پافشاری جعفرعظیم زاده برخواسته خود و وضعیت بحرانی جسمیش
دیروز 22 خرداد ماه همزمان با برگزاری تجمع اعتراضی جمعی از کارگران و معلمان بهمراه خانواده عظیم زاده درمقابل زندان اوین که بامقاومت و ممانعت شدید نیروهای امنیتی، لباس شخصی و پلیس انتظامی همراه بود، در درون زندان نیز جعفر عظیم زاده پنج شش بار به مدت کوتاه سرش گیج رفته واز حال میرود و کف سلول میافتد و این مسئله در گزارش زندان نیز به ثبت میرسد.
جعفرعظیم زاده تا کنون علیرغم بحرانی و غیرقابل پیش بینی شدن وضعیت جسمی اش پس از 45 روز اعتصاب غذای طولانی همچنان با اصرار بر تحقق خواسته اش مبنی بر تجدیدنظر بر پرونده اش بعنوان کوچکترین اقدام و نخستین گام قوه قضائیه در اجرای آن خواسته ومطالبه عمومی که مشترکا” با اسماعیل عبدی طی بیانیه ای که بمنظور حذف اتهامات امنیتی از پرونده های کارگران و معلمان و فعالین اجتماعی مطرح کرده اند، همچنان به اعتصابش ادامه میدهد.
اتحادیه آزاد کارگران ایران دستگاه قضایی را مسئول مستقیم هر گونه عواقب زیانبار و غیر قابل پیش بینی این اعتصاب غذای طولانی میداند.
اتحادیه آزاد کارگران ایران
23 خرداد 95
کانون صنفی معلمان ایران صدور حکم شلاق کارگران آق دره و اجرای آن را محکوم میکند!
با چنین نگاه و تحلیلی از خشونت در اجتماع و آثار مخرب آن بر جامعه به طور کلی و دانشآموزان به صورت خاص ، کانون صنفی معلمان ایران بهعنوان یک تشکل صنفی و آموزشی، صدور حکم شلاق کارگران آق دره و اجرای آن را محکوم میکند. ما اعتقاد داریم پاسخ مطالبات صنفی و معیشتی زندان و شلاق نیست و بر این مبنا این عمل غیر انسانی را نفی می کنیم و شلاق زدن کارگران را یک خشونت عریان بر علیه حق معیشت و دستمزد در جامعه میدانیم. چرا که ما چگونه میتوانیم از حقوق صنفی و اجتماعی معلمان به عنوان بخشی از جامعه دفاع کنیم، و در همان حال از نادیده گرفته شدن همان حقوق برای سایر اقشار بی تفاوت عبور کنیم.؟ و مهمتر اینکه ما چگونه می توانیم به کودکان در مورد رفتار بدون خشونت آموزش دهیم و بر خشونتی که در جامعه و خیابان رخ می دهد چشم ببندیم و سکوت کنیم؟
از نظر کانون صنفی معلمان این قبیل احکام به جامعه آسیب دیده ما کمک نمیکند و صدور و اجرای آن ها برای معلم، دانشجو و کارگر، محکوم است ونسبت به پیامدهای فاجعه بار گسترش خشونت در جامعه ، در نتیجه صدور واعمال چنین احکام غیر انسانی ،به مسئولین هشدار می دهیم.
از نظر ما به عنوان کانون صنفی معلمان ، مناسب ترین راه حل برای بهبود شرایط هر صنف، اعم از معلمان ،دانشجویان ،کارگران ،پرستاران و سایر اقشار صنفی، تشکل یابی مستقل و تقویت نهادهای مدنی است .
بیانیه کانون صنفی معلمان ایران (تهران)در ارتباط با بازتوليد خشونت در جامعه
به نام خداوند جان و خرد
اگر چه نمی توان دورانی را تصور نمود که جامعه ی ایرانی _ همانند سایر جوامع _ خالی از جلوه های خشونت بار بوده باشد، اما دست کم در یک دهه ی اخیر شاهد روند نگران کننده ای از افزایش خشونت در کشور بوده ایم که تامل بیشتر در این زمینه را ضروری می نماید.
افزایش تعداد قتل های خانوادگی، استفاده از روش های خشن برای تحمیل نظرات در روابط بین فردی هم در خانواده و هم در سطح جامعه، در سال های اخیر مصداق های متعددی یافته اند. قتل معلم بروجردی به وسیله ی دانش آموز ش، گزارش های متعدد از برخوردهای ناهنجار والدین دانش آموزان با معلمان و کادر مدرسه،در یکسال اخیر،گزارشاتی از تنبیهات بدنی دانش اموزان بوسیله معلمان ، کشته شدن علی چراغی کارگر دستفروش در سال 93 با ضربات پنجه بکس ماموران شهرداری و واقعه ی تاسف بار شلاق خوردن تعدادی از کارگران معدن به دلیل اعتراض به اخراج از محل کار،تنها نمونه هایی از رواج خشونت به مثابه امری عادی در جامعه است. بر این موارد، شیوع خودکشی به عنوان یک روش اعتراض بخصوص خودکشی دانش آموزان را می توان بعنوان نشانه ای از جامعه بحرانی وخشن افزود .
مرور اخبار مربوط به خودسوزی کارگران مانند خودکشی حمید فرخی در فروردین1394، خودکشی کارگر بخش خدمات فروشگاه رفاه در شهرری به دلیل عدم تمدید قرارداد در بهمن 94 ، خودکشی بهزاد علیپور، خباز سنندجی به دلیل ناتوانی در تامین معاش در اردیبهشت 95 و خودسوزی اسماعیل شاوردی در هفتم خرداد 1395 و مواردی دیگر از این دست بیانگر واقعیات تلخ و دردناک جامعه ماست. اخبار این حوادث زندگی انسان هایی را به تصویر می کشد که شرایط اجتماعی موجودو فشارهای معیشتی و اقتصادی ، آنها را یکی پس از دیگری به کام مرگ میفرستد. کارگری که زحمت میکشد ولی همان دستمزد حداقلی را هم دریافت نمی کند و علاوه براین ، اعتراضش بی فرجام است یا همراه با پاسخی خشن، در مسیری قرار می گیرد که درنهایت چاره ای جز پایان دادن به زندگی خود به مثابه و نمادی از نوعی اعتراض برایش باقی نمی ماند.
در کنار آمار خودکشی و خودسوزی کارگران، ما شاهد خودکشی کودکان و نوجوانانی هستیم که باید کودکی کنند اما طناب دار را برای پایان دادن به مرگ انتخاب می کنند این کودکان دانش آموز در سنی مرگ را انتخاب می کنند که با بحران های فردی و اجتماعی فراوان روبرو هستند و ضروری است نظام آموزشی به این مهم توجه نماید اما گویی سیاستگذاران آموزشی اهمیتی برای مشاوره و مددکاری اجتماعی در نظام آموزشی قایل نیستند و الا با کدام استدلال آموزشی و اجتماعی می توان مقطع متوسطه دوم را از مشاوره محروم نمود؟ در فقدان خدمات حمایتی و مشاوره ای است که کودکان در سن تحصیل در خیابان رها می شوند تا موردد تجاوز و آزار قرار گیرند و گویی هیچ مرجعی وظیفه خود نمی داند که نسبت به این نابسامانی پاسخگو باشد.
تصویر جامعه از این منظر بسیار نگران کننده است و وقتی این نگرانی دو چندان می شود که اخباری مبنی بر خشونت عریان نسبت به نیروهای مولد جامعه دیده میشود؛ تصویری که در آن کارگران را به جرم اعتراض برای بقا به زیر شلاق می برند. کارگرانی که نه اختلاس کردهاند و نه برای جامعه رعب و وحشتی ایجاد نمودهاند. کارگرانی که صدایشان برای گرفتن حقوق پرداخت نشدهشان اندکی بلند ترشده است. کارگرانی که از اخراج،تهدید،سرکوب دستمزد و معیشت و خودکشی همکار درمانده خود به خشم آمدهاند.اما به جای شنیده شدن صدای عدالتخواهانه شان،آنچه دریافت میکنند ضربات شلاقِ نگاهِ سودمحوری است که خشونت را به عنوان تنها پاسخ در برابر آنان قرار میدهد.
ما معلمانِ فرزاندن این اقشار زحمتکش هستیم. برخاسته از خانوادههایی که با انواع رنج و آسیب دست و پنجه نرم میکنند و امروز انچه ناباورانه نظارهگر آن هستند شلاق خوردن،اخراج شدن و محروم ماندن از ابتدایی ترین حقوق انسانی و اجتماعی خویش است.
کودکان این جامعه و فرزندان این کارگران به عنوان دانش اموزان ما ،هنگامی که شاهد اعمال چنین خشونت عریانی علیه پدران و برادران خود هستند ؛ آنچه ملکهی ذهن آنان می شود ،خشونت به عنوان تنها روش است.درنتیجه با ترسیم چنین مختصاتی برای جامعه، دیدن انواع رفتارهای ناهنجار و خشن در دانشآموزان، حیرت انگیز نخواهد بود.
اینچنین است که آموزش معلم به دانشآموز زخم خورده از این شرایط، به منظور تلاش فردی و جمعی مسالمت جويانه برای رشد و ترقی و بهبود زندگیاش بی اثر میماند ،و معلم و دانش آموز و بتدریج تمامی جامعه در چرخه بی پایانی از خشونت گرفتار می گردند.
با چنین نگاه و تحلیلی از خشونت در اجتماع و آثار مخرب آن بر جامعه به طور کلی و دانشآموزان به صورت خاص ، کانون صنفی معلمان ایران بهعنوان یک تشکل صنفی و آموزشی، صدور حکم شلاق کارگران آق دره و اجرای آن را محکوم میکند. ما اعتقاد داریم پاسخ مطالبات صنفی و معیشتی زندان و شلاق نیست و بر این مبنا این عمل غیر انسانی را نفی می کنیم و شلاق زدن کارگران را یک خشونت عریان بر علیه حق معیشت و دستمزد در جامعه میدانیم. چرا که ما چگونه میتوانیم از حقوق صنفی و اجتماعی معلمان به عنوان بخشی از جامعه دفاع کنیم، و در همان حال از نادیده گرفته شدن همان حقوق برای سایر اقشار بی تفاوت عبور کنیم.؟ و مهمتر اینکه ما چگونه می توانیم به کودکان در مورد رفتار بدون خشونت آموزش دهیم و بر خشونتی که در جامعه و خیابان رخ می دهد چشم ببندیم و سکوت کنیم؟
از نظر کانون صنفی معلمان این قبیل احکام به جامعه آسیب دیده ما کمک نمیکند و صدور و اجرای آن ها برای معلم، دانشجو و کارگر، محکوم است ونسبت به پیامدهای فاجعه بار گسترش خشونت در جامعه ، در نتیجه صدور واعمال چنین احکام غیر انسانی ،به مسئولین هشدار می دهیم.
از نظر ما به عنوان کانون صنفی معلمان ، مناسب ترین راه حل برای بهبود شرایط هر صنف، اعم از معلمان ،دانشجویان ،کارگران ،پرستاران و سایر اقشار صنفی، تشکل یابی مستقل و تقویت نهادهای مدنی است .
کانون صنفی معلمان ایران خرداد 95
توضیح وکیل کارگران معدن بافق در مورد احکام تعلیقی اخیر
وکیل کارگران معدن سنگ آهن بافق می گوید: پرونده موکلانم شاکی خصوصی نداشته است، در عین حال در یکی از پرونده ها ، فرماندار بافق شاکی دولتی یکی از موکلانم بوده است.
به گزارش23خردادایلنا،محمدعلی جداری فروغی وکیل کارگران شرکت معدن سنگ آهن بافق، در تشریح جزییات احکام صادره برای 9 کارگر معدن سنگ آهن بافق گفت: در پرونده اول، دادستان بافق علیه “محمد حسن تشکری” به علت جنبه عمومی جرم شکایت کرده بود و این شکایت برمبنای صورت جلساتی بود که شورای تامین شهرستان بافق با حضور فرماندار تنظیم کرده بود.
وی افزود: در نتیجه در این پرونده، فرمانداری بافق در مقام شخصیت حقوقی و دولتی شاکی محسوب میشود و حکم موکل من بر اساس همین شکایت صادر شده است.
این وکیل دادگستری با تاکید بر این که در پرونده آقای تشکری، شرکت سنگ معدن از ابتدا هیچ شکایتی نکرده و پرونده فاقد شاکی خصوصی بود؛ گفت: در پرونده دوم نیز شرکت سنگ آهن بافق در مراحل رسیدگی، شکایت خود را پس گرفت و تقاضای مختومه نمودن پرونده را داشت، اما با این وجود موکلان من در پرونده دوم، به دلیل شکایت مدعیالعموم متهم شدند و احکام آنها صادر شد.
فروغی تصریح کرد: در مراحل مختلف اعتراضات بافق و رسیدگی به آن ، اداره کار شهرستان بافق و استان یزد با توان کافی وارد نشدند چرا که اگر اداره کار در پیگیری مطالبات کارگران جدی تر عمل میکرد و حقوق قانونی کارگران برآورده میشد، کار به دادگاه عمومی و صدور احکام تعلیقی صادر شده، نمیکشید.
این وکیل دادگستری در پایان گفت: اگر در اختلافات کارگر و کارفرما ادارات کار و هیات های حل اختلاف به درستی به وظایف خود عمل کنند و با ایجاد فضای تعامل و گفتگو مشکلات را حل کنند، پای قوه قضاییه به ماجرا کشیده نمیشود و از تبعات زیانبار آن نیز جلوگیری میشود.
احضار و بازجویی از زاهد مرادی فعال کارگری!
به گزارش رسیده روز شنبه 22 خرداد، زاهد مرادی فعال کارگری توسط اداره اطلاعات سنندج احضار گردید. این اداره طی تماس تلفنی از نامبرده خواست که روز يكشنبه خود را به اداره اطلاعات سنندج معرفي كند.
بر اساس اين گزارش ، نامبرده روز يكشنبه 23 خرداد از ساعت 12 تا 16 در اداره اطلاعات سنندج مورد بازجویی قرار گرفت. مامورین در تماس تلفنی یادآور شده بودند که نامبرده هنگام مراجعه بایستی کارت شناسایی به همراه داشته باشد.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، احضار و بازجویی از زاهد مرادی فعال کارگری را محکوم کرده و همچنین خواهان آزادی کارگران و فعالین کارگری دربند و زندانیان سیاسی می باشد.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
23 خرداد 1395
تعدادی از رانندگان سندیکای کارگران شرکت واحد امروز ۲۳خرداد برای رسیدگی به تخلف و تقلب شوراها به محل وزارت کار مراجعه کردند
تعدادی از رانندگان شرکت واحد که از تقلبات و تخلفات شوراهای فرمایشی به وزارت کار شکایت کرده بودند امروز با مراجعه حضوری به محل وزارت کار خواستار رسیدگی به این تقلبات و تخلفات شوراهای اسلامی کار شرکت واحد که با همکاری مدیریت و حراست شرکت واحد انجام شده شدند. شوراهای فرمایشی کارفرمایی شرکت واحد که هیچ پشتوانه و بدنه کارگری در اتوبوسرانی ندارد هر دوسال با تقلب و تخلفاتی که با هماهنگی مدیریت و حراست انجام میشود ،رانندگان و کارگران شرکت واحد را مجبور به شرکت در این انتخابات فرمایشی میکنند خوشبختانه اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد و رانندگان آگاه و دلسوز با دقت این تخلف ها را پیگیری کرده اند و همچون سال های گذشته با جمع آوری مدارک و شکایت از این شوراها دست ناپاک این نمایندگان پوشالی را رو کرده ،بطوری که در سال های گذشته اعضای سندیکای شرکت واحد توانستند با ارائه مدارک مستند از تقلب های بیشمار این متخلفان مسئولین وزارت کار را آگاه کنند و انتخابات سامانه یک و نه این انتخابات ضد کارگری را منحل کنند ،در حال حاضر این رانندگان درمحل وزارت کارمنتظر هستند تا با مسئولین این وزارت خانه در مورد رسیدگی به این تقلبات و تخلفات شوراها در سامانه های اتوبوسرانی صحبت کنند . متعاقبا اخبار بعدی به اطلاع خواهد رسید. https://telegram.me/vahedsyndica
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
۲۳خرداد ۱۳۹۵
بیانیه تعدادی از سازمانهای مردم نهاد به مناسب روز جهانی مبارزه با کار کودک
تمام 365 روز سال را با کار کودک مبارزه کنیم!
کار کودک هیولای بزرگ، بیرحم و گرسنهای است که توسط اربابان سرمایهدار خلقشده است، از کودکی انسانها تغذیه میکند و سود و پول استفراغ میکند. راههای متفاوتی برای مقابله با این هیولا گزارششده است؛ اما ما فعالان جنبش لغو کار کودک فقط یک راه میشناسیم و آن قطع کردن دست سازندگان است.
مرتضی – پسربچۀ فال فروشی که جسدش در کنار ریل راهآهن درحالیکه با شلوارش خفهشده، پیدا میشود
وحید – کودک کار دستفروش در حال عبور از خیابان دچار تصادف اتومبیل میشود و میمیرد
رسول – از خردسالی در کارگاههای خیاطی کار میکرده است، بارها و بارها مورد تجاوز جنسی قرارگرفته است
مهناز- کودک کار شاغل در کارگاه تا سنین نوجوانی نیروی کارش را به خدمت تولید کالا گرفتند و بعد تنش را برای فروش مورد بهرهبرداری قراردادند
مسعود – از چهار سالگی کارگر آهنگری بوده است، اکنون نیز کارگر است … .
در هر 3 ثانیه یک کودک جان خود را از دست میدهد و در 24 ساعت این عدد 28.800 نفر میشود.
نمونههای ذکرشده در بالا سرنوشت اغلب کودکانی است که بهاجبار و برای رهایی از گرسنگی و مرگ وارد بازار کار شدهاند و شاید بتوان گفت ماندن در چرخه تولید و تبدیل به کارگری بزرگسال شدن شاید بهترین و ایدهآلترین اتفاقی است که میتواند برایشان رخ دهد، مسئولیت ما در قبال چنین سرانجامی برای کودکانمان چیست؟
12 ژوئن روز جهانی مبارزه با کار کودک است، روزانه در سرتاسر جهان کودکان زیادی به کار گمارده میشوند، این مسئله در حالی اتفاق میافتد که انسان قرن بیست و یک به سطح بالایی از آگاهی، شعور، روابط انسانی و اجتماعی دستیافته است و استانداردهایی برای زندگی خلق کرده است که در آن به گفتۀ سازمانهای بینالمللی، کودکان از جایگاه ویژهای برخوردارند و به فراخور کودک بودنشان میبایست بینیاز از هر نیازی باشند، با تمام این تفاسیر شاهدیم که در دنیا امروز علیرغم تمام دستاوردهای بشری اتفاقاتی میافتد که نمیتوان توجیهی برای آن، جز سودآوری عدهای قلیل یافت، اتفاقاتی که در آن کمترین توجهی به سرنوشت کودکان نمیشود.
اتفاقاتی چون جنگهای پیدرپی که سبب آوارگی و بیخانمانی میلیونها انسان شده و همۀ جهان متفقالقول اعلام میکنند که کودکان اولین و مظلومترین این قربانیان هستند. قربانیانی که اگر از جنگ و مهاجرت جان سالم بدر ببرند تازه تبدیل میشوند به نیروی کار ارزان کشور مقصد.
محروم کردن کودکان از «حق تحصیل رایگان»، آنان را در مقابل درهای بسته مدارس و مراکز آموزشی قرار داده و دروازۀ جدیدی به نام بازار کار به رویشان باز میکند.
تحمیل دستمزدهای چندین برابر زیر خط فقر به کارگران و دیگر مزدبگیران جامعه و در بیشتر موارد نپرداختن همان حداقل حقوق و دستمزد برای ماههای متوالی بدون توجه به عواقب فاجعهبار چنین بی حقوقی، برای کارگران و خانوادههایشان، این مورد اخیر از شنیعترین و غیرانسانیترین برخوردهای نهادهای دولتی است که در مقابل اعتراض کارگران معدن آق دره و معادن بافق به اخراج و تعویق حقوق چندماهه، بهجای دستمزد، شلاق را بر پیکرشان نشاندند.
نتیجۀ چنین بی حقوقیهایی اپیدمی شدن فقر و گرسنگی است که یا جان کودکان را میگیرد و یا تهدیدی است در کمینشان با این تیتر: کار یا مرگ بر اثر گرسنگی.
این مسئله آنچنان بزرگ و خطیر است که ILO در بیانیه اخیر خود صراحتاً اظهار میدارد: * «… روز جهانی فرصتی است تا مخالفت خود با کار کودک را اعلام کنید. برای پیوستن به فراخوان پایان دادن به کار کودکان در زنجیرۀ تولید و فراخواندن کشورهایی که هنوز مقاوله نامههای سازمان جهانی کار درباره کار کودک را تصویب و عملی نکردهاند به امضا و تنفیذ این اسناد، ما از شما و سازمانتان دعوت میکنیم که بخشی از [برنامه] این روز جهانی باشید. هر عملی مؤثر است و ما در کنار یکدیگر میتوانیم تغییر ایجاد کنی».
صدور بیانیه با این محتوا و سمتوسو، از سازمانی فرمالیستی نظیر ILO اتفاقی نیست و حاکی از دو نکتۀ اساسی است. نخست آنکه عمق و گسترۀ فاجعهآمیز کار کودکان چنان به نقطه بحرانی رسیده است که حکام و نمایندگان آنان را وادار به واکنشی میکند که انگار تابهحال از آن خبر نداشتهاند؛ اما دوم اینکه حکمت این رویکرد ازآنروست که جامعه متمدن جهانی کمر همت به پایان دادن به این ظلم خونبار بسته است. در هیچ کجای جهان فریاد حقطلبیای را نخواهید شنید، مگر در آن، چه آشکارا و چه در مضمون خواهان پایان دادن به فاجعه کار و استثمار از کودکان نباشند. این رویکرد همگانی جامعه جهانی است که خواب حکام و برنامه ریزان بهرهکشی از انسان را ربوده و به فکر چاره انداخته است. این واکنش و رویکرد، آینۀ تمام نمای خواست و مطالبه و نیز قدرت 99 درصد جامعه است که شعار پایهایاش، پایان دادن به بردگی و بهرهکشی انسان و پایان دادن به استثمار و کار کودکان است.
لغو کار کودک همین امروز، اعتبارش را از این موج و جنبش روبهجلوی امروز جهان گرفته است. جنبشی که فراخوان به حذف حاکمیت و تسلط یک درصدیها بر هستی انسان دارد و خواهان اداره و کنترل جهان به دست همگان است و منابع و ثروت جهان را متعلق به همۀ انسانها میداند. جنبشی که اصل تقدم حقوق و منافع کودکان بر هر مصلحت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، مذهبی و …را سرلوحه مبارزات خود قرار داده است.
برای ما فعالان، لغو کار کودک تنها از مسیر وارونه کردن مناسباتی که بر پایه بهرهکشی و بردگی مزدی بناشده است امکانپذیر است. فراخوان ما به همۀ تشکلها و آحاد جامعه، اعتراض به این وضعیت وحشتناک و شرایط غیرانسانی در جهان و بهویژه وضعیت کودکان کار است. ازاینرو هیچ فرصتی را برای مبارزه با «کار کودک» نباید از دست داد و از همه انسانهای مخالف با این پدیده مذموم دعوت میکنیم تا به صف لغو کار کودک بپیوندند. تأمین حقوق بنیادین کودکان چشمانداز تحقق حقوق پایهای هر انسانی در جهان امروز خواهد بود و «جهان شایسته کودکان، جهانی شایسته همگان است».
12 ژوئن روز جهانی مبارزه با کار کودک گرامی باد!
23 خرداد 95
12 ژوئن 2016
*برگرفته از بیانیه 2016 سازمان جهانی کار با عنوان «توقف کار کودک در زنجیرۀ تولید …».
برای اطلاعات بیشتر به آدرس www.ilo.org/ChildLabourWorldDay مراجعه فرمایید و یا با ipec@ilo.org تماس بگیرید.
سازمانهای مردم نهادی که این بیانیه را امضا کردند:
- موسسه آوای امید
- جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان
- موسسه برای فردای کودکانمان – رشت
- موسسه روانشناختی گوهراندیشان
- مرکز پژوهش و آموزش رهایی
- موسسه صیانت از نهاد خانواده بیرجند
- جمعیت حامیان کودکان کار رشت
- مرکز حمایتی کودک و خانواده شهرکرد
- کلینیک مددکاری اجتماعی آریانا ( استان چهارمحال و بختیاری)
- انجمن دوستداران کودک – تبریز
- مرکز موج مهر-شیراز
- مرکز حمایتی_ آموزشی کودک و خانواده اندیشه نیک همدان
- موسسه حمایتگران نونهال البرز
- انجمن یاری کودکان در معرض خطر
- موسسه پناه کودکان کار – قزوین
- موسسه میعادگاه مهر زاگرس – ایلام
- کانون یاریگران دانشگاه صنعتی شریف
- انجمن خیریه حمایت ازکودکان کاراحسان – لرستان
- موسسه کودکان آفتاب
به مناسبت 12 ژوئن، روز جهانی لغو کار کودک
کودکان کار، محصول جامعه طبقاتی کنونی و نتیجه بی چون چرای عملکرد سرمایه داری و عدم حمایت های اجتماعی و اقتصادی از آنها هستند.
کار کودک، بی هویت نمودن زندگی کودکانه و فرو ریختن تمام آرزوها و شادی های آنها می باشد. تاریخن در نظام سرمایه داری، به دلیل نیروی کار ارزان کودکان، از این نوع استثمار به شدت استفاده شده است. از سوی دیگر رشد مبارزات کارگری در دو قرن گذشته و طرح مطالبات طبقاتی از سوی پیشروان کارگری، حاکمان سرمایه داری را ناچار به قبول مفادی از حقوق کودک کرده که بسیاری از کشورها آن را امضا و متعهد به اجرای آن شده اند. اما از آن جایی که سرمایه داران سود را بر هر چیز دیگری ترجیح می دهند و برای دستیابی به این هدف، با هم رقابت می کنند؛ بسیاری از کشورها پایبند به ممنوعیت لغو کار کودک نیستند. برای نمونه در کشورهای امریکای لاتین، آسیا و آفریقا به دلیل ضعف همبستگی و نبود تشکل های قدرتمند کارگری و هم چنین توهمات ملی گرایانه و قوم پرستی و سرکوب و ارعاب دولت ها، کار کودکان هم چنان یکی از معضلات طبقه کارگر است. از یک سو در کشورهای همین قاره هاست که بسیاری از محصولات کشورهای اروپایی تولید می شود و از سوی دیگر، کشورهای پیشرفته سرمایه داری غربی، ادعای رعایت حقوق کودک را در کشور خود دارند.
اگر چه افراد در سنین کمتر از 18 سال کودک محسوب می شوند و در چهار چوب قوانین بین المللی، دولت ها خود را ملزم به رعایت به این موارد نموده اند، اما به نظر می رسد که می خواهند سن کار کودکان را از 15 سال به 14 سال تغییر دهند، که این خود نشان از عدم پایبندی امضا کننده گان این قبیل عهدنامه ها را دارد. بر اساس آمار سازمان جهانی کار، سالانه ۲۵۰ میلیون کودک ۵ تا ۱۴ ساله در جهان از کودکی محروم می شوند. طبق همین آمار، بیش از 168 میلیون نفر ازاین کودکان وارد بازار کار شده و مشغول به کار تمام وقت هستند. ۶۱ درصد این کودکان در آسیا، ۳۲درصد در آفریقا، ۷ درصد در آمریکای لاتین زندگی میکنند. قاچاق انسان از راههای عمده وارد کردن این کودکان به بازار کاراست. به جز کارگری ِ بردهوار، روسپیگری و فروش اعضای بدن کودکان، از دیگر سرنوشتهای کودکان قاچاق است. این کودکان علاوه بر بخش های غیر رسمی اقتصاد، در همه بخش های تولید از کشاورزی گرفته تا واحدهای تولید صنعتی فعالیت دارند. در کشور امریکا و با همه ادعاهای پیشرفت و دموکراسی، بیش از 500000 کودک کار در مزارع این کشور مشغول به کار هستند.
در ایران هم کار کودک به دلیل بحران اقتصادی و وجود بیکاری و همراه با آن فقر خانواده ها و نبود حمایت های اجتماعی، تراژدی دردناکی را به وجود آورده است. گزارش مرکز آمار ایران نشان می دهد که بیش از ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار کودک کار در ایران وجود دارد که در معرض جدی کودک آزاری جسمی، جنسی و اعتیاد قرار دارند. این در حالی است که به نظر بسیاری از مدافعان حقوق کودکان بیش از هفت میلیون نفر کودک کار وجود دارد که در جاهای مختلف و زیان آور مشغول به کار هستند.
اگر چه آمارهای موجود نهادهای بین المللی در باره کار کودکان، تنها بخشی از این واقعیت را به ما نشان می دهد، اما آن چه از آمارها مثال زده شد، نشان از زندگی فلاکت بار کارگران و زحمتکشان زیر سیطره مناسبات سرمایه سالار موجود بر جهان را دارد. افزایش دستمزد مزدبگیران جامعه بر اساس زندگی شایسته و امروزی، بیمه بیکاری به بیکاران و تحصیل رایگان برای همه کودکان، بخشی از اقداماتی است که می تواند مانع گسترش کار کودکان شود. کار کودکان باید ممنوع شود و هر طرحی برای رسمیت بخشیدن آن باید لغو شده و محکوم گردد.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
1395/03/22
نشست جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان به مناسب روز جهانی مبارزه با کار کودک
جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان به مناسبت 12 ژوئن روز جهانی مبارزه با کار کودک، روز یکشنبه 23 خردادماه نشستی را در محل انجمن جامعهشناسی ایران برگزار خواهد کرد.
در این نشست خانم مریم پناهی (کار کودکان، نیروی کار ارزان، ارتش بیکاران)، آقای حسین میربهاری (لغو کار کودک، همین امروز) و آقای محمد لطفی (زمینههای کار کودک در قوانین) سخنرانی خواهند کرد
این نشست در روز یکشنبه 23 خردادماه بین ساعت 17 الی 19 در سالن انجمن جامعهشناسی ایران واقع در دانشکدهٔ علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار خواهد شد.
برنامه شبکه یاری کودکان کار به مناسبت روز جهانی مبارزه با کار کودک
به مناسبت روز جهانی مبارزه با کار کودک (12 ژوئن)، شبکه یاری کودکان کار (شبکهای از سازمانهای غیردولتی فعال درزمینهٔ کودکان) برنامه سهروزهای، از پنجشنبه 20 خرداد تا شنبه 22 خرداد، در خانه هنرمندان تدارک دیده است.
این برنامه شامل نمایش و نقد دو فیلم درباره کار کودک، یک نمایشگاه عکس و نشست تخصصی درباره بدترین اشکال کار کودک و اشکال پنهان کار کودک خواهد بود.
در روز پنجشنبه از ساعت 15 تا 17 فیلم رقص خاک (ساخته ابوالفضل جلیلی) و در روز جمعه ساعت 18 تا 20 فیلم کودک و استثمار (ساخته محمدرضا اصلانی) با حضور علی بنیهاشمی (فعال اجتماعی) و کارگردان فیلم در خانه هنرمندان اکران خواهد شد.
همچنین در روز شنبه 22 خردادماه نیز نشستی با محوریت بدترین اشکال کار کودک و اشکال پنهان کار کودک با سخنرانی خانم لیلا ارشد (طرح تجربیات بدترین اشکال کار کودک -سوءاستفادهٔ جنسی- و تبعات آن)، خانم حسینیپور (کودکان و زبالههای شهر)، خانم زهرا مدرس موسوی بهبهانی (تجربهٔ زیستهٔ کودکان کار مهاجر افغانستانی از خشونت و کار پنهان) و آقای حمیدرضا واشقانی فراهانی (کار خانگی دختران) برگزار خواهد شد. در قسمت دوم این نشست آقای کردونی مدیرکل دفتر امور آسیبهای اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، آقای جعفری مدیرعامل ادارهٔ بازیافت شهرداری و خانم دانشور عضو شورای شهر تهران و موسسه مهرآفرین دعوتشدهاند تا در کنار دو نفر از فعالان انجیاوها، آقایان هادی شریعتی و علیاکبر اسماعیلپور در پنل پرسش و پاسخ شرکت خواهند کرد.
در کنار این برنامهها نمایشگاه عکسی با محوریت کار کودک نیز در خانه هنرمندان برگزار میشود.
شرکت در این برنامه برای عموم آزاد و رایگان است.
تجمع اعتراضی کارگران فولاد زاگرس در محل وزارت کار
به گزارش23خرداد سایت سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه،امروز ۲۳خرداد از ساعت ده صبح همزمان با مراجعه تعدادی از رانندگان شرکت واحد در محل وزارت کار برای رسیدگی به شکایت تقلب و تخلفات شوراهای اسلامی کار شرکت واحد در انتخابات ،تعدادی از کارگران فولاد زاگرس در محل وزارت کار برای عدم پرداخت ۹ماه حقوق معوقه خود دست به تجمع اعتراضی زدند که تا این لحظه هنوز این تجمع اعتراضی در محل وزارت کار ادامه دارد.
به گزارش امروزایلنا درهمین رابطه، 28 کارگر کارخانه فولاد زاگرس در پی عدم پرداخت مطالبات مزدی امروز صبح به تهران آمدند تا در وزارت کار پیگیر مطالبات خود باشند .
از قرار معلوم این 28 کارگر، 9 ماه مطالبات مزدی پرداخت نشده طلبکارند.
به گفته کارگران، پس از انحلال کارخانه فولاد زاگرس در اسفند 92، مصوب شده بود که 28 کارگر برای نگهبانی و کارهای جانبی در کارخانه باقی بمانند و سهامداران کارخانه شامل صندوق بازنشستگی کشوری، صندوق کارکنان فولاد و تامین اجتماعی دستمزد این کارگران را پرداخت کنند.
ظاهرا صندوق کارکنان فولاد و تامین اجتماعی در ماههای گذشته به تعهد خود عمل نکردهاند و دستمزد این کارگران پرداخت نشدهاست.
این کارگران زمستان سال پیش نیز جهت پیگیری مطالبات خود به تهران آمده بودند.
تجمع اعتراضی کارگران بیکارشده ارج مقابل درب کارخانه!
امروز صبح23خردادماه، جمعی از کارگران بیکارشده کارخانه ارج پشت درب این کارخانه جمع شدند تا اعتراض خود به اخبار صدا و سیما را نشان دهند.
به گزارش23خرداد ایلنا، امروز از ساعت نه صبح حدود 20 نفر از کارگران بیکار شده کارخانه ارج مقابل درب کارخانه اجتماع کردند.
به گفته کارگران، این اجتماع در اعتراض به اخبار منتشر شده توسط صدا و سیما صورت گرفته است.
از قرار معلوم در شب های گذشته، صدا وسیما با پخش گزارشی از کارخانه ارج مدعی شده است که تولید در این کارخانه ادامه دارد.
کارگران می گویند که این کارخانه مدتهاست که خطوط تولید را متوقف کرده و آخرین اخراج کارگران نیز اسفندماه گذشته انجام شده است.
این کارگران پیش از این نامه نگاریهایی نیز خطاب به مسئولان انجام داده اند که تا کنون پاسخی دریافت نکردهاند.
درهمین رابطه:
کارخانه ارج تعطیل وکارگرانش بیکارشدند!
کارگران بیکارشده در حال تدارک تجمع و اعتراض هستند!
کارخانه ارج به دلیل مشکلاتی که از پیشتر گریبانگیر آن شده بود، به طور کامل تعطیل وکارگرانش بیکارشدند. تعداد زیادی از کارگران این کارخانه نیز در حال تدارک تجمع و اعتراض هستند.
به گزارش21خرداد مستبین، شرکت ارج به دلیل مشکلاتی که از پیشتر گریبانگیر آن شده بود، به طور کامل تعطیل شد و تمامی دستگاههای آن در حال جمع آوری است.
تعداد زیادی از کارگران این شرکت نیز در حال تدارک تجمع و اعتراض هستند.
پیش از این کارگران این کارخانه با ارسال طوماری خطاب به مقامات ارشد دولتی از جمله وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی، خواستار رسیدگی به وضعیت اسفبار این کارخانه شدهاند.
در بخشی از این نامه که به امضای همه کارگران این شرکت رسیده آمده است: در تاریخ نگارش این مکتوب (23 دی ماه 94)تعداد تولیدات شرکت به صفر رسیده است و به نظر میرسد مدیریت شرکت پیرو سیاستهای صاحبان شرکت هیچگونه برنامه جامع راهبردی در خصوص ادامه تولید و یا افزایش سبد محصولات و بهینهسازی محصولات و دستگاهها و ماشین آلات موجود ندارد.
در ادامه نامه، کارگران وضعیت فعلی را حاصل ناکارآمدی سیاستهای مدیریتی دانستهاند و افزودهاند: با مقایسه آماری نیروی انسانی مشخص میشود که تاکنون ۸۸ نفر از پرسنل کارآمد شرکت با انواع بهانههای واهی تعدیل شدند.
همچنین در این طومار آمده است: در تاریخ بیست و دوم دی ماه، در جلسهای با حضور بیش از ۴۰ تن از کارکنان و مدیریت شرکت به صراحت اعلام شده که سهامدار عمده به دلیل زیانده بودن تولید کلیه محصولات و عدم داشتن توجیه اقتصادی برنامهای برای ادامه روند تولید در شرکت ارج ندارد.
در پایان این نامه میخوانیم: ما کارگران ارج با سوابق بین ۱۹ تا ۲۶ سال برای آینده شغلی خود نگرانیم و درعین حال خواستار فراهم شدن شرایط لازم جهت تامین مواد اولیه و قطعات مورد نیاز برای ساخت و تولید انواع محصولات هستیم.
به گزارش امروزتسنیم درهمین رابطه،کارخانه ارج در سال 1316 در یک کارگاه کوچک واقع در خیابان سی متری تهران به اتفاق 8 کارگر ساده فعالیت خود را آغاز کرد. در سال 1348 با کارگاههای متعدد و ماشینهای جدید در زمینی واقع در جاده مخصوص کرج با همراهی مهندسین و کارگران مبتکر و ماهر با تکنیکهای مدرن روز فعالیت خود را ادامه داد.
این کارخانه از اول فروردین ماه 1352 به صورت شرکت سهامی عام درآمد و قسمتی از سهام آن در مرحله اول به کارکنان و سپس به مردم ارائه شد.در سال 1357 با ملی شدن کارخانجات، عمده سهام آن به صنایع ملی ایران واگذار گردید که تا سال 1374 تحت پوشش این سازمان بود و پس از آن در همین سال، بخشی از سهام سازمان صنایع ملی به کارکنان ارج و مردم و عمده سهام آن به بانک ملی ایران واگذار گردید.
به روز نشدن ماشین آلات و انتصاب مدیران دولتی در این کارخانه باعث شد تا نتواند از پتانسیل خود برای تولید محصولات روز استفاده کند به نحوی که در چند سال اخیر تصمیم به فروش این کارخانه گرفته شود. حتی در یک سال گذشته بخشی از این کارخانه در اختیار ایران خودرو قرار گرفت تا به عنوان پارکینگ خودرو از آن استفاده کند.
تشدید مشکلات برای این واحد تولیدی به حدی شده که مدیران هفته گذشته تصمیم به تعطیلی رسمی آن گرفته و ماشین آلات کهنه آن را برای فروش گذاشته اند، این در حالی است که کارخانه ارج در مقطعی به عنوان سوپر مارکت لوازم خانگی ضمن برند سازی انواع لوازم خانگی را تولید می کرد.
خاتمه چادرنشینی 16روزه کارگران بازنشسته کارخانه صنایع مخابراتی راه دور شیراز!
کارگران بازنشسته کارخانه صنایع مخابراتی راه دور شیراز I.T.I از ابتدای هفته جاری با برچیدن چادرهایشان به اقامت 16 روزه خود در محوطه این واحد تولیدی خاتمه دادند.
به گزارش23خردادایلنا،یکی از این بازنشستگان با اعلام این خبر گفت: به دنبال برگزاری جلسه کمیسیون کارگری استان در هفته های گذشته و تصمیم به بازگشایی کارخانه، از ما خواسته شده است که چادرهای خود را از محوطه کارخانه جمع کنیم.
این بازنشسته کارخانه I.T.I با بیان اینکه درخواست مورد نظر از سوی مسئولان استانی طرح شده است؛ افزود: ظاهرا هدف از این کار فراهم کردن مقدمات راهاندازی کارخانه است چرا که شنیدهایم مدیران کارخانه قصد دارند در همین روزها ماشین آلاتی را که به تازگی خریداری کرده برای نصب و راه اندازی به داخل کارخانه بیاورند.
از قرار معلوم به این کارگران وعده داده شده است که در جلسه بعدی کمیسیون کارگری استان فارس که قرار است در هفته آینده برگزار شود به موضوع چگونگی تسویه حساب با آنها رسیدگی خواهد شد.
بازنشستگان کارخانه I.T.I شیرازکه همواره با دیده مثبت از بازگشایی این کارخانه استقبال کردهاند، افزودند: خواسته ما دریافت همه معوقات مزدی است که در سالهای گذشته پرداخت نشده است و برای همین در هفته های گذشته در محوطه محل کارسابق خود چادرهایی را برپا کردیم.
این کارگران که در همین راستا از ابتدای هفته جاری نسبت به جمع آوری چادرهای خود از محوطه کارخانه صنایع مخابراتی راه دور شیراز اقدام کردهاند، میگویند: طبق مصوبه کمیسیون کارگری منتظر بازگشایی و راهاندازی کارخانه هستیم تا بلکه هرچه زودتر مطالبات معوقه ما پرداخت شود.
بیکاری40کارگر نمونه منصور گیلان بدنبال تعطیلی کارخانه باحقوق معوقه وعدم برخورداری ازحق بیمه بیکاری!
منابع خبری در استان گیلان از تعطیلی کارخانه نمونه منصور گیلان ( ام دی اف )در لوشان خبر میدهند.
در همین رابطه یکی از کارگران کارخانه نمونه منصور گیلان(ام دی اف لوشان) گفت:با گذشت بیش از دو ماه از تعطیلی کارخانه هنوز کارفرما با کارگران اخراجی تسویه حساب نکرده است .
این کارگر افزود:همچنین به دلیل بدهی های مالی کارفرما به تامین اجتماعی امکان برقراری بیمه بیکاری برای کارگران اخراجی وجود ندارد.
به گزارش23خردادایلنا،منابع خبری با اعلام این مطلب افزودند: سال گذشته پس از چند ماه کاهش در ظرفیت تولید، مدیریت کارخانه به صورت رسمی اعلام کرده بود که خط تولید را به حالت معلق در میآورد و در نهایت فروردین ماه سال جاری (95)کارخانه تعطیل شد.
برپایه این اطلاعات تعطیلی این واحد تولیدی منجر به بیکاری ناگهانی و بلاتکلیفی بیش از 40کارگر باسابقه این واحد تولیدی شده است. در حال حاضر بجز تعدادی کارگر که مسئولیت محافظت از کارخانه وماشین آلات ان را بر عهده دارند هیچ کارگر دیگری در این واحد تولیدی شاغل نیست.
از قرار معلوم مدیریت این واحد تولیدی، کمبود تسهیلات و مشکلات بازار فروش را دلیل اصلی این تعطیلی عنوان کرده است.
در همین رابطه یکی از کارگران کارخانه نمونه منصور گیلان(ام دی اف لوشان) گفت:با گذشت بیش از دو ماه از تعطیلی کارخانه هنوز کارفرما با کارگران اخراجی تسویه حساب نکرده است .
این کارگر افزود:همچنین به دلیل بدهی های مالی کارفرما به تامین اجتماعی امکان برقراری بیمه بیکاری برای کارگران اخراجی وجود ندارد.
به گفته وی، آنچه باعث تاخیر در تامین منابع مالی کارخانه شده است طولانی شدن روند پرداخت و دریافت اعتبارات مالی کارخانه است.
این کارگر در خاتمه تصریح کرد ؛شرکت نمونه منصور گیلان ( ام دی اف ) نیز یکی از بنگاههای اقتصادی متعلق به گروه سرمایهگذاری امیر منصورآریا است که در شهرک صنعتی جمال آباد لوشان واقع شده و از زمان تشکیل پرونده قضایی برای اختلاس ۳ هزار میلیاردی رسیدگی به امور این واحد صنعتی با نظارت مراجع قضایی صورت میگیرد.
اخراج25درصد کارگران کارخانه های فولاد طی یکسال گذشته!
تاخیر6ماهه درپرداخت حقوق کارگران کارخانه های فولاد!
رضا شهرستانی عضو انجمن فولاد:در یک سال اخیر ۲۰ تا ۲۵ درصد نیروی کار فعال در کارخانههای فولاد بخش خصوصی اخراج شدهاند.
همه کارخانهها بدون استثنا با کاهش تولید روبهرو شدهاند و شاهد معوقات 6 ماهه در پرداخت حقوق کارگران هستیم.
به گزارش23خردادفارس بنقل از شهرستانی، میزان تولید فولاد از 16 میلیون تن در سال 93 به 15 میلیون تن در سال 94 رسید و این کاهش تولید باعث تعطیل یا نیمهتعطیل شدن کارخانههای کوچک و بزرگ فولاد در کشور شده است.
وی با بیان اینکه اکثر کارخانههای تولید فولاد اخراج کارگر داشتهاند، گفت: همه کارخانهها بدون استثنا با کاهش تولید روبهرو شدهاند و شاهد معوقات 6 ماهه در پرداخت حقوق کارگران هستیم.
وی ادامه داد: همچنین کارخانههای فولاد با مشکل تأمین قطعات یدکی روبهرو هستند و شرایط خوبی در این صنعت مشاهده نمیکنیم.
وی تصریح کرد: به جز کارخانههای دولتی، در کارخانههای بخش خصوصی طی یک سال اخیر 20 تا 25 درصد از نیروی کار اخراج شدهاند.
تجمع جمعی از بازنشستگان نیروهای مسلح مقابل مجلس در اعتراض به مابهالتفاوت حقوق بازنشستگی قبل از سال ۸۶ و بعد از آن!
جمعی از بازنشستگان نیروهای مسلح در اعتراض به سطح پایین حقوق و وضعیت حقوقی خود مقابل مجلس شورای اسلامی تجمع کردند.
به گزارش23خرداد خبرنگار مجلس،جمعی از بازنشستگان نیروهای مسلح در اعتراض به وضعیت حقوق بازنشستگی خود دست به تجمع مقابل مجلس زدند.
بخشی از این اعتراضات در خصوص همسان سازی حقوق بازنشستگان نیروهای مسلح، قبل از سال 86 و بعد از آن است.
تجمع کنندگان میزان پایین حقوق دریافتی و عدم اجرای مصوبه مجلس درباره مابهالتفاوت حقوق بازنشستگی قبل از سال 86 را علت تجمع خود عنوان کردند.
گفتنی است نماینده این عده در خصوص علت حضور در مقابل مجلس شورای اسلامی، توضیح داد: ما جمعی از بازنشستگان ارتش جمهوری اسلامی ایران مقابل مجلس خواستار اجرای کامل قانون مدیریت خدمات کشوری هستیم.
(برگی از تاریخ جنبش کارگری)- یورش گسترده به مجمع عمومی کمیته هماهنگی در خرداد 1391
روز جمعه 26 خرداد سال 1391، هنگامی که اعضای کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری در حال برگزاری ششمین مجمع عمومی سالیانه خود بودند، ناگهان مورد هجوم گسترده نیروهای امنیتی و انتظامی قرار گرفتند. در حالی ده ها نفر از نیروهای ویژه و ضد شورش در این تهاجم مسلحانه و سازمان یافته شرکت داشتند که اعضای کمیته هماهنگی، در یک منزل مسکونی شهرستان کرج نشسته بودند و در حال بحث و گفتگو در باره مسائل تشکل خود و دیگر مباحث کارگری بودند. یورش نیروهای مهاجم برای ایجاد رعب و وحشت، ابتدا با داد و فریاد و تیراندازی آغاز گردید و سپس با حمله به منزل مسکونی و ضرب و شتم شدید و بازداشت اعضای کمیته هماهنگی ادامه یافت. اما این دستگیری و انتقال به زندان، مانع از آن نشد که دوستان ما با جسارت و قاطعانه از حقانیت تشکل خود دفاع نکنند. آنها در بازجویی ها، بار دیگر از فعالیت آشکار، روشن و آگاه گرانه خود در دفاع از حقوق کارگران پافشاری کردند و این را حق طبیعی و مسلم فعالین کارگری دانستند.
آن روز در حالی حدود 60 نفر از شرکت کننده گان در این مجمع را به شکل و حشیانه ای بازداشت کردند که پیش تر کمیته هماهنگی به عنوان یک تشکل کارگری، از وزارت کار تقاضای در اختیار گذاشتن مکانی برای برگزاری مجمع عمومی خود کرده بود؛ و بعد از مخالفت این نهاد دولتی با این خواست بود که تصمیم به برگزاری مجمع در منزل مسکونی گرفته شد. اما در روزها و ماه های بعد، نهادهای امنیتی و قضایی، جمعی از دوستان ما در شهرهای محل سکونت خود، احضار، بازداشت و با پرونده سازی، محاکمه نموده و به مجازات زندان محکوم کردند.
پس از تهاجم گسترده مامورین امنیتی و انتظامی به مجمع عمومی کمیته هماهنگی در کرج، اطلاعیه و بیانیه ها و مطالب زیادی در این رابطه از سوی تشکل ها و نهاده ها و افراد مختلف، انتشار یافت. چهار سال پس از این واقعه، یکی از آنها را به عنوان برگی از این تاریخ، انتخاب کرده ایم که در ادامه می آید.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری – خرداد 1395
لینک متن کامل:
دیدار تعدادی از اعضای سندیکا با اولین خانم راننده اتوبوس و اولین کارگر زن عضو درسندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی
جمعی از اعضاء سندیکا به دیدار خانم فرحناز شیری عضو سندیکا و اولین راننده زن شرکت واحد رفتند.
مدیریت شرکت واحد خانم شیری را به دلیل حق طلبی از سال نود اخراج کرده است. و با زد و بند با اداره کل کار استان تهران از بازگشت بکار این شیر زن سندیکایی جلوگیری می کند.
خانم شیری به تازگی به دلیل ضایعه مهره های گردن مورد عمل جراحی قرار گرفته است و اعضاء سندیکا از نزدیک در جریان پیشرفت بهبودی ایشان قرار گرفتند.
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه خرداد۹۵
۲۲خرداد ۱۳۹۵
مرگ کارگر نیروگاه بهبهان براثر برق گرفتگی
روز پنجشنبه (20 خرداد ماه) یکی از کارگران سیکل ترکیبی نیروگاه سیکل ترکیبی بهبهان بر اثر برق گرفتگی جان خود را از دست میدهد.
به گزارش23خردادایلنا،منابع خبری هویت این کارگر حادثه دیده را«عارف نامداری» 26 ساله و متأهل اعلام کردند.
برپایه این اظهارات در زمان حادثه کارگر مورد نظر برای آنچه که شمارش کابلهای برق نامیده شده است وارد منطقه ناایمن کانال LC 400 ولت میشود و بر بر اثر تماس فیزیکی با یکی از کابلهای دارای آمپر بالا جان خود را از دست میدهد.
این منابع تاکید دارند با توجه به موقعیت محل حادثه، از نظر مقررات ایمنی کار تمامی افرادی که قصد فعالیت در چنین ناحیهای را دارند، میبایست از قبل مجوز تردد و فعالیت را از واحد H.S.E کارگاه دریافت کرده و حتما در حضور اپراتور مربوطه فعالیت خود را تا به انتها انجام دهند.
برپایه این اطلاعات نیروگاه سیکل ترکیبی بهبان که از چهار قسمت تشکیل شده است هم اکنون در مرحله راهاندازی قرار دارد.
محمود صالحی:سخنی با سندیکا های فرانسه
مسئولان سندیکا ها و رفقای عضو با درود های گرم!
مبارزه مزدبگیران در فرانسه بر علیه سیاست های احزاب به اصلاح سوسیالیستی فراتر از مبارزه مطالباتی است. با مشاهده برخوردهای ماموران امنیتی مشخص است که صف بندی طبقاتی در این اعتراضات آشکار و روشن است.
ما می دانیم و تاریخ هم آن را به اثبات رسانده که سرمایه داران و کسانی که خواستار ماندن استثمار طبقه کارگر هستند در مواقع حساس با هم یک صف منسجم علیه ما تشکیل می دهند و ما امروز در فرانسه شاهد آن صف میان حزب سوسیالیست اولاند و حزب سارکوزی و اتحادیه کارفرمایان هستیم.
بنابراین نقش سندیکا های کارگری در این شرایط باید فعال تر ازگذشته و بدون توهم به یکی از جناح های دیگر بورژوازی همراه اعتراضات مزد بگیران در میدان مبارزه حضور داشته باشند.
امروز کارگران و دانشجویانی که در خیابانها به سیاست جناح حاکم معترض هستند نیاز به یک سازماندهی طبقاتی دارند و با توجه به تاریخ مبارزه طبقاتی در آن کشور پیروزی از آن طبقه کارگر و محرومان جامعه فرانسه است.
مستحکم باد اتحاد طبقاتی طبقه کارگر جهان
محمود صالحی 23/3/95
بیست وسوم خردادماه1395