زاگرۆس پۆست
در این مطلب قصدم آن است که به نوع و نحوه و مکان و زمان انفجارها و ترورهای مرگبارِ عمالِ رژیمِ جهل و جور و جنایت و فساد آخوندی در خارج از کشور علیه مخالفین جان به در برده از چنگال داعشیان پدید آمده د راواخر قرن بیستم و مراکزنظامی و دیپلماتیک کشورهای به اصطلاح استکباری و صهیونیستی آن طورکه ملایان می‌گویند ومی‌نویسند، نه از منظر اینکه چه تعداد انسان درخلالِ این عملیات جنایتکارانه جان خود را ازدست داده‌اند یا دچار معلولیت مادام‌العمر شده‌اند بپردازم.
به طور مشخص آنچه طیِ سی و هفت سال عمر سیاه رژیم آخوندی شاهد بوده‌ایم نمی‌تواند منتسب به مرام و مسلک و خوی انسانی باشد زیرا در پروسه‌ی عمل گوی سبقت را از هر حیوانِ وحشی و درنده و مارهای سمی گزنده ربوده‌اند اما قطعا و با صراحت تمامی انسانهای نیک اندیش فارغ از هر مرام عقیده گواهی می‌دهند مجموعه ایرانیانی که توسط تروریست‌های صادراتی و اجاره‌ایِ رژیمِ وحشیِ ولایتِ مطلقه‌ی فقیه در خارج از کشور به قتل رسیده‌اند اگر درحکومتی دموکراتیک و مردم‌سالار در خدمت ملک و ملت ایران درسمت‌های مختلف قرار می‌گرفتند، می‌توانستند دستاوردهای ارزنده‌ای در عرصه‌های گوناگون از خود بر جای بگذارند.
آنها کسانی بودند که در رده‌های تحصیلی و تخصصیِ بالا با هزینه‌ی همین ملت گرفتار آمده در اسارتِ رژیمِ ملایانِ دین‌کار در داخل و خارج کشور به آن درجات رسیده بودند و قصدی جز آبادی و آزادیِ ملک و ملت ایران نداشتند چرا که پس از گذشت سال‌ها از ترورِ آنها درمی‌یابیم به واقع این ادعا یک حقیقت غیرقابل تردید می‌باشد و برای آگاهی نسل‌های پس ازکودتای استعماری و ارتجاعی سال پنجاه و هفت که موجب شد تا وحشی‌ترین حکومتِ تاریخِ بشریت و در راس آن آخوندی بیسواد و بی احساس چون خمینی در کشورمان مستقر شود.
به فهرست تعدادی ازاین انسانهای جانباخته اشاره می‌کنم؛1. دکترشاپور بختیار 2.دکتر عبدالرحمن برومند 3.دکتر عبدالرحمن قاسملو 4.دکتر کاظم رجوی 5. دکتر صادق شرفکندی 6. محمد حسین نقدی 7. نوری دهکردی 8. دکتر رضا مظلومان 9. فتاح عبدلی10. علی‌اکبر طباطبایی 11. فریدون فرخزاد 12. سروش کتیبه 13. زهرا رجبی 14. عصمت قاضی 15 همایون اردلان 16. حمید چیتگر 17. اکبرمحمدی 18. فاضل رسولی 19. عزیز خزایی 20. سیروس الهی 21. غلام کشاورز 22. صدیق کمانگر و صدها انسان برجسته و آزادیخواه دیگر که طبق آمارِ موثق 187تن در عراق، 19تن در ترکیه، 13تن در پاکستان، 8تن در فرانسه، 6تن در آلمان، 4تن در اتریش، 3تن در سوئد، 3تن در انگلستان، 2تن درسوئیس، 2تن در امارات متحده عربی، 2تن در امریکا، 2تن در فلیپین،2تن در هندوستان، 1تن در ایتالیا، 1تن در دانمارک، 1تن درقبرس.
اما همان گونه که در ابتدای مطلب اشاره کردم قصدم بررسی نوع و نحوه و مکان‌های چنین جنایاتی است که بخشی از آنها علیهِ شهروندان کشورهای قدرتمند جهانی صورت گرفته که طی معاملات و سازش و مصلحت‌گرایی و بازی‌های پیش و پسِ پرده با رژیمِ ملایان خون آنها در واقع فدای آن برنامه‌ها شده و جای تعجب نیست که ده‌ها فردِ شاخص و سرشناس ایرانی در این کشورها توسط گروه‌های مرگِ رژیمِ آخوندی ترور شوند و قاتلین آنها یا موفق به فرار می‌شوند و یا تعدادی که دستگیر شده‌اند طی معاملاتی با شهروندان ربوده شده توسط تروسیت‌های تحتِ حمایتِ رژیمِ آخوندی مبادله و از زندان آزاد شدند و در فرودگاه ،باندهای درون رژیم با حلقه های گل ازانها استقبال می‌کنند.
البته بهتر است بگوییم معنی واقعی دموکراسیِ مورد نظر سرانِ این کشورها را فهمیدیم که دروغی بیش نبوده و نیست زیرا هر کدام از ما جان به در بُردگان سال‌ها در کشورهای اروپایی و امریکایی سکونت داریم و از نزدیک شاهد وضعیت اطلاعاتی و امنیتی در این کشورها هستیم و به همین لحاظ نمی‌توانیم باورداشته باشیم شخصیتی صاحب نام و برجسته‌ای چون شاپور بختیار که در زمان جنگ دوم جهانی عضو سوارنظام ارتش فرانسه و دارای مدارک و مدارج متعدد تحصیلی ازدانشگاه‌های معتبر آن کشور بوده و پس از استقرار حکومت دینی او به عنوان آخرین نخست وزیر رژیم سلطنتی به ناچار از ایران بازگشته و در خانه‌اش پیش از ترور و جان باختن مورد حمله تروریست‌های رژیم آخوندی قرار گرفته بوده با سهل انگاری تیم حفاظتی و عدم تغییر نوع روش و مکان نگهداری ایشان اجازه می‌دهند تعدادی تروریست بدون همراهی پلیس وارد محل سکونت آن بزرگ‌مرد بشوند و به هدف شوم خود و اربابان‌شان برسند.
اما آنچه مورد تعجب بیشتر می‌شود این است که رژیم آخوندی بیست دوم بهمن 1357 بر سر کار آورده می‌شود و در آذرماه 1358 اولین ترورخود را در کشور فرانسه مهد دموکراسی به مرحله اجرا می‌گذارد و طی آن شهریارشفیق خواهرزاده‌ی شاه سابق را به قتل می‌رساند و از همان زمان با فراغ بال و با فرستادن گروه های مرگ که مرکز تدارکات و پشتیبانی آنها در سفارت‌خانه‌های رژیم در کشورهای مختلف بوده مخالفین خود را قلع و قم کرده اما با هیچ اقدام بازدارنده‌ای از سوی دول بزرگ جهانی روبرو نمی‌شود و تمامیِ احکام صادره از سوی مجامع بین‌المللیِ مدافع حقوق بشر و مجمع عمومی سازمان ملل و شورای امنیت به عنوان محکومیت رژیم به علت نقض آشکار حقوق بشر و جنایت علیه بشریت و حمایت از تروریسم بین‌الملل و اقدام به ترور صدها تن ازمخالفین در داخل و خارج از کشور غیرالزام آور بوده و آمرین و عاملین جنایات صورت گرفته هرگز به دادگاه‌های رسیدگی به جنایت علیه بشریت احضار نشده‌اند و ار آن زمان به بعد همین حاکمان جنایتکار در معاملات متعدد و مذاکرات چندین‌گانه طرف دولت‌های کشورهای اروپایی و امریکایی بوده‌اند و در هیچکدام از نشست‌ها به صورت جدی به مسئله نقض آشکارحقوق بشر در رژیم آخوندی اشاره نشده است.
آنچه بر دروغگوییِ دول بزرگ جهانی در رابطه با اعتقاد به دموکراسی و حقوق بشر و حقوق شهروندی مهر تایید می‌زند افزون بر دست داشتن حاکمان رژیم آخوندی در صدها ترور در کشورهای آنها و در چندین انفجار در مراکز نظامی و دیپلماتیک و ترور و ربودن شهروندان‌شان در کشورهای آسیایی و امریکایی و اروپایی نیز نقش مستقیم داشته است که در نهایت آنچه در این مطلب برشمردم نشانگر نقش غیر قابل تردید دولِ مقابلِ گفتگو در سناریوی از پیش تعیین شده‌ی حکومتِ ولایت مطلقه فقیه در ایران است که از دل آن صدها گروه وحشی تروریستی و ویرانگر در منطقه‌ی خاورمیانه و افریقا ظهور کردند و با به آشوب کشیدن کشورهای منطقه بر رونق بازار فروش سلاح و تحکیم مواضع آنها افزودند که آغاز این پروسه خسارت‌بار با جنگ خانمان‌سوزِ هشت ساله‌ی خمینی و صدام آغاز و به تدریج به سایر کشورها سرایت کرده است و می‌رود تا این منطقه‌ی حساس را در آتش تصمیمات ضدبشریِ خود بسوزانند که در پنج سال اخیر شعله‌های آن زبانه کشیده و باعث کشتار صدها هزار و آوارگیِ میلیون‌ها انسان بی گناه و بی پناه گردیده است و اگر به دقت حوادث اتفاقیه را مورد توجه قرار دهیم جای پای حاکمان رژیم آخوندی در آنها دیده می‌شود. درخاتمه می‌خواهم با صراحت بگویم مسئولین وقت تمامی کشورهای اروپایی و امریکایی در جنایات انجام گرفته توسط رژیم آخوندهای حاکم بر کشورمان سهیم بوده‌اند و ملت داغدیده و ستم کشیده‌ی ایران نه فراموش می‌کنند و نه آنها را می‌بخشند.
