اخیرا کتابی تحت عنوان مباحث کنگره اول کومه له به چاپ رسیده است، که مورد موافقت و بعضا مخالفت افراد و شخصیتهای سیاسی و چند نفر از عزیزان شرکت کننده در ان جلسات قرار گرفته است.
گرداوری این اسناد و نگارش ان توسط کاک وطندوست از چهره های خوش نام کومه له در کردستان و ملکه مصطفی سلطانی صورت گرفته است.
این اسناد یا مجموعه نشست و گفتگوها می بایستی سالها پیشتر انتشار می یافت. حق هر فردی که کومه له و اهداف ان را به عنوان سنگر مبارزه علیه نابرابری اجتماعی انتخا ب می کند است، که تاریخ و نحوه تشکیل این سازمان را به خوبی و روشنی بداند.
از موارد قابل دفاع از نشر این سلسله مباحثات میتوان به اعتقاد داشتن به شفاف سازی اشاره کرد.
شفافیت یکی از پایههای اصلی دموکراسی و جمهوریت و ملازم با «حق دانستن» است. «شفافسازی» را میتوان به شفافسازی اطلاعات، شفافسازی مشارکتی و شفافسازی پاسخگویی تقسیم کرد. از نتایج مهم شفافسازی، ارتقای کیفیت تصمیمات متخذه، افزایش اعضای حلقه تصمیمگیری، کاهش فساد و سوء استفاده از موقعیت به منظور کسب منافع فردی یا جناحی، و اطلاع قانونمند مردم از فرایندهای تصمیمگیری است. چونکه محرمانه بودن تصمیمات باعث میشود حلقه تصمیم گیری ها بسیار کوچک شود. با انجام اشتباهات بیشتر، مقامات برای حفظ خود هر چه بیشتر در لاک دفاعی فرو میروند و از این رو به محرمانهتر کردن تصمیمات دست میزنند.
مورد دیگری که گویی این کتاب با هدف مشخص و در دفاع از عملکرد ۳۸ سال پیش این دوستان نوشته شده است، بیشتر به یک شوخی و جک شبیه است تا واقعیت.
اینکه چاپ هر کتابی حاوی یک پیام از طرف نویسنده و یا نویسندگان ان است یک واقعیت است. در صحفه ۲۰ام کتاب نویسنده می گوید تنظیم کنندگان این گرداوری ادعا نمی کنند که همه انچه صورت گرفته است کامل و بدور از اشتباه است. در واقع قصد و نظر گرداورندگان هر چه باشد، فکر می کنم کسی در واقعی بودنشان تردید ندارد.
هیچ دلیل صمیمانه ایی در نوشته های مخالف با این اسناد قابل مشاهده نیست، انچه قابل احساس است نوعی احساس مالکیت کردن است، که گویا همین چند نفر مالک تمام و کمال کومه له هستند، این در حالی است که، تشکیلات کومه له با از خود گذشتگی و بعضا جانباختن دهها وصدها نفر از انسانهای ازادیخواه و کمونیست به کومه له انقلابی تبدیل شد که در میانشان کسانی با پتاسیل رهبری یک جنبش وجود داشت.
اگر این اسناد زودتر منتشر می شد و در دسترس عموم اعظاء قرار می گرفت. شاید هر برگشته از کمونیسم جرات نمی کرد با ایجاد استراحتگاه و سو استفاده از نام کومه له ضربه ایی بر پیکر کمونیستی کومه له وارد کند.
انچه مهم است اگر چه این عزیزان همگی دارای خط فکری منسجمی نبوده اند، ولی همگی جهت تشکیل یک تشکیلات کمونیستی متفق القول بوده اند.
با خواندن این اسناد نه اینکه دید من به نسبت رفقای جانباخته محمد حسین کریمی، کاک فواد و طیب عباسی روح الهی هیچ تغیری نکرد، بلکه بار دیگر برای تمام لحظات زندگی سیاسی مبارزاتی این عزیزان سر تعظیم فرود می اورم.
زنده باد ازادی برابری عدالت اجتماعی
زنده باد کومه له
قاسم رفعت ۱۰/۰۴/۲۰۱۶