات مزدی خود مقابل شهرداری مرکزی تجمع کردند.
براین اساس کارگران خدماتی منطقه 1 شهرداری اهواز که در مقابل ساختمان شورای شهر اهواز تجمع کرده بودند؛ 4 ماه از معوقات مزدی طبلکارند.
به گزارش17خرداد رهیاب درهمین رابطه، شب گذشته کارگران شهرداری منطقه یک اهواز در خیابان آیت الله بهبهانی دست به تجمع اعتراض آمیز زدند.
یکی از حاضرین در این تجمع علت این اقدام را عدم پرداخت حقوق و مزایای کارگران شهرداری منطقه یک دانست و از شرایط پیش آمده در آستانه ماه رمضان گله کرد.
این کارگر شهرداری تنها خواسته حاضرین در این تجمع را پرداخت حقوق و مزایا به کارگران عنوان کرد و عدم نظارت مسئولین شهرداری اهواز را علت رخ دادن چنین وضعیتی دانست.
تجمع شبانه کارگران بازنشسته چادر نشین کارخانه مخابرات راه دور شیراز برای باردیگر!
بازنشستگان کارخانه مخابرات راه دور شیراز (ITI) شب گذشته با برپایی یک اجتماع اعتراضی2 ساعته در محوطه این واحد صنعتی تعطیل شده، خواستار حضور نمایندگان خود در جلسه امروز(17خرداد) کمیسیون کارگری استان فارس شدند.
به گزارش17خردادایلنا،یکی از این بازنشستگان با اعلام این مطلب گفت: این اجتماع اعتراضی از حوالی ساعت 8 شب آغاز و تا ساعت 10 شب ادامه یافت.
وی با توجه به اینکه قرار است برای امروز کمیسیون کارگری استان فارس برای رسیدگی به مشکلات حدود 300 کارگر سابق این کارخانه تشکیل جلسه بدهد؛ تجمع کنندگان خواهان آن شدند تا به نمایندگان آنها اجازه حضور در جلسه یاد شده داده شود.
به گفته این کارگر سابق کارخانه صنایع مخابراتی راه دور شیراز آنچه که باعث تشدید نگرانیهای او و دیگر کارگران شرکتکننده در اجتماع اعتراضی شب گذشته شده است؛ قوت گرفتن صحبتهایی است که به مورد برگزاری این جلسه بدون حضور نمایندگان آنها مربوط میشود.
وی در توضیح علت اصراری که او دیگر همکاران سابقش بر حضور نماینده خود در جلسه کمیسیون کارگری دارند؛ اظهار داشت: از آنجایی قرار است باقیمانده اموال کارخانه بصورت مزایده فروخته شود؛ انتظار داریم تا این تصمیمات در حضور نمایندگان معتمد کارگران بازنشسته گرفته شود.
تجمع کارگران شهرداری بروجرد به همراه خانواده دراعتراض به عدم پرداخت 6 ماه حقوق معوقه مقابل شورای شهر بروجرد!
صبح روز یکشنبه16خرداد، جمعی از کارگران شهرداری بروجرد به همراه خانواده هایشان در مقابل شورای شهر بروجرد نسبت به عدم دریافت 6 ماه حقوق معوقه تجمع و اعتراض کردند.
به گزارش16خرداد بازتاب بروجرد، مدتی است که مشکلات مالی در شهرداری بروجرد بیداد می کند به طوری که از حقوق های 6 ماهه کارگران گرفته تا بدهی های میلیاردی به سازمان تامین اجتماعی مشاهده می شود.
روز به روز بر مشکلات مالی شهرداری بروجرد افزوده می شود و برخی در این میان دائما از پروژه های بزرگ سخن می گویند، پروژه هایی که با نبود پول و اعتبارت اندک معلوم نیست چه سرنوشتی در پیش دارند.
انگار کارگران شهرداری بروجرد حقوق خود را هیچگاه نباید سر ماه دریافت کنند چرا که چند سالی است همیشه حقوق معوقه کارگران شهرداری بروجرد تیتر یک اخبار شده است.
جالب این است که بارها و بارها مسئولین مربوطه نسبت به پرداخت حقوق معوقه وعده هایی می دهند که این وعده ها تنها ُمسکن های هستند برای درد حقوق معوقه که درمان ندارند.
این در حالیست که در گفتگوها و گزارش های مختلف مسئولین از پرداخت حقوق کارگران شهرداری در هفته آینده خبر داده اند اما 3 ماه از سال جدید می گذرد و هنوز کارگران شهرداری بروجرد حقوق دیماه سال 94 را دریافت نکرده اند، حالا این هفته ای که قرار است مشکلات مالی شهرداری حل شود ، چه زمانی است ، کسی نمی داند ؟
شاید به زبان آسان باشد، 6 ماه حقوق نگرفتن اما کارگران شهرداری بروجرد تنها درآمد و امرار معاش آنها از همین راه است که شبانه روز در این سازمان زحمت می کشند و سر ماه که می شود وعده های توخالی را از مسئولین دریافت می کنند.
“ناصر مرادی” عضو شورای شهر بروجرد گفت: وعده هایی که شهرداری و اعضای شورای شهر می دهند وعده هایی است که تحقق نیافته و هم اکنون کارگران شهرداری به همراه اعضای خانواده خود در مقابل شورای شهر تجمع کرده اند.
وی اضافه کرد: هم اکنون هیچ کسی نیست که با این افراد صحبت کند و برای رفع مشکل آنها برنامه ای بدهد.
به گفته وی از ابتدای مهر سال 94 پروژه دریافت وام از بانکی برای رفع مشکلات شهرداری بروجرد به میان آمد و مدتی همه در این میان سرگرم بودند اما این تسهیلات پرداخت نشد و امسال پروژه جدیدی است برای دریافت وام از بانکی دیگر که به نظر می رسد مدتی هم با این موضوع سرگرم باشند.
مرادی اظهار داشت: وقتی برخی از افراد از چند جا حقوق می گیرند چگونه می توان انتظار داشت که از شرایط بی پولی و عدم دریافت حقوق 6 ماه کارگران مطلع باشند و این شرایط را درک کنند؟
عضو شورای شهر بروجرد تصریح کرد: اگر شهردار بروجرد توانمند است پس چرا مشکلات حل نمی شود و اگر شهردار توانمند چرا اعضای شورای شهر به دنبال نگه داشتن شهردار هستند؟
به گفته وی در بسیاری از جلسات دائما از پرداخت حقوقها در هفته آینده گفته می شود اما هفته ها از هفته ها می گذرد و خبری از حقوق های معوقه نیست که نیست.
مرادی اضافه کرد: در سنوات گذشته حقوق معوقه کارگران یک یا دو ماه بوده اما حالا حقوق معوقه کارگران شهرداری به 6 ماه رسیده است.
وی بیان کرد: نمونه دیگر مشکلات این است که بدهی شهرداری به تامین اجتماعی 15 میلیارد بوده که هم اکنون به بیش از 31 میلیارد تومان رسیده است .
به گفته وی در همین شرایط اقداماتی برای احداث پل ها و پروژه هایی می شود که به نظر ضروری نیست و لزومی ندارد با توجه به حقوق معوقه میلیاردی کارگران و بدهی به سازمانها این اقدامات انجام شود و با چه پولی قرار است این پروژه ها ساخته شود.
به گزارش مهر درهمین رابطه،کارگران شهرداری بروجرد به دلیل عدم پرداخت حقوق شش ماهه و همچنین عدم تمدید دفترچه های درمانی از سوی تامین اجتماعی در محل شورای اسلامی شهر بروجرد حضور یافتند.
یکی از این کارگران گفت: از دی ماه سال ۹۴ تا به حال هیچ گونه حقوق و حتی عیدی دریافت نکرده ایم و هر زمان که به مسئولان مربوطه مراجعه می کنیم با وعده های مختلف ما را سر کار می گذارند.
وی افزود: چند سالی است که حقوق کارگران شهرداری بروجرد به موقع پرداخته نمی شود و این موضوع برای همه ما به یک آرزو تبدیل شده که روزگاری حقوقمان را سر موعد دریافت کنیم و امروز به شورای شهر آمده ایم تا شاید اقدامی در رابطه با مشکل ما انجام دهند.
تجمع کارگران منطقه پنج فضای سبز و پارک های شهرداری اراک دراعتراض به عدم پرداخت 2ماه حقوق وحق بیمه مقابل ساختمان شورای شهر!
امروزدوشنبه17خردادماه، کارگران منطقه پنج فضای سبز و پارک های شهرداری اراک دراعتراض به عدم پرداخت 2ماه حقوق وحق بیمه دست به تجمع مقابل ساختمان شورای شهرزدند.