پرونده قضایی کارگران معترض مختومه باید گردد
150 کارگر شرکت حفاری نفت شمال اخراج شدند!
کارگران اخراجی با خانواده هایشان فردا مقابل فرمانداری بهشهرتجمع خواهند کرد!
امروز4خرداد،مسئولان حفاری نفت شمال به 150 کارگر این شرکت اعلام کردند که از فردا دیگر سر کار خود حاضر نشوند.
کارگران اخراجی با خانواده های خود قرار است صبح فردا(5خرداد) مقابل فرمانداری بهشهر تجمع کنند.
به گزارش4خردادجوان،یکی از کارگران در شرکت حفاری نفت شمال با بیان اینکه پس از قرارگرفتن سکوی حفاری امیر کبیر در دریای خزر برای اکتشافات نفتی، این شرکت به عنوان پایگاه پشتیبانی این سکو فعالیت می کرد افزود: اخیرا مناقصه ای برای پشتیبانی راهبردی سکوی امیرکبیر برگزار و یک شرکت کشتیرانی که تخصصی در امور فنی سکوهای حفاری ندارد برنده این مناقصه شد.
وی گفت: با برنده شدن این شرکت ، مسئولان شرکت حفاری نفت شمال حکم اخراج 150 کارگر این شرکت را امروز به دستشان دادند.
این منبع با بیان اینکه کارگران اخراجی تا 31 تیرماه امسال با شرکت قرارداد همکاری دارند،گفت: شرکت اعلام کرد تا این تاریخ حقوق آنها را پرداخت می کند و پس از این هیچ تعهدی در این باره ندارد.
وی گفت: در حالیکه بسیاری از این کارگران با 8 تا ده سال سابقه کار در شرکت حفاری نفت شمال با اصول نگهداری و پشنیبانی فنی از سکوهای نفتی در آبهای عمیق آشنا هستند ، شرکت برنده مناقصه در اولین گام 17 پرسنل خارجی را بکار گرفته است که10 برابر کارشناسان کشورمان حقوق می گیرند.
وی افزود: کارکنان اخراجی با خانواده های خود قرار است صبح فردا مقابل فرمانداری بهشهر تجمع کنند.
شركت حفاری شمال در سال 1377 به موجب مصوبه هيأت مديره شركت ملی نفت ايران به عنوان يكی از شركتهای بالادستی صنعت نفت به ثبت رسيد.
اين شركت در سال 1387 و براساس سياستهای اصل 44 قانون اساسی به شركت سهامی عام تغيير ماهيت داد و در سال 1388 پذيره نويسی سهام آن در بورس اوراق بهادار تهران آغاز شد.
حفاری شمال در حال حاضر مالكيت 9 دستگاه سكوی حفاری خشكی نيمهسنگين و 3 دستگاه سكوی حفاری دريايی پايهدار دارد و موفق شد در سال 1390 حفاری در يك ميدان عظيم هيدروكربنی را در آبهاي ايرانی دريای خزر به اتمام برساند.
از جعفر عظیم زاده
به سازمانهای سندیکایی فرانسه س اف د ، ث ژ ت ،اف اس او ، همبستگی سود سولیدر ، او ان اس ا
با گرمترین درود های رفیقانه
نامه همبستگی و مالامال از احساس مسئولیت انسانی و طبقاتی شما را در حالی که اخبار هشتمین روز مبارزه ی سخت و حیاتی کارگران فرانسه را در مقابله با اعمال تغییرات ضدکارگری در قانون کار دنبال میکردم دریافت نمودم.
دوستان و یاران
آیا میدانید که ما کارگران ایران بدلیل محرومیت از بدیهی ترین و ابتدایی ترین حقوق صنفی و اجتماعی خود و سرکوب شدید، حتی یک بار و برای دقایقی نیز نمیتوانیم همچون شما دست به اعتراضات و اعتصابات سراسری و خیابانی بزنیم؟ و آیا میدانید که تغییرات ضد کارگری که هم اکنون دولت فرانسه در صدد اعمال آنها در قانون کار است از 27 سال پیش در قانون کار ایران اعمال شده است و بر این بستر هم اکنون قریب به صد در صد کارگران ایران با قراردادهای موقت سه ماهه ، یکماهه و سفید امضا با مزد روزانه ی معادل 800 گرم گوشت و کمتر از آن مجبور به کار هستند و تحت چنین شرایط برده واری برای بقا خود ناچار به کار روزانه ی تا 18 ساعت میباشند و کار روزانه 12 ساعته به روال معمول ساعت کار در ایران تبدیل شده است؟
حتما میدانید که در ایران افرادی چون من و یارانم وقتی با مسالمت آمیزترین شکلی همچون جمع آوری چهل هزار امضا به شرایط فوق اعتراض میکنیم و خواهان افزایش مزد میشویم و وقتی بر اساس اسناد مجلس ملی کشور مبنی بر غارت یک میلیارد دلاری از صندوق سازمان تامین اجتماعی ( متعلق به کارگران ) به عنوان نماینده آنها دست به شکایت میزنیم با اتهامات سنگین امنیتی مواجه و به شش سال زندان محکوم میشویم و وقتی کارگرانی با هدف دریافت ماهها حقوق عقب افتاده و مسائلی از این دست ، اقدام به اعتراضی کوچک آنهم نه در خیابان بلکه در محیط کارشان میکنند توسط دادگاهها احضار ، تهدید ، و با اتهامات امنیتی مورد بازداشت و محکومیت قرار میگیرند.
و حتما میدانید که تجمع ، اعتصاب ، راهپیمایی و ایجاد تشکلهای صنفی به عنوان حقوق بنیادین کارگران و معلمان در ایران به خشن ترین و گسترده ترین شکلی پایمال و نماینده ها و فعالین آنها به زندانهای طویل المدت از 5 تا 14 سال محکوم میشوند و آیا میدانید ….و….
رفقا
طبقه ی کارگر فرانسه از همان اوان پیدایش خود تا کمون پاریس و تا به همین امروز مبارزه ای سخت ، طاقت فرسا و پر فراز و نشیب را برای رسیدن به حداقلهایی از حقوق انسانی طی و هزینه های بسیار سنگینی را در این راه متحمل شده است و هیچگاه بدلیل وجود این هزینه ها از حرکت و مبارزه باز نیاستاده است. برای ما نیز در ایران به عنوان یک طبقه جوان و عظیم اجتماعی ، وضعیت به همین منوال است و خواهد بود و ما ناچاریم برای دست یابی به مطالبات انسانی مان با تحمل هزینه های سنگین مبارزه ی خود را به پیش بریم. اعتصاب غذای من در این چهار چوب است . من و دوست و هم بندی عزیزم اسماعیل عبدی در اعتراض به ممنوعیت ایجاد تشکلهای مستقل صنفی کارگران و معلمان ، ممنوعیت برگزاری مستقلانه و آزادنه مراسم روز جهانی کارگر و معلم ، تحمیل دستمزدهای زیر خط فقر ، عدم شفافیت و عمل موثر سازمان جهانی کار ILO در قبال نقض فاحش حقوق بنیادین کارگران و معلمان ایران و با خواست پایان دادن به امنیتی کردن اعتراضات صنفی کارگران و معلمان و برداشته شدن اتهامات امنیتی از پرونده های مفتوح کارگران و معلمان معترض و پرونده های فعالین صنفی زندانی منجمله خودمان از روز دهم اردیبهشت ماه دست به اعتصاب غذا زدیم.
من نامه همبستگی شما را بسیار ارج می گذارم ، دست همه ی شما را صمیمانه می فشارم و در حالی که بیست و پنجمین روز اعتصاب غذایم را پشت سر میگذارم همبستگی خود را با مبارزات کارگران فرانسه در مقابله با اعمال تغییرات ضد کارگری در قانون کار اعلام میدارم و با تاکید بر گسترش و تعمیق همبستگی بین اللملی طبقه کارگر ، از شما انتظار دارم در اجلاس پیش روی سازمان جهانی کار ILO صدای اعتراض ما کارگران ایران باشید.
با همبستگی کارگری
جعفر عظیم زاده – بند 8 زندان اوین – سوم خرداد ماه 1395
از بهنام ابراهیم زاده
به دبیر کل سازمان جهانی کار آقای گای رایدر
به اتحادیه های کارگری در سراسر جهان
من بهنام ابراهیم زاده از فعالین کارگری در زندانی رجایی شهر، این نامه را برای شما مینویسم. به جرم دفاع از حقوق کارگران، دفاع از حقوق کودکان و دفاع از حرمت انسانها، تحت عنوان “اقدام علیه امنیت ملی کشور” حکم زندان گرفته و ٦ سال از بهترین سالهای زندگیم را در بازداشت بسر برده ام و همراه با من فرزندم و همسرم نیز زیر فشار و آزار بوده اند و همسرم با تحمل شایسته همه مشقات همراه راهم بوده است. من بخاطر اینکه کوتاه نیامده و بر حقانیت مبارزاتم پای فشرده ام و همواره سعی کرده ام صدای اعتراض مردم باشم، در پرونده جدیدی به هفت سال و ده ماه حبس دیگر محکوم شده ام.
مطمئن هستم که شما از سرنوشت من و کسانی چون من و احکام زندانی که به ما داده شده و آنچه بر ما کارگران میگذرد خبردارید.
مطمئن هستم که شما از جریان مرگ ناگوار و مشکوک کارگر زندانی شاهرخ زمانی در زندان رجایی شهر با خبرید.
مطمئن هستم که شما از وضعیت نگران کننده جعفر عظیم زاده که از روز ٢٩ آپریل تا کنون در اعتصاب غذا بسر میبرد، با خبرید.
جعفر عظیم زاده و اسماعیل عبدی در بیانیه ای مشترک خواستشان لغو تمامی پرونده های فعالین کارگری و معلمان معترض و … با اتهاماتی چون “اخلال در نظیم امنیت ملی ” است. چرا شما سکوت کرده اید. آیا تمامی اینها نقض آشکار مقاوله نامه های سازمان شما نیست که ایران هم در آن عضو است.
ما بارها گفته ایم هیئت ایران نماینده ما کارگران و ما مردم نیست. ایران ناقض حقوق پایه ای ما کارگران و ما مردم از جمله حق تشکل، حق اعتصاب، حق تجمع و حق دفاع از زندگی و معیشتمان و داشتن یک زندگی درخور انسان است. اعتراض من و اعتراض ما کارگران در ایران به حضور این هیئت در اجلاس سازمان جهانی کار است و با نوشتن این نامه میخواهم صدای اعتراضم را به اجلاسی که در پیش است برسانم.
در عین حال من از همه سازمانهای کارگری میخواهم که از ما کارگران زندانی و از کارزاری که در دفاع از حق تشکل و حقوق برحق ما کارگران و ما معلمان از سوی جعفر عظیم زاده و اسماعیل عبدی به راه افتاده است، دفاع کنند. از جعفر عظیم زاده که در وضعیت نگران کننده ای بسر میبرد حمایت کنند.
من اعلام میکنم که به لیست امضاهای کارزاری که در حمایت از جعفر عظیم زاده و خواستهایش به راه افتاده می پیوندم و از همه سازمانهای کارگری. نهادهای مدافع حقوق بشر و همگان هم انتظار دارم به این کارزار بپیوندید و همراه ما کارگران به حضور هیئت ایران در اجلاس سازمان جهانی کار اعتراض کنید.
بهنام ابراهیم زاده از زندان رجایی شهر
مه ٢٠١٦
منبع: پایگاه خبری خانواده بهنام ابراهیم زاده
حمایت کارکنان پتروشیمی پلیمر کرمانشاه از خواسته های عظیم زاده و عبدی
ما جمعی از کارکنان پتروشیمی پلیمر کرمانشاه اعلام می کنیم آقایان جعفرعظیم زاده و اسماعیل عبدی به خاطر دفاع از معیشت و زندگی ما کارگران به اتهام اقدام علیه امنیت ملی محکوم به حبسهای طولانی شده اند. ما حمایت خود را از جعفر عظیم زاده و اسماعیل عبدی اعلام می کنیم و خواهان برداشتن اتهام اقدام علیه امنیت ملی از کل پرونده های کارگران و معلمان ودیگر فعالین اجتماعی که خواست این عزیزان و همه ما می باشد هستیم.
این دو انسان عزیز و با شرافت کاری غیر از دفاع از کارگران و معلمین وبازنشسته ها نکرده اند. در کجای دنیا دفاع از حق کارگر و معلم و بازنشسته و بیکار، جرم اقدام علیه امنیت ملی است؟ اینها از زندگی و امنیت ما دفاع کرده اند. حق اینها زندان نیست و باید اتهام اقدام علیه امنیت ملی ازپرونده همه فعالین کارگری و معلمین و فعالین اجتماعی حذف و همه فعالین زندانی فوری آزاد شوند.
کارکنان پتروشیمی پلیمر کرمانشاه ما همه جعفر عظیم زاده و اسماعیل عبدی هستیم
خرداد 95
برگرفته از سایت اتحادیه آزاد کارگران ایران
کارخانه قطعات بتنی گیلان تعطیل و170کارگرش بیکارشدند!
یک منبع خبری در کارخانه قطعات بتنی گیلان از تعطیلی کامل این واحد تولیدی و بیکاری حدود 170 کارگر این کارخانه خبر داد.
به گزارش4خردادایلنا،کارخانه قطعات بتنی گیلان که در زمینه تولید انواع کانال های پیش ساخته وقطعات بلوکی در استان گیلان فعالیت دارد، از اول خرداد ماه جاری (۹۵) به دلیل مشکلات مالی تعطیل و تمامی کارگران آن هم اکنون بیکارشدهاند.
این کارگران که بصورت میانگین بین ۱۵ سال سابقه کار دارند، در ادامه درباره وضعیت خود میگویند: از مجموع 170 کارگر حدود 120 نفربصورت خدماتی تحت نظارت شرکت پیمانکاری فعالیت داشتند. در عین حال حدود 80 نفراز کارگران با استفاده از مزایای بیمه بیکاری از اردیبهشت ماه بدنبال دریافت مقرری بیمه بیکاری هستند ومابقی کارگران هنوز وضعیت مشخص ندارند.
به گفته وی در حال حاضر به صورت موقت در این کارخانه یک راننده جرثقیل ،یک کارگر باربر وحدود سه کارمند اداری برای رسیدگی به امور کارخانه مشغول کارند.
کارگران میگویند شرایط تولید در کارخانه قطعات بتنی گیلان بسیار خوب بود و آنچه باعث بحرانی شدن وضعیت این واحد شده است وصول نشدن مطالبات معوقه از نهادهای دولتی همانند استانداری ،شهرداری واداره آب وفاضلاب .. وهمچنین بهم خوردن قرار داد فروش با چندین خریدار دولتی دیگراست.
در ادامه یکی از کارگران قطعات بتنی درباره مطالبات معوقه خود وهمکارانش افزود: کارگران این واحد تولیدی از ابتدای فروردین ماه سال جاری دستمزد نگرفتهاند. علاوه بر دستمزد، کارگران سنوات سال 93 عیدی وسنوات سال 94 خود را از کارفرما طلب دارند.
وی همچنین درباره معوقات بیمهای کارگران شاغل در کارخانه گفت: علاوه بر تعویق در پرداخت دستمزد ، کارفرما هر ماه حق بیمه کارگران را با دست کم یک ماه تاخیربه تامین اجتماعی پرداخت می کرده است به طوریکه هر چند ماه از سال دفترچههای درمانی خانوادههای کارگران فاقد اعتبار بوده است.
به گفته این کارگر«قطعات بتنی گیلان » که سالها دارای تولید و بازار فروش خوبی بود اما از چند ماه قبل کارفرما به دلیل نامناسب خواندن شرایط تولید بدنبال تعطیلی کارخانه بوده است.
اخراج ده ها کارگرصنایع پتروشیمی فریمان با ماه ها حقوق معوقه!
«حدود 14 ماه است حق و حقوق، عیدی و پاداش خود را دریافت نکرده ایم و زندگی و تامین معیشت آن برایمان سخت شده است. شرکت پتروشیمی فریمان عذر بسیاری از کارکنان را خواسته و همه کارگران سرگردان هستند. شما قضاوت کنید ما و امثال ما چگونه می توانیم خرج خانواده، درمان بیماران، هزینه دانشگاه و اجاره خانه خود را تأمین کنیم؟»
به گزارش3خرداد خراسان،تعدادی از کارکنان شرکت پتروشیمی فریمان با ارسال پیامک وتماس تلفنی خواستار پیگیری اخراج شدن از این شرکت شدند. یکی از کارکنان درباره اخراج خود از این شرکت می گوید: من با هزار امید و آرزو وارد این مجموعه شدم ولی به تدریج متوجه شدم کارخانه به علت مشکلات اقتصادی توان پرداخت حق وحقوق پرسنل خود را ندارد و در حال حاضر همه افراد به جز چند نگهبان اخراج شده اند.
برای پیگیری موضوع با مدیرعامل شرکت پتروشیمی فریمان تماس می گیریم و صحت و سقم این ادعا را از وی جویا می شویم. حمید رضا شریفی می گوید: این شرکت با دو بحران جدی روبه رو شد، یکی سقوط قیمت نفت بود که در هر تن به شرکت 50دلار خسارت وارد می شود. مشکل بعدی تحریم های اقتصادی بود که واقعا کمر شرکت را شکست و تاکنون 8میلیارد تومان خسارت وارد کرده است.
وی می افزاید: در حال حاضر مخازن شرکت مملو از مواد اولیه است و بازار فروش ما در ترکیه و افغانستان توسط ترکمنستان اشغال شده است. شرکت برق وگاز حتی یک هفته برای پرداخت بهای قبوض خود به ما فرصت نمی دهد.
او تعداد افرادی را که در این شرکت مشغول به کار بوده اند 150 نفر عنوان می کند و یادآور می شود: در حال حاضر 40 نفر از کارگران به شرکت بازگشته اند و مشغول کار هستند.
کارخانه پتروشیمی فریمان در کیلومتر 2 جاده قدیم فریمان – مشهد واقع می باشد.
بازی کردن سهامداران کارخانه کاشی وسرامیک ومسئولان استان فارس بازندگی صدها کارگر وخانواده ایشان!
اوایل بهمن ماه سال گذشته بود که جمع کثیری از کارگران کارخانه کاشی و سرامیک حافظ به دلایل معوقات 4 ماه، اخراج تدریجی کارگران، عدم پرداخت سنوات بازنشستگان و اقساط معوق به تأمین اجتماعی و…در یک روز سرد بارانی در مقابل استانداری فارس تجمع کردند تا صدای اعتراض به حق خود را به گوش مسئولان برسانند. تجمعی که به امید رسیدگی به مطالباتشان برگزار شد، اما تا به امروز نتیجه چندانی نداشته است.
به گزارش4خرداد شیرازه،نماینده کارگران کارخانه کاشی و سرامیک حافظ از عملی نشدن وعدهها و تجمع چندباره کارگران در مقابل کارخانه خبر داد و گفت: مدیر عامل شرکت حافظ با پرسنل قرار دادی کارخانه تسویه حساب کردند و قرارداد دیگری به مدت زمان یک تا سه ماه منعقد کردند اما اوایل همین هفته با کارکنان اتمام قرارداد کرده و نامهای به در منزل آنها فرستادند و قصد راه اندازی شرکت راهم ندارند.
نماینده کارگران شرکت حافظ با بیان اینکه تمام مسئولین استان از وضعیت کارخانه کاشی و سرامیک حافظ مطلع هستند اما دایه مهربانتر از مادر برای سهامداران شدند و ما کارگران جز جلسه پی در پی نتیجه دیگری نگرفتیم تاکید کرد: چرا با سهامداران که زندگی چند صد نفر را به باد دادهاند برخوردی نمیشود.
سهراب مختاری مدیر کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی اظهار داشت: معوقات کارگران کارخانه کاشی و سرامیک حافظ تا پایان بهمن پرداخت شده است اما تعدادی از کارگران معوقات خود را دریافت نکردند که با ارائه دادخواست قابل پیگیری است. حقوق و مزایای کارگران از اسفند امسال تا به امروز نیز پرداخت نشده است.
وی خاطرنشان کرد: خط تولید جدید برای کارخانه خریداری شده اما در گمرک مانده؛ به دلیل اینکه رکود در ساخت و ساز میزان مشتریهای کارخانه را کاهش داده است.
درحالی که به اذعان خود کارگران، کارخانه فروش محصولات را دارد اما درآمد حاصل از آن به جیب کارگران نمیرسد و معوقات به صورت قطره چکانی پرداخت میشود؛ جای سؤال است که چرا مسئولین نسبت به بحران تعطیلی یا نیمه تعطیلی کارخانهها و رشد روز فزون کارگران بیکار در استان فارس توجه قابل ملاحظهای نمیکنند.
کارخانه کاشی حافظ در کیلومتر ۲۵ جاده شیراز – زرقان در استان فارس قرار گرفته است.
عدم پرداخت حقوق فرودین ماه 2500کارگر معدن سنگ آهن بافق!
کارگران رسمی، قرارداد معین و روزمزد دائم معدن سنگ آهن بافق که روی هم رفته حدود 2500 نفر از کارکنان این واحد معدنی را تشکیل می دهند، بابت دستمزد فروردین ماه از کارفرما طلبکارند.
به گزارش4خردادایلنا،ظاهرا براساس وعده کارفرما قرار بوده است، 25 اردیبهشت، دستمزد فروردین ماه پرداخت شود که تا کنون این وعده محقق نشده است.
وضعیت دردناک کارگران شهرداری دلفان وخانواده هایشان بدلیل عدم پرداخت ماه ها حقوق،حق بیمه ومطالباتشان!
کارگران خدمات شهری و فضای سبز شهرستان دلفان چندین ماه است که حقوق نگرفتهاند و زندگی شان را به سختی و مشقت میگذرانند.
تلخی این حکایت آنجاست که کارگران این شهر از ترس از دست دادن همان حقوقی که چندین ماه به تأخیر افتاده مهر خاموشی به لب میگیرند تا مبادا اعتراضشان به اخراج ختم شود.
معوقه ماندن حقوق کارگران شهرداری قصه تلخی است که در جایجای استان لرستان روایت میشود؛ کارگرانی که چندین ماه باید چشمانتظار دریافت تنها مزد یک ماه باشند.
پس از بیان مشکلات کارگران شهرداری خرمآباد و بروجرد این بار نوبت به پرداختن مشکلات کارگران شهرداری شهرستان دلفان میشود؛ دغدغه مشترکی که به انتظار طولانی برای گرفتن دستمزد ختم میشود.
تلخی این حکایت آنجاست که کارگران این شهر از ترس از دست دادن همان حقوقی که چندین ماه به تأخیر افتاده مهر خاموشی به لب میگیرند تا مبادا اعتراضشان به اخراج ختم شود.
کارگران فصلی شهرداری دلفان حقوق چهار ماه و کارگران شرکتی و پیمانی آن حقوق دو تا سه ماه خود را هنوز دریافت نکردهاند و چرخ زندگیشان بهسختی میچرخد.
یکی از کارگران شهرداری دلفان اظهار داشت: به دلیل تأخیر در پرداخت حقوق، تمام کارگرهای شهرداری دلفان اعم از رسمی، شرکتی و فصلی با مشکل مالی جدی مواجهاند.
وی به چهار ماه حقوق معوق کارگران فصلی اشاره کرد و افزود: متأسفانه شهرداری هیچ مسئولی ندارد و ارگان بیسر و پایی است؛ همیشه مشکل تأخیر در پرداخت حقوق داریم اما کسی به فریاد ما نمیرسد.
کارگر شهرداری دلفان عنوان کرد: برای مخارج زندگی از دیگران قرض زیادی گرفتهام و از طرفی به خاطر اینکه چند ماه اجاره خانه پرداخت نکردهام صاحبخانه خواسته تا خانهاش را خالی کنم.
یکی دیگر از کارگران شهرداری دلفان به سابقه 15 ساله خود در شهرداری اشاره کرد و گفت: حدود سه ماه است که هنوز حقوق نگرفتهام و متأسفانه امسال حتی عیدی و سنوات نیز به ما پرداخت نشد.
وی با اشاره به مشکلات مالی کارگران شهرداری دلفان بیان کرد: برخی از کارگران شهرداری حتی برای تهیه نان خالی در سختی هستند بهطوریکه نانواییهای شهر دلفان برای کارگران شهرداری دفتر حساب دارند.
کارگر شهرداری دلفان تصریح کرد: یکی از همکارانم 600 هزار و دیگری 900 هزار تومان به نانوایی بدهکار است اما من واقعاً برایم سخت است که نان قرضی بگیرم برای همین مجبورم همیشه برای مخارج زندگی از فامیل پول قرض بگیرم.
وی اظهار داشت: شهرداری اخیر حقوق دیماه و بهمنماه سال 94 را به ما داده اما پس از گذشت چند ماه و اینهمه بدهی که باید به اطرافیان بدهم این حقوق کفایت مخارج سنگین زندگی را نمیدهد.
کارگر شهرداری دلفان افزود: متأسفانه از پس هزینههای تحصیل فرزندانم نیز برنمیآیم از طرفی نیز شهرداری کار باکیفیت از ما میخواهد اما خبری از حقوق نیست.
وی عنوان کرد: هزینه بیمه ما نیز بهموقع پرداخت نمیشود و همیشه برای درمان همسر مریضم با مشکل مواجهام که باید گفت کارگران شهرداری دلفان از هر نظر مورد ظلم قرارگرفتهاند.
همسر یکی از کارگران شهرداری دلفان اظهار داشت: به خاطر پرداخت نشدن حقوق پنجماهه همسرم با مشکلات زیادی روبهرو هستیم از طرفی مستأجر هستیم و هرروز باید بابت تأخیر اجازه خانه به صاحبخانه جواب پس بدهیم.
وی افزود: شهرداری همیشه حقوق کارگران را چند ماه یکبار پرداخت میکند و این در حالی است که پول، آب ، برق و گاز ما چند ماه عقبافتاده و چند وقت پیش اداره گاز برای قطع گاز اقدام کرد که واقعاً برای ما مایه شرمساری بود.
همسر کارگر شهرداری دلفان عنوان کرد: ما فقط برای گذران زندگی با پولی که از دیگران قرض میگیریم تنها میتوانیم نیازهای اولیه خود را تأمین کنیم و متأسفانه باید بگویم فرزندانم چند وقت است که در حسرت خوردن یک میوه ماندهاند.
وی بیان کرد: پسرم نیاز به عینک دارد ولی متأسفانه چند وقت است که منتظر گرفتن حقوق شهرداری هستیم تا بتوانیم عینکی برای او تهیه کنیم.
کارگران شهرداری دلفان به دلیل معوق ماندن حقوق خود زندگی را با مشقت فراوانی میگذرانند و ازآنجاکه همین کارگران برای از دست دادن شغلی که ماهها باید برای دریافت مزدش انتظار بکشند واهمه داشتند که بانام بردنشان در مصاحبه، کارشان را از دست بدهند، مطرح کردند که تاکنون هیچیک از کارگران نتوانستهاند برای دریافت مطالبات حضوراً پیگیری لازم را انجام دهند.
علیرغم تماسهای مکرری که با شهردار دلفان داشتیم متأسفانه موفق به گرفتن پاسخی برای روشن شدن وضعیت کارگران این شهرداری نشدیم.
بخشی از یک گزارش تسنیم بتاریخ4خرداد
بلاتکلیفی شغلی ومعیشتی400کارگراخراجی کارخانه کاشی خزر!
با گذشت بیش از 4 ماه از توقف فعالیت کارخانه کاشی خزر(از بهمن ماه 94) در استان گیلان ، هنوز برای پرداخت معوقات مزدی و مقرری بیمه بیکاری حدود 400کارگر این واحد معدنی اقدامی صورت نگرفته است.
به گزارش4خردادایلنا،کارگران این واحد صنعتی گفتند: تعطیلی محل کار آنها بهمن ماه سال گذشته (94) و در زمانی اتفاق افتاد که کارفرما به دلیل مشکلات ناشی از کمبود منابع مالی، فعالیت خود را در دو خط تولید کاشی کف و دیوار متوقف کرد و از آن زمان تاکنون حدود 400 کارگر بدون دریافت معوقات مزدی بیکار شدهاند.
آنها میگویند: که علاوه بر چندین ماه مزد معوقه، کارفرما هنوز همه مزایای مربوط به سنوات وعیدی وپاداش سالهای 93 و 94 را به کارگران مشمول پرداخت نکرده است.
به گفته این کارگران روند اخراج درکارخانه کاشی خزر نخستین بار از تیر ماه سال گذشته با 75 نفر از مجموع 500 کارگر این واحد تولیدی آغاز شد.
آنها در ادامه در مورد سرنوشت خود و دیگر همکاران اخراج شده گفتند: هنوز فرصت دریافت مقرری بیمه بیکاری برای مجموع کارگران اخراجی کارخانه کاشی خزر در اداره کار شهرستان رشت فراهم نشده و همین مسئله آنها را در موقعیت سخت بدی مالی قرار داده است.
طبق اظهارات این کارگر پس از توقف فعالیت کارخانه و بیکار شدن کارگران کاشی خزر، مسئولان وعده پی گیری بازگشت بکار وپرداخت مطالبات کارگران را دادند اما تا کنون اتفاقی رخ نداده و کارگران همچنان در بلاتکلیفی به سر میبرند.
عدم پرداخت چندساله حقوق وحق بیمه کارگران حجمی اداره برق شهرستان سیریک!
کارگران بخش اتفاقات اداره برق شهرستان سیریک از عدم پرداخت مطالبات ۴ ساله خود از شرکت های پیمانکاری وابسته به شرکت توزیع برق استان گلایه دارند و تاکنون پیگیری و تلاش های آنان هیچ نتیجه و ثمری در بر نداشته است.
نیروهای اتفاقات برق شهرستان سیریک افزودند: این نیروها از دو شرکت نیرو بنای سیریک و شرکت نیرو کوثر که در سال های ۹۰ تا ۹۴ بخش اتفاقات را مدیریت کردند از عدم پرداخت حقوق و پرداخت بیمه خود به شدت گلایه و ناراضی هستند و از سال ۹۰ تاکنون با توجه به پیگیری ها و شکایت به اداره کار تعاون و رفاه اجتماعی و شرکت توزیع برق استان کسی جوابگو و پاسخگوی حقوق آنها نیست.
شهرستان سیریک دارای حدود ۲۱ نفر نیرو در دو بخش اتفاقات شهر بندر کوهستک و شهر سیریک است که در قالب سیم بان ، کمک سیم بان ،راننده و اپراتور و بصورت شرکتی مشغول فعالیت هستند که یکی از دغدغه های اصلی آنها علی رغم اینکه شغل و یا حرفه بسیار سخت و پر خطری دارند اما حقوقشان و بیمه به موقع پرداخت نشده است.
این نیروها که مطالبات بیش از یک میلیارد ریالی از شرکت های طرف قرارداد شرکت توزیع برق استان دارند و هر کدام از آنها مطالبات متغیر بین ۳۰ میلیون الی ۵۰ میلیون ریال است و همه آنها متاهل و دارای فرزند هستند و حتی در برخی سالها هزینه بیمه آنها بین ۴ الی ۶ ماه توسط شرکت های های مذکور پرداخت نشده و به نوعی از حق و حقوق آنها ضایع شده است.
نیروهایی که خطر همیشه در کمین آنهاست و با کوچکترین اشتباه و یا پارگی شبکه، جرقه، اتصال سیم ها ، در سرما و گرما، شب و روز، وقت و بی وقت برای رساندن برق و حفاظت و حراست از یکی از مهمترین و ضروری ترین نیاز انسان به منازل و اماکن اداری ، تجاری و کارگاه ها و کارخانجات با کمترین توقع و پایین ترین دستمزد با نیتی خالصانه و با عشق و علاقه به کارشان خدمت می کنند اما حق و حقوقشان درست پرداخت نشده است.
نیروهای حجمی شرکت توزیع برق که همیشه در سایه مدیران ستادی از کمترین مزایا و خدمات رفاهی برخوردار هستند و نه تنها حقوقشان بلکه بیمه آنها نیز سر موقع پرداخت نمی شود و در صورتی که همه آنها دارای خانواده و شرایط کاری بسیار حساس و بسیار مهمی برعهد دارند و تعلل آنها باعث توقف فعالیت و امرار معاش اکثر مردم و خانواده در جامعه می شود .
باتوجه به خصوصی سازی بخش عمده ای از فعالیت های شرکت توزیع برق و اجرای بسیاری از کارهای اداره برق و شرکت توزیع که بوسیله پیمانکاران مختلف صورت می گیرد ، حال آنکه خیلی وقت ها فعالیت هایی که جزء وظایف نیروهای اتفاقات برق نیست به بهانه پرداخت اضافه کاری برعهده آنها گذاشته می شود و این نیروها با جان و دل کار می کنند ولی دریغ از پرداخت هزار تومان به آنها توسط اداره برق و شرکت پیمانکارصورت نمی گیرد.
بخشی از گزارش آذینی بتاریخ4خرداد
تجمع اعتراضآمیز صیادان هندیجان مقابل فرمانداری!
جمعی از صیادان هندیجانی به دلیل مخالفت و عدم اجازه شیلات و دریابانی برای صید در مقابل فرمانداری این شهرستان تجمعی اعتراض آمیز شکل دادند.
به گزارش4خرداد تسنیم، برخی از صیادان اظهارداشتند: متاسفانه مسئولان شیلات و نمره 4 اجازه خروج و رفتن به دریا را به ما نمیدهند.
یکی از تجمع کنندگان افزود: شناور کوچک قایق داریم و تنها شغل ما صیادی است ولی مدتی است به ما اجازه خروج و رفتن به دریا نمیدهند که نتیجهاش سخت شدن تأمین معاش خانوادههایمان شده است.
وی افزود: هر روز به نزد این مسئول و آن مسئول می رویم تا مشکل ما بصورت قانونی حل شود اما کسی به فکر ما نیست و مجبوریم تجمع کنیم.
یکی دیگر از صیادان گفت: چند سال است برای شناورهای خود اقدام به اخذ مجوز کردهایم اما شیلات به ما مجوز نمیدهد و ما مجبوریم برای امرا معاش و سیر کردن فرزندان و خانواده خود بدون مجوز به دریا برویم و دفترچه صید هم داریم اما متاسفانه چند روز است که رفتن به دریا را ممنوع کردهاند و ما بیکار و حیران گشتهایم و انتظار داریم مسئولان به فکر ما باشند.
وی افزود: در هندیجان به جزء صیادی دیگر شغلی نیست که اگر دریا تعطیل شود بتوانیم کار دیگری را انجام دهیم، متاسفانه به دلیل عدم فعالیتهای مناسب و چشمگیر مسئولان هندیجان، این شهرستان هنوز پیشرفتی حاصل نکرده و علی رقم بندری بودن اقدامی برای مردم این شهرستان صورت نگرفته شده تا رفاه و آسایش را داشته باشند.
یکی دیگر از معترضان اظهارداشت: متاسفانه دریا در این چندسال با حجم سنگین صید که اکثراً بی رویه است ذخایر آبزیان خود را از دست داده و هیچ گونه شغل دیگری مانند کارخانه یا پرورش ماهی و میگو در این شهرستان تاسیس نشده تا مردم به شغل دیگری روی آورند، دریا نفس راحتی بکشد و ذخایر دریایی بتوانند بازیابی شوند.
وی افزود: ماهی و میگو دریا به علت صید بیش از حد و بی رویه در حال نابودی و انقراض است و کسانی که مجوز هم دارند دیگر کفاف زندگی خود آنان را نمیدهد چه برسد به ما که مجوز هم نداریم ولی مردم مجبورند چرا که دیگر کاری ندارند برای امرار معاش، متاسفانه تامین اجتماعی به صیادان در فصل نبود صید بیمه بیکاری و مقرری پرداخت نمیکند تا صیادان بتوانند در فصل تخم ریزی آبزیان در خانه بمانند و اجازه دهند دریا و زنجیره غذایی کار خود را به راحتی انجام بدهد.
در سال 1390 استاندار وقت خوزستان با حضور در هندیجان در کارگروه اشتغال مصوب کرد 42 تعاونی پرورش ماهی و میگو تشکیل شود تا آبزیان محفوظ بمانند و همین صیادان در تعاونیها مشغول کار شوند.
براساس مصوبه استاندار خوزستان در جلسه اشتغال هندیجان 42 تعاونی تشکیل شد ولی متاسفانه تاکنون به هیچ یک از آنها مجوز احداث مزارع پرورش ماهی و میگو داده نشد و بار دیگر صیادان به دریا رفتند تا معاش خانواده خود را تامین کنند این بار صیادان بیشتری به دریا سرازیر شدند و دیگر صید تعطیل نمیشد و آبزیان فرصت تخم ریزی و پرورش نداشتهاند این درحالی است که دریا توانایی امرار معاش همه آنها را ندارد و تا 5 سال آینده قشر عظیمی از مردم هندیجان بیکار خواهند شد.
تجمع اعتراضی اعضای تعاونی مسکن شهرداری تهران درمیدان تجریش
تعدادی از اعضای تعاونی مسکن شهرداری تهران روزسه شنبه در میدان تجریش مقابل ساختمان شهرداری منطقه یک (شمیرانات) تجمع و از مسئولان خواستار تکمیل پروژه مسکن خود شدند.
نیروهای پلیس به صورت محسوس بین تجمع کنندگان حضور داشتند و اجتماع کنندگان شعارهایی با مضامین حمایت حمایت سر می دادند.
به گزارش 4خردادایرنا،این افراد که حدود 100 نفر بودند در این تجمع اعتراضی خواستار تکمیل پروژه تعاونی مسکن و حمایت و مساعدت شهردار تهران برای پیشرفت این پروژه شدند.
نیروهای پلیس به صورت محسوس بین تجمع کنندگان حضور داشتند و اجتماع کنندگان شعارهایی با مضامین حمایت حمایت سر می دادند.
این اجتماع بعد از آنکه مقرر شد درخواست آنان از طریق فرمانداری تهران پیگیری شود پایان یافت.
گاز فاضلاب جان ۲ کارگر آبفا در خرمشهر را گرفت
مسئول مرکز فوریت های پزشکی خرمشهر گفت: دو کارگر اداره آبفای خرمشهر در اثر متصاعد شدن گاز فاضلاب جان باختند.
به گزارش4خردادمهر،سعید نصیری اظهار کرد: ساعت ۱۳ و 10 دقیقه روز گذشته گزارشی از گاز گرفتگی به ما داده شد که به فوت دو کارگر اداره آب و فاضلاب خرمشهر انجامید.
وی بیان کرد: تیم فوریت های پزشکی خرمشهر پس از چهار دقیقه به محل حادثه رسیدند و موفق به نجات جان یک نفر از چهار کارگر آبفای دچار حادثه شدند.
مسئول مرکز فوریت های پزشکی خرمشهر به تشریح روند حادثه پرداخت و گفت: چهار کارگر آبفا در بلوار بایندر خرمشهر مشغول کار بودند که نفر اول وارد چاه فاضلاب شده و دچار حادثه گاز گرفتگی می شود، نفر دوم برای نجات جان فرد حادثه دیده وارد چاه شد و به ترتیب این جریان تا نفر چهارم ادامه یافت.
وی ادامه داد: نفر چهارم که به لبه چاه نزدیک تر بود توسط نیروهای آبفا به بیمارستان منتقل شد و تیم فوریت ها تلاش خود را برای نجات سه تن دیگر کردند و دو مصدوم را به بیمارستان ولی عصرخرمشهر منتقل کردند.
نصیری با بیان اینکه یکی از کارگران پیش از رسیدن امدادهای گروه فوریت ها جان باخته بود، افزود: نفر دوم نیز به مرکز درمانی منتقل و در بخش آی.سی.یو به دلیل نارسایی تنفسی در گذشت.
برپایه این گزارش، حال دو کارگر دیگر آبفا تحت کنترل و رو به بهبودی گزارش شده است.
مرگ یک کارگر معدن سرب منصورآباد بر اثر سقوط از ارتفاع
روز گذشته یک کارگر جوان در معدن سرب منصورآباد استان یزد بر اثر سقوط از ارتفاع جان خود را از دست می دهد.
به گزارش4خرداد ایلنا، ظهر روز گذشته سقوط از تونلی به عمق 70 متر در معدن سرب منصورآباد، باعث مرگ یک کارگر 32 ساله شد.
سیدعباس میرشمسی مدیرعامل سازمان آتش نشانی استان یزد در ارتباط با جزئیات این حادثه گفت: این حادثه دیروز حدود ساعت 3 بعدازظهر اتفاق افتاد که متاسفانه در جریان این حادثه، یک کارگر 32 ساله به نام علیرضا طائفی جان خود را از دست می دهد.
وی در ارتباط با علت بروز حادثه گفت: سقوط از ارتفاع یک تونل 70 متری باعث مرگ این کارگر شده است که با توجه به عمق چاه و شدت ضربه وارده، کارگر در دم جان خود را از دست می دهد.
میرشمسی افزود: پس از وقوع حادثه و اطلاع به سامانه آتش نشانی، حدود ساعت 4 عصر ماموران به محل رسیدند. عملیات نجات حدود یک ساعت به طول انجامید که پس از آن جسد کارگر متوفی خارج و به سردخانه منتقل شد.
معدن سرب منصورآباد در منطقه دهشیر و در 100 کیلومتری جاده یزد به ابرقو واقع شده است.
اعتصاب کارگران پالایشگاه های فرانسه برای باز پس گرفتن قانون کارپیشنهادی دولت فرانسوا اولاند!
حمله پلیس فرانسه به تجمع کارگران معترض مقابل انبار پالایشگاه «فو سور مر»!
اعتراض کارکنان پالایشگاهها در فرانسه به قانون کار ادامه دارد. در این راستا چندین سندیکا، کارگران همه پالایشگاهها را به اعتصاب سراسری و گسترده فراخوانده اند.
پلیس فرانسه صبح روز سه شنبه ضمن استفاده از ماشین آبپاش و گاز اشک آور علیه اعضای اتحادیه کنفدراسیون عمومی کار موسوم به «سه ژه ت» (CGT) تلاش کرد مسیر منتهی به پالایشگاه «فو سور مر» را در جنوب شرقی این کشور را بازگشایی کند.
به گزارش24مه یورونیوز،براساس آمارهای دولتی حدود ۲۰ درصد پمپ بنزینها در فرانسه بدلیل نبود بنزین و سوخت و یا کمبود آن تعطیل شده و یا اینکه با مشکلات بزرگی مواجه شده اند.
یک مشتری پمپ بنزین می گوید: «از ساعت پنج و نیم صبح به ۵ پمپ بنزین رفتم ام آنها بنزین نداشتند. محل کارم نزدیک این پمپ بنزین است برای همین اینجا آمدم و در نهایت بنزین زدم».
بسیاری از مردم ساکن شمال فرانسه برای بنزین زدن به پمپ بنزینها در بلژیک در نزدیکی مرز فرانسه هجوم آورده اند.
در حال حاضر از ۸ پالایشگاه در فرانسه ۶ مرکز یا کاملا کار خود را متوقف کرده و یا حجم فعالیت آن بسیار کاهش یافته است.
بنا به گزارش همین منبع،پلیس برای بازگشایی مسیر منتهی به پالایشگاهی در جنوب شرقی فرانسه به گاز اشک آور متوسل شد.
همزمان با گسترش اعتراض ها به لایحه اصلاح قانون کار در فرانسه، پلیس این کشور با اعضای یکی از اتحادیه های کارگری در نزدیکی بندر مارسی درگیر شد.
پلیس فرانسه صبح روز سه شنبه ضمن استفاده از ماشین آبپاش و گاز اشک آور علیه اعضای اتحادیه کنفدراسیون عمومی کار موسوم به «سه ژه ت» (CGT) تلاش کرد مسیر منتهی به پالایشگاه «فو سور مر» را در جنوب شرقی این کشور را بازگشایی کند.
ماکسیم پیکار، نماینده اتحادیه کارگری کنفدراسیون عمومی کار (CGT) می گوید: «امروز کارگران برضد این قانون بسیج شده اند و از تمام ابزارها برای خارج کردن طرح تصویب این قانون که حمله ای بنیادی علیه حقوق کارگران محسوب می شود، استفاده خواهند کرد».
لوران کازانوآ، رئیس اتحادیه حمل و نقل شهری می گوید: « هدف ما این است که همزمان با ایجاد ترافیک و توقف حرکت کامیونها، سعی کنیم نشان دهیم که هماهنگی و اتحاد ما برای اعتراض علیه این طرح در حال گسترش است.»
همزمان با اعتصاب کارکنان پالایشگاههای فرانسه، بخشی از کارکنان شرکت دولتی راه آهن نیز قرار است روزهای چهارشنبه و پنجشنبه دست به اعتصاب بزنند.
چهارم خردادماه1395