در ممالک اسلامی در دین دولتی ؛ بیش از نود و پنج درصد منابر و رسانه های جمعی , در اختیار حکومت گران مذهبی و نهادهای وابسته به آن هستند .
در کنار این منابر مذهبی , هزاران مبلغ هم سو با آن , از آسیا گرفته تا آن سر افریقا ، در پوشش فریبکارانه مذهبی ( بخوان حافظ سرمایه ) میلیاردها دلار صرف هزینه گسترش سیستم پان اسلامیزم و عقاید احکام اسلامی می شود .به میلیونها مکان پرورش فقه اسلامی برای ایجاد بسط و گسترش این سیستم فکری و عقبه آن, در حال فعالیت و رشد نمو هستند .
در گوشه و کنار این ممالک در موازات مکانهای علمی , دهها برابر مساجد و خانقا و تکیه و درویش گری و صوفی گری برای ضدیت با دانش و فن آوری بنا نهاده شده و می شود.
روزانه هزاران مقاله در تحت پوشش انواع داروین فلسفه اسلامی ( بدون ادله علمی بدون آنکه حامل پیام نوید بخشی برای رهائی بشری از قید بندگی و اسارت و استثمار باشد ) با استفاده از زمینه پسا اسلامی ، توسط مجلس های فرمایشی و نمایندگان عروسک نما در ارکان دولتی تصویب و تئوریزه و به مرحله اجرا در می آید .
نمایندگان و عوان و انصار دولتی پان اسلامیزم ، با سیستم هرمی ( از بالا به پائین ) از تریبون عمومی ، روزانه داروین احکام اسلامی را به کوچکترین تشکل جامعه (خانواده) ؛ تجویز و ترزیق نموده و فضای انسداد را در آن به ساده ترین شکل به انسداد کشانده و می کشانند. از سوی دیگر دانش وفن آوری و اطلاعات را به صورت قطره چکانی به خورد جامعه داده می شود.
رسانه های جمعی مستقل در این ممالک یا وجود ندارند ، یا سردبیران و ناشران آن در معرض تهدید زندان و ترور و ایجاد وحشت بسر می برند ویا بنام امت واحده ( اسلامی )سانسور و مورد قلع و قمع و سرکوب واقع می شوند .
هر صدای غیر از تک صدای در محدوده این سیستم فکری در نطفه خفه شده و با شعار فریبکارانه ( وا اسلاما ) در میان هیاهوی جنجال بر انگیز مرتد و لادین از دین برگشته نیست و نابود مغلوب می شوند . در چنین فضای ناهنجاری ، چالش خطرناکی بر روی جامعه گشوده و فضا را برای عصیان ناهنجاریها اجتماعی آماده و بروز ، انواع و اقسام بیماریهای روانی را در پی خواهد داشت .
فضای ایدئولوژیک به شیوه سیستماتیک بدون گفتمان علمی در جامعه نمایان می شود ؛ فراموشی کاذب در قالب اعتیاد بروز پیدا خواهد کرد و جامعه را بر لبه سقوط بنیاد خانواده و از هم پاشیدن شیرازه خانواده سوق خواهد داد و سرانجام ,بروز کودکان خیابانی ,آدم کشی و جرم و جنایت و دزدی دهها و صدها مشکلات ریز و درشت بر جامعه حاکم و دامنگیر آن می شود و انواع ستم کشی های در لابلای ناهنجاریهای اجتماعی در قوارهای گوناگون خود را تعریف می کند. با این وصف می توان گفت : دوران سیاه بشری از نو باز تولید می شود و انواع فکرهای پوسیده به نام لابی خمینیزم و طالبان و القاعده و بوکوحرام و داعش های گوناگون هر کدام تحت نامی برای رسیدن به مدینه فاضله دوباره جهش پیدا کرده و خود را نمایان می سازد . بر انجام آن ، نه از مدینه فاضله خبری خواهد بود و نه سعادت بشری در پی خواهد داشت . با این حال سقوط بشری را رقم ؛ هم چون شبحی بر سر این ممالک سان می رود و لحظه به لحظه شاهد اعدام یک زندگی خواهیم بود . در بطن چنین فضایست که جامعه هرگز آسایش و امن به خود نخواهد دید و هروز وحشت و اضطراب نسبت به آینده متجلی خواهد شد .
تا مادامی که دین حاکمیت مدار در دولت باشد در بر روی همین پاشنه خواهد چرخید واز اسایش و امان خبری نخواهد بود و روز به روز انسانیت و انسان بودن چیز بی معنی خواهد بود و باید در لابلای کلمات و جملات تاریخی آن را جستجو کرد همانطور که امروز در دهکده کوچک جهانی شاهد و ناظر بر آن هستیم.