پێنج شه‌ممه‌ 21 تشرینی دووه‌م 2024

انتظار! / رشاد مصطفی سلطانی

چقدر جانفرسا و سخت است کە در انتظار عزیزی باشید ؟ شب هنگام در کنارت بودە و زمین لرزە فرصتی ندادە کە خودش را نجات دهد و اکنون در دام سیمان های بتونی اسیر است . آیا چە کسی نالە و فریاد های این عزیز می شنود ؟ آیا این انسان شریف و ناتوان و تنها چگونە میتواند مرهمی بر دل رنجور خویش نهد ؟ ثانیە هاو دقیقە ها و ساعت ها انتظار، برای نجات دلبندش ، با حرکتی کند سپری میشوند و گوئی سال ها در سراچەی دلش در انتظار بودەاست . شهروندان این اقلیم چنان مورد تهاجم قهر طبیعت قرار گرفتند کە در یک لمحە ، زندگیشان تهی از شادی و آسایش گردید . آیا میتوان بادستان خالی عزیزی کە زیر خروارها تن خاک و سنگ پرس شدە نجات داد ؟ چە رابطەای عاطفی ونامرئی بین جویندە و گمشدە در این لحظات مرگ و زندگی حکم فرمااست ؟ این انسان رنجدیدە بدنبال گمشدەاش کە فریاد بر آوردە در تلاش است. چە ابزاری بغیر از دستانش در اختیار دارد ؟ منطقەی جغرافیائی آنها سرشار از طلای سیاە ( دریای نفت خام ) بودە کە سال های سال است توسط حکومت های نالایق شاهی و اسلامی و با شراکت کارتل های نفتی بە یغما میرود . و حتی از این سرمایەی کلان، یک دولار بە شهروندان منطقە نرسیدەاست . گوئی انسان های این واحد جغرافیائی در ” حصار رنج ” ها اسیر گشتەاند . ماسمیدیای مزدور و نا شرافتمند دولتی عمق فاجعە و میزان و سطح تخریب را پنهان می کنند . حاکمان در فکر پر کردن کیسە ها و حساب های بانکی خود بودە و بە سرنوشت مردم ، دهن کجی و مسخرە می کنند . می باید از همکاری و کمک های بیدریغ مناطق کردنشین و سایر نواحی ، کە بی محابا و بدون ترس از دیوار دیکتاتوری و پلیس ، وسایل زیست را در اختیارشان گذاشتەاند تشکر و قدردانی نمود .

در جائی کە سانسور بر زبان تحمیل شدە و ، قلم از نوشتن محروم گردیدە ، تنها موسیقی بیانگر زندگی محرومان است . و ما اکنون فقط در نوای موسیقی فلکلور وآواز های حزین مردم منطقە ، قادر خواهیم بود ، درد مشترک آنها را دریابیم .

 

در عکس ، رنجبری تک وتنها بدنبال عزیزی گمشدە در تلاش بودە وبە فریادهایش گوش میدهد .

 

( ر – م س ) هفدهم نوامبر ٢٠١٧ = گەڵاڕێزانی ١٣٩٦ ی هەتاوی

بابەتی هاوپۆل

قفس، یادداشت چهارم: پیش‌بند “به یاد سپیده فرهان”

مژگان کاوسی تا کنون دو بار بازداشت شده‌ام و هر دو بار در خانه‌ی خودم؛ …