چوار شه‌ممه‌ 17 نیسان 2024

به بهانە انتخابات امریکا / رضا کعبی

١_ دنیای واقعی با دنیای مجازی درە عمیقی فاصلە دارد. هیاهو و طوفان به پاکردن در دنیای مجازی همچون طوفان در فنجان به پاکردن است. دنیای مجازی بسیاری را از دنیای واقعی و ارزش و معیارهای آن دور کردە است. عمدە ابتکار و “نوآوری” در دنیای مجازی در انحصار قدرت های جهانی و دستجاتی از قبیل داعش است که بسیار ماهرانه از آن در جهت نقشەهای خود بهرە می جویند.

 

٢_ این بیماری کشندە متاسفانە دامن احزاب را فرا گرفتە است. هیاهو در مورد جایگاە رهبر و تاکتیک و نفوذ حزب در دنیای مجازی به یک سبک، به یک نیاز، به یک ابزار ساکت کردن مخالفان و هرگونە صدای اپوزیسیون تبدیل شدە است. یک حزب نەچندان عمدە می تواند با ارسال پیام به رۆسای جمهوری عالم با عکسی از دبیرکلش با یک رئیس جمهور و پخش آن در دنیای مجازی برای خود دنیایی بسازد. با فتوشاپ می توان از خود جایگاه دیگری نشان داد.

٣_ رسانەها بیش از پیش به ابزار تحمیق، به بلندگوی بالادست ترین لایەهای طبقە حاکم، زۆرداران و سرمایەداران، به سازمان و به توجیە وضع موجود تبدیل شدەاند. به نظر می رسد که از همان تز گوبلنزی پیروی می کنند که “دروغ هرچە بزرگتر باشد، باورکردنش آسان تر است” اما با ابزارها و شرایط بسی متفاوت از بیش از نیم سدە قبل. ماهوارەها و پیشرفتەترین ابزار رسانەای دارند پند گوبلنز را روزانە به عمل درمی آورند.

٤_ رسانەهای احزاب سیاسی بیش از پیش رسالت آگاهگری و روشنگری خود را از دست دادەاند. کار فکری و کار تئوری و پرادختن به تدوین استراتژی سیاسی جای خود را به ظاهرشدن در یکی دو مناظرە تلویزیونی و چند موضع گیری روزانه در سال دادە است. رهبران و کادرهای نمادین احزاب از این عرصە دور افتادەاند و به منابع مالی و فرماندەهی نیروی مسلح و دیپلماسی چسبیدەاند. از سرمقالەهای رهبران احزاب، از ارائە سمیناری تحقیقی در مورد مسائل حزب و جامعە خبری نیست. سنت ویرانگر جیرەخواری را در ارگان هایی که سابقا مرکز تولید فکر و سیاست و اندیشە بود، رواج می دهند و رسانەهای حزبی حتی در میان رهبری حزب کم ترین خوانندە را دارند. و یا در بهترین حالت این عرصە را به حال خود رها کردەاند.

٥_ نظرسنجی ها برخلاف سابق که ارادە افکار عمومی جامعە را بیان می داشتند، اکنون به ابزارها و اهرم هایی برای شکل دان به افکار عمومی در جهت نیازها و منافع طبقە حاکم بدل گشتەاند. تفاوت فاحش میان نظرسنجی در انتخابات امریکا با آرا ریختە شدە به صندوق ها به فاصلە کم تر از ٢٤ ساعت دلیلی است بر ادعای فوق.

٦_ برای رئیس جمهور شدن کم ترین دانش و کم ترین سابقە مدیریت و تخصص در مدیریت دولتی و ادارە امور لازم است. در میان احزاب سیاسی نیز معیارهای وارد شدن به عرصە رهبری و کار در ارگان های رهبری به شدت افت کردە است و هنوز دورە اپوزیسیون را طی می کنند که در درون خود “جنگ قدرت” دن کیشوتی را پیش می برند. بر سر خزانە خالی رقابت مالی می کنند و به پست های حزبی در حالیکە کل حزب دورە رونقی را ندارد به شدت چسبیدەاند. در حالیکە اختلافات بالا می گیرد کسی از مضمون سیاسی و محتوی اختلاف اطلاعی ندارد.

٧_ ترور شخصیتی در هنگامە انتخابات و اختلافات می تواند برضد خود تبدیل شود. همگان با نازل ترین ادبیات به ترامپ تاختند. اوباما او را بی لیاقت ترین کاندید ریاست جمهوری تاریخ ایالات متحدە نامید و سیلی ویرانگر از دشنام های بالاترین مقامات حزب خودی و رسانەهای جهان. اما کارگر نیفتاد. در پس “کاراکتر” ترامپ و تشبیهات نازل از وی، ترامپ سخنانی به زبان راند که بسیاری در جامعە امریکا تشنە شنیدنش بودند. و همان کسان زود فهمیدند که در پس این هجوم شخصی علیە ترامپ و ترور شخصی بی رحمانەاش، کاسەای زیر نیم کاسە نهفتە است. هیات حاکمە و مدافعان وضع موجود که در قامت هیلاری کلینتون تبلور یافت برای لاپۆشانی کاستی ها و شکست هایشان و برای فرار از پاسخ های روشن به سئوالات به ترور شخصیتی ترامپ پرداختند. ( این کە آیا ترامپ شایستە چنین هجومی بود یا نە، چیزی از این حقیقت نمی کاهد که این یورش ها در راە کسب قدرت انجام می گیرد و مجاز نیست.)

٨_ حکام و احزاب جامعەای که در جنگ قدرت و در ضمن اختلافاتشان به ترور شخصی روی می آورند، در واقع سیما، منش و نوع مدیریت شان را عرضە می کنند. اوباما نهایتا پذیرای ترامپ شد و دیداری مملو از ریا و تظاهر و نمایشی از دولتمردانی که اگر نتوانستند بر هم غلبە کنند با هم بر سر جابجایی قدرت و با سیاست های نە چندان متضادی توافق می کنند.

٩_ حکام در قدرت دولتی و حزبی نمی توانند برای بقا خود به هر روشی دست بزنند. آنانکە باید قدرت را واگذار کنند بهتر است به دیگران نتازند. بازکردن پروندە دیگران برای تکیە به جایگاهی که باید ترکش کرد، پایان غم انگیزی خواهد داشت.

١٠_ انتخابات ها، دورەهای حزبی و رقابت های انتخاباتی و تلاش برای تکیە زدن به کرسی ها بالاخرە دورەای دارد و به پایان می رسد. کیانند و کجایند آنانکە با به جاگذاشتن سنت و اندیشە و منشی که می پندارند تا جامعە و پیرامون خود را چندین گام به جلو بکشاند. تاریخ عبارت از آن چە نیست که به ما عرضە شدە است، سازندگان تاریخ خۆیش باشیم اگرچە در شرایط نامطلوب و برخلاف امیدها و آرزوهای خود قرار گرفتەایم.

بابەتی هاوپۆل

قفس، یادداشت چهارم: پیش‌بند “به یاد سپیده فرهان”

مژگان کاوسی تا کنون دو بار بازداشت شده‌ام و هر دو بار در خانه‌ی خودم؛ …