ادعای رسمی دولت ترکیه این است که همزمان مواضع پ.ک.ک در شمال عراق و داعش در شمال سوریه را بمباران میکند! اما همه شواهد حاکی از این است که مواضع پ. ک. ک واقعا و وسیعا بمباران میشود و بمباران مواضع داعش فعلا جنبه نمایشی دارد. حتی منابع زیادی خبر از این میدهند که تحت نام بمباران داعش مواضع یگانهای دفاع از خلق و مناطق تحت کنترل آنها وسیعا زیر حملات توپخانه ترکیه بوده اند. به نظر میرسد فعلا عملیات نظامی دولت ترکیه علیه داعش اساسا پوششی برای عملیات گسترده تر علیه پ.ک.ک است.
این حملات نظامی علیه دو نیرویی انجام میشود که تا دیروز دولت ترکیه با یکی در حال مذاکره برای رسیدن به صلح بود و با دیگری نه تنها روابط بسیار حسنه ای داشت بلکه عملا حتی در سطح نظامی از آن پشتیبانی میکرد! همچنین این حملات عله دو نیرویی است که همین الان در نوار مرزی شمال سوریه مشغول نبرد علیه یکدیگر هستند. چه اتفاقی افتاده است؟ چرا بمباران همزمان دو نیرویی که در مقابل هم هستند؟ ترکیه پروسه مذاکره با پ.ک.ک را کنار گذاشته است؟ موضع دولت ترکیه در مقابل داعش عوض شده است؟ ترکیه به موضع آمریکا در قبال دولت سوریه و داعش در منطقه پیوسته است؟
به نظر من ترکیبی از مسائل داخلی و منطقه ای و جهانی منجر به چنین تغییراتی آنهم مشخصا در این مقطع زمانی و با این سرعت شده است. هم زمان و هم همزمانی عملیات نظامی علیه دو نیرویی که در مقابل هم هستند دلایل سیاسی قابل درکی دارد.
زمان این عملیات!
هفته گذشته در شهر مرزی سوروچ در ترکیه، تجمع جوانان سوسیالیست و چپ که خود را برای کمک به بازسازی کوبانی آماده میکردند مورد حمله انتحاری قرار گرفت و تعداد زیادی کشته شدند. خیلی سریع و بدرستی انگشت اتهام به داعش و دولت حامیش یعنی دولت اردوغان نشانه رفت.
داعش منفور مورد حمایت دولت ترکیه در خاک ترکیه به عملیات تروریستی دست زد. شکی نیست که کشتار جوانانی که برای کمک به کوبانی محبوب – خار چشم دولت اسلامی اردوغان – آماده میشدند قند در دل رهبران اسلامی آک پارتی آب کرده است اما کشتار سوروچ در عین حال از نقطه نظر مهندسین سیاسی، نظامی و امنیتی ترکیه یک فرصت طلایی بود که در هو قاپ زدند تا اهداف متعدد سیاسی را به موازات هم پیش ببرند. اتفاقی که به دولت اسلامی اردوغان امکان داد زیر ظاهر “دفاع مشروع از کشور در مقابل تروریسم خارجی” اهداف سیاسی داخلی و منطقه ای اش را پیش ببرد. کشتار بیرحمانه سوروچ توسط تروریستهای اسلامی مورد حمایت دولت اسلامی اردوغان بهانه ای شد که ترکیه با یک تیر چندین هدف را نشان کند!
سرعت حمایت دیپلماتیک و سیاسی از اقدامات دولت ترکیه توسط آمریکا و بخشی از دولتهای غرب و ناتو خیره کننده نیست. چرا که مقدمات تغییر سیاست و بده بدستانها میان ترکیه و آمریکا ماههاست که در جریان است. کشتار سوروچ باعث شد این میوه گندیده بر زمین بیافتد. دولتی که در بال و پر دادن به وحوش داعش نقش بسزایی داشت امروز روی جنازه های جوانان چپ و سوسیالیستی که توسط همان داعش قتل عام شدند دارد سیاستهای کثیفی را دنبال میکند. همین.
اهداف داخلی
١- میدانیم که اردوغان برای تحقق رویای بازسازی امپراطوری عثمانی آنقدر مصر بود که حتی در مراسم تشریفات دیپلماتیکش هم سربازانش را به کلاه و لباس و زره دوران عثمانی مزین میکرد. اما خیلی زود معلوم شد که آن سربازان زبان بسته چیزی جز بازیکنان دست به سینه تئاتری نوستالژیک وخیالی در باره بازگشت امپراطوری عثمانی نیستند.
معلوم شد که ترکیه کارگران، زنان و جوانان، ترکیه ٩٩درصدیها در گزی پارک را نمیتوان با ماکت دوران امپراطوری عثمانی سر کار گذاشت. ترکیه هم مثل همه نقاط دنیا در چند سال گذشته محل کشمکش ٩٩ درصدیها با اقلیت میلیاردر و فاسد حاکم بوده است. فسادی که فقط یک قلمش دزدیهایی بود که یک سرش در بیت خامنه ای و سر دیگرش در بیت اردوغان بود.
دریای میان فقر و ثروت، کشمکش میان فقرا و طبقه صاحب سرمایه، در جریان گزی پارک به رو در رویی تمام عیار دولت اردوغان و مردم منجر شد. دولت اسلامی اردوغان اگر چه “غائله” را موقتا پایان داد اما به قیمت منفور و مطرود شدن دولتی که قرار بود مدل اسلامی آلترناتیو برای بحرانهای حکومتی منطقه ارائه دهد. حمایت دولت اردوغان از نیرویی که فعلا رکورد جنون و توحش است این حکومت و دار و دسته اش را حتی منفورتر کرد.
درچند سال گذشته دولت اردوغان مدتهاست دنبال راهی برای مقابله با پتانسیل اعتراضی وسیع و رادیکال در جامعه است. به نظر میرسد کشتار سورچ توسط اسلامیون متحد ترکیه ظاهرا شرایط مناسبی فراهم کرد که دولت حامی همین اسلامیون به بهانه همین کشتار کمپین مقابله با مردم معترض ترکیه را سازمان دهد.
در تبلیغات رسمی دولت ترکیه آگاهانه و سازمانیافته منظما پ.ک.ک و داعش کنار هم گذاشته میشوند. منظما اعلام میشود که در “عملیات ضد ترور” نیروهای امنیتی صدها نفر از داعش و پ.ک.ک را دستگیر کرده اند. آنها را در تلویزیون کنار هم نشان میدهند. مستقل از نظر و نقد ما در مورد جریان ناسیونالیستی پ.ک.ک ، دولت ترکیه آگاهانه، حساب شده، و وقیحانه داعش و پ.ک.ک را با هم تداعی میکند تا علیه مردم معترض، مخصوصا مردم معترض به سیاستهای کثیف اردوغان در حمایت از داعش، با آویزان شدن به تروریسم داعش فضا سازی کنند. “عملیات ضد ترور” کنونی عملا و واقعا پوششی برای عملیات علیه فضای اعتراضی، عملیات علیه معترضین ضد حکومتی است.
۲- موقعیت تضعیف شده حزب اسلامی “عدالت و توسعه” و پیروزیهای جدی حزب اتحاد دمکراتیک خلقها در انتخابات قبلی همه آرزوهای مالیخولیایی اردوغان برای بازگرداندن امپراطوری عثمانی را برباد داد. آرزوی یک رئیس جمهوور مقتدر بر راس یک دیکتاتوری پارلمانی بر باد رفت. الان صحبت بر سر تجدید انتخابات است. حزبی که در کنار فساد اقتصادی اش پرونده همکاری با داعش را هم زیر بغل دارد و مخصوصا در میان مردم کردزبان و اقشار آزادیخواه و سکولار ضد داعش منفورتر شده است با عملیات همزمان علیه پ.ک.ک و داعش قصد دارد محافل و احزاب ناسیونالیسم ترک و هوادارانشان را به سمت خود جلب کند تا بتواند توازن پارلمانی کنونی را برهم بزند و دولت پادرهوای کنونی را به سر و سامان برساند.
اینها مصرف داخلی عملیات همزمان علیه پ.ک.ک و داعش است.
اهداف منطقه ای و جهانی
١- حضور عملی در ائتلاف غرب
کشاکش برای تحکیم موقعیت و تامین بیشترین قلمرو نفوذ سیاسی منطقه در میان قطبها و قدرتهای منطقه ای همچنان در جریان است. قطب آمریکا و دول غرب و عربستان و ترکیه و قطر و غیره از یکطرف و قطب روسیه و جمهوری اسلامی و نوچه هایشان مثل حزب الله و غیره از طرف دیگر. اینها همچون لاشخوران سیاسی بر فراز لاشه سوریه و عراق و یمن بال میزنند تا سهم شیر خود را در آینده سیاسی منطقه تامین کنند.
میدانیم که تا همین دیروز دولت ترکیه در جریان شاخ به شاخ شدن ائتلاف و داعش ساز خود را میزد. دولت اردوغان در قبال استراتژی برخورد به داعش و دولت بشار اسد کلاهش با آمریکا تو هم رفته بود. آمریکا مواضع داعش در اطراف کوبانی را بمباران میکرد درحالیکه ترکیه به هر طریق ممکن برای سقوط کوبانی بدست داعش تلاش میکرد. آمریکا سرنگونی اسد را دنبال نمیکرد در حالیکه ترکیه برای سرنگونی اسد اصرار میکرد. روشن بود که این ناهماهنگی دو عضو ناتو در قبال یک تنش مهم منطقه ای آنهم بیخ گوش ترکیه نمیتواند طولانی باشد.
به نظر میرسد دولت ترکیه متوجه شده است که داعش بی آینده تر از آن است که بتوان به خاطرش به تنش با آمریکا و دول غرب را ادامه داد. کشتار سورچ توسط داعش ظاهر دیپلماتیک و تبلیغاتی ورود عملی به ائتلاف از طریق بده بستانهای نظامی و سیاسی با آمریکا را فراهم کرد.
دولت ترکیه با بمباران نمایشی مواضعی از داعش – مستقل از صدمات واقعی این بمبارانها علیه داعش – و اجازه استفاده آمریکا از پایگاه اینجرلیک عملا به سیاست آمریکا درمنطقه تن داده است. اینها امتیازاتی که دولت اردوغان به آمریکا داده است.
اما در مقابل دولت ترکیه امتیازاتی گرفته است که برای پیدا کردن موقعیت مناسب در منطقه برایش اهمیت نظامی و سیاسی بالایی دارد. طبق اخبار واشنگتن پست آمریکا به خواست ترکیه برای ایجاد یک منطقه حائل (نه الزما منطقه پرواز ممنوع) درمرز شمالی سوریه نظر مساعد نشان داده است. ترکیه به چنین منطقه حائلی اساسا برای تحت کنترل گرفتن مرز پرتنش با سوریه و به طور مشخص مهار و مقابله با خطر پیشروی حزب اتحاد دمکراتیک و نیروهای مدافع خلق و جریانات وابسته به پ.ک.ک نیاز دارد. صحبت از یک منطقه به طول قریبا صد کیلومتر و عمق ۵۰ کیلومتر در سمت غرب کوبانی است.
امتیاز دیگری که دولت ترکیه گرفته است حمایت رسمی و علنی کاخ سفید و ناتو از دولت اردوغان و عملیاتش علیه پ.ک.ک . تحت عنوان “حق ترکیه به عنوان عضوی از ناتو برای دفاع از خود در مقابل تروریسم” است. دوت ترکیه دارد انتقام شکست مفتضحانه داعش و خودش در مقابل نیروهای مسلح حزب اتحاد دمکراتیک کردستان سوریه را آنهم با حمایت رسمی دولتهای مهمی از غرب میگیرد. “انتقامی” که قرار است موقعیت دولت اردوغان در مقابل پ. ک. ک و نیروهای متحدش در سوریه را تقویت و تحکیم کند.
٢- مقابله با پیشرویهای حزب اتحاد دمکراتیک
از نقطه نظر دولت اسلامی ترکیه و احزاب و نیروهای ناسیونالیست ترک، موقعیت حزب اتحاد دمکراتیک و پیشمرگه هایش تحت نام “یگانهای مدافع خلق” در شمال سوریه یک مساله جدی است. این حزب تحت نفوذ پ.ک.ک است و هر درجه تحکیم موقعیت سیاسی و نظامی اش در شمال سوریه مخصوصا در مقابل داعش مستقیما به معنای محکم شدن موقعیت پ.ک.ک است. دولت ترکیه با حمایت کامل از داعش و درهم شکستن مقاومت کوبانی شکست جدی حزب اتحاد دمکراتیک را دنبال میکرد که به آرزویش نرسید. همان هدف را الان با تاکتیکهای جدید و با حمایت آمریکا میخواهد پیش ببرد. ایجاد منطقه حائل میان کانتون کوبانی و عفرین – منطقه ای که تحت کنترل داعش است – اولین و مهمترین هدف نظامی ترکیه است. دولت ترکیه از این نگران است “یگانهای مدافع خلق” بتوانند در این منطقه داعش را شکست داده و کانتون کوبانی را به کانتونن عفرین و از این طریق کل منطقه تحت کنترل حزب اتحاد دمکراتیک را به دریای آزاد وصل کنند. چیزی که میتواند موقعیت نظامی، مالی و اقتصادی حزب اتحاد دمکراتیک و منطقه تحت نفوذش را تغییر دهد.
مساله فقط تحکیم موقعیت نظامی و اقتصادی نیست. وجه سیاسی چنین اتفاقی حتی برجسته تر است. داعش یک بار در کوبانی وشرق کوبانی تجربه سنگین شکست توسط یگانهای مدافع خلق را تجربه کرده است. شکستی که در عین حال در انظار عمومی شکست دولت اردوغان هم تلقی شد به این دلیل ساده که داعش در تعرض به کوبانی نه تنها از حمایت لجستیکی ترکیه برخوردار بود بلکه ترکیه همه تلاشش را کرد تا ارتباط کوبانی با دنیای خارج را چه از لحاظ نیروی انسانی و چه از لحاظ دارو و آب و غذا قطع کند و پیروزی نظامی داعش را تضمین کند. محاصره کوبانی در واقع توسط داعش و دولت ترکیه باهم پیش میرفت. برای دولت اردوغان این یک کابوس سیاسی که یک بار دیگر این بار در غرب کوبانی داعش مورد حمایتش شکست سنگینی از یگانهای مسلح حزب اتحاد دمکراتیک متحمل شود.
٣- و بالاخره همانطور که بیانیه کمیته کردستان* بدرستی تاکید کرده است آمریکا با زیر فشار قرار دادن نظامی پ.ک.ک قصد دارد این سازمان و از این طریق آن حزب اتحاد دمکراتیک کردستان سوریه را مجبور کند در کشمکش دولتها و قدرتهای منطقه از جبهه جمهوری اسلامی و اسد فاصله بگیرند و در چهارچوب مورد نظر آمریکا بازی کنند.
ترور و ارعاب جامعه تحت نام “عملیات ضد ترور” محکوم است!
دولت اردوغان تحت نام عملیات ضد ترور در واقع کمپین وسیعی علیه مردم معترض براه انداخته است. به نام مبارزه علیه تروریسم عملیات وسیع دستگیری و سرکوب نیروهای اپوزیسیون، مخالفین چپ و معترض سازمان داده است. دستگیری عناصری از داعش این وسط اساسا پوششی برای دستگیریهای وسیعتر نیروهای چپ است. پوششی برای مشروع جلوه دادن کمپین سازمانیافته برای ارعاب جامعه است. دولت ترکیه به نام مبارزه با ترور دارد جبهه اعتراضی در جامعه را ترور سیاسی میکند.
تا جاییکه به شاخ به شاخ شدن دولت ترکیه و داعش مربوط است، هر چقدر بیشتر میان این متحدین دیروز ترک بیافتد و هر چقدر بیشتر به جان هم بیافتند و نیروهای همدیگر را هرز دهند همانقدر باید بیشتر خوشحال بود. اما بمباران مواضع نیروهای مخالف، تعرض به نیروهای اپوزیسیون و کمپین ارعاب جامعه با صراحت تمام باید محکوم شود. باید اهداف شوم پشت این ظاهر دروغین مبارزه با ترویسم را برملا کرد. باید نشان داد که اگر قرار است ریشه ترور در ترکیه خشک شود باید سراغ آدرسهای اصلی رفت که سازماندهنگان اصلی ترور و ارعاب را در خود جای داده اند. محافل حاکم پشت صحنه، رهبری حزب اسلامی حاکم، سازمان امنیت ترکیه و کلا حاکمیت ترکیه خانه های امن و اصلی ترور و ارعاب هستند. اینها همانهایی هستند که بدون ذره ای شرم زیر بغل هیولایی خون آشام به نام داعش را گرفتند و سرپا نگهش داشتند.
در یک دنیای آزاد و انسانی، در دنیایی که سرنوشت سیاسی شهروندان از دست میلیاردرها و تبهکاران مذهبی و ناسیونالیست حامیشان که معمولا در دولت و نهادهای قدرت متشکل هستند رها شده است؛ در دنیایی که اراده مردم شریف و زحمتکش و ستمدیده، اراده کارگران و زنان و جوانان و همه شهروندان به صورت قدرت حاکم اعمال میشود؛ در دنیایی که وظیفه سیاست و قانون و نهادهای اداره جامعه تامین سعادت و آزادی و حرمت و رفاه و امنیت همه شهروندان است؛ در چنین دنیایی اردوغان و بغدادی و خامنه ای و بسیاری از رهبران کشورها و سران دول غرب که باهم دنیا را به خون و لجن و کثافت کشانده اند باید در کنار هم به اتهام جنایت علیه بشریت محاکمه شوند.