شه‌ممه‌ 23 تشرینی دووه‌م 2024

سرخورده ازمبارزه، یا مبشر استحاله ؟ / آرێز داراپور

باردیگر فضای تبلیغات نمایش انتخابات شورای نگهبان و مجلس اسلامی در ایران توسط رسانه های حکومت ایران گرم شده، در این رابطه نیز احزاب اپوزیسیون، بویژه احزاب کردستان، بخش ایران نیز بفراخور مشی سیاسی خو د شروع به موضعگیری نموده اند .

نقطه اشتراک کلیه احزاب مخالف حکومت اسلامی که عمدتآ طی ٣٦ سال گذشته ، و بنا به شرایطی که حکومت توتالیتر و خودکامه اسلامی فراهم نموده ، اینست که اساسآ ساختار حکومت اسلامی حاکم بر ایران فاقد هر گونه تفاهم بادمکراسی است .

ازهمین منظر ، بغیر ازاحزاب و تشکلهای حکومتی، هیچ حزب و یاسازمان سیاسی ،اجازه حضور درجامعه و برخورداری از فضای مناسب برای فعالیت را ازفردای پس ازبقدرت رسیدن روحانیون نداشته است . هیئت حاکمه نیز در کمال فراغت و توسل به شنیعترین و مبتذلترین شیوه ها در محروم ساختن هر صدای مخالف تا به امروز موفق بوده است و این جوهر اصلی و ماهییت ساختار هر حکومت مذهبی است که بکرات تاریخ شاهد و ناظر آن بوده است .

در پروسه ٣٦ ساله حاکمیت فقها ماشاهد چندنکته بسیار مبرم هستیم .

١.. هیچیک از انتخابات حکومت بدون نظارت استصوابی ( بخوان صافی و پالایش کاندیداها) برگزار نگردیده و سرسپردگی آنان به ولی فقیه و نظام حاکم مورد تائید قرار گرفته .

نتیجتآ ، اگر عناصر انگشت شماری نیز (علی مطهری) لب به انتقاد گشوده اند ، آنرا باید بحساب بزک کردن فضای یکنواخت مجلسی گذارد که مجموعه ای از مرتجعین و ثناگویان بیت جماران که جز غارت و چپاول و تصمیمات مخرب و تائید قتل عام مخالفان و دگر اندیشان و …. وظیفه مثبتی نداشته اند .

٢.. کلیه سران جمهوری حاکمیت ( بجز شخص خامنه یی ) بجرم توطئه ، فتنه و نفوذی بیگانه و …متهم و به انزوا کشانده شده اند . اعوان و انصار آنها از پستهای حکومتی بزیر کشیده شده و بعضآ نیز در زندانها هستند ( نبوی ، رمضانزاده و….)

بخاطر ضیق وقت ناگزیرم ازفاکتهای بیشتر برای اثبات ساختار منحصر بفرد حکومت اسلامی پرهیز نمایم تا به اصل مطلب که نه کالبد شکافی حکومت اسلامی ایران ، بلکه درک از شرایط و مفاهیم سیاسی جامعه بویژه در کردستان تحت ستم ایران و رسالت نیروهائی که داعیه رهبری اش را دارند ، صحبت کرده باشم .

مصاحبه دو تن از رهبران احزاب کرد در کانال تلویزیونی RUDAW که خوشبختانه در رسانه های جمعی نیز سریعآ بازتاب داشت ، پرده ازنگرش و پرداخت طیف مشخصی از نیروهای کرد حول نمایش انتخاباتی رژیم که قرار است ماه آینده برگزار گردد ، برداشت .

نگاه مشترک آقایان عبداله مهتدی و خالد عزیزی ( بترتیب سکرتر کۆمه له انقلابی زحمتکشان کردستان و حزب دمکرات کردستان ) ، با اندکی تفاوت ، تشویق مردم به شرکت ،، انتخابات،، و بازکردن فضای بسته سیاسی را در کنه سخنان خود داشتند .

هنگامیکه مدراتور برنامه ( هیوا جمال) از آنان این سوال را مطرح میکند که :

،، آیا اگر رژیم بەشما اجازه بدهد که دفتر و مقرهایتان در تهران و شرق کردستان برپا و اسلحه هایتان را زمین بگذارید آماده هستید ؟

کاک عبداله مهتدای رهبر حزب کۆملە با الفاظی محافظه کارانه و بکار گیری اما و اگرهای شگرد همیشگی ، سعی در طفره رفتن وعلیرغم آوردن نمونه INC و آموزه های زنده یاد ماندلا در رابطه با حکومت آپارتاید ، بازهم نتوانست ازگرایش بەراستی که سالهاست در آن غوطە میخورد، گریبان خودرا خلاص کند و نهایتآ تحریم انتخابات را مناسب ندانست .

کاک خالد عزیزی سکرتر حزب دمکرات کردستان اماشجاعانه ترو بی پروا و هرآنچه که جوهر دفتر سیاسی حدک بود، سخاوتمندانه در طبق اخلاص گذارد و در پاسخ به سوال آقای هیوا جمال که آیا شرط کنار گذاردن اسلحه را میپذیرید ؟ اینگونه تماشاچیان بهت زده را مستفیض نمود :

،، اگر اجازه فعالیت قانونی به حزب دمکرات کردستان داده شود حتی در چارچوب نظام جمهوری اسلامی ، معتقدم که نباید دفاتر حزب و رهبری ما در جنوب کردستان بماند ،،

گل بود و بسبزه آراسته شد ! کاک خالد گرامی ازقرار معلوم تجربه تلخ و حکومت ساقط شده عراق ووعده و وعید های حکومت بعث عراق را فراموش کرده و یا میخواهد نادیده بگیرد .

هم دوستان دفتر سیاسی حدک و هم کادرهای باسابقه حزب ( هر دو جناح ) بخوبی حزب دمکرات ( منشعبین ازپارت دمکرات) را که بجای اسلحه ،با بیل و کلنگ و جارو و پاروو در مقابل صدام حسین رژه میرفتند و بژی یا صدام میگفتند را بخاطر دارند .

براستی آیا در ماهییت حکومت فقاهتی دگر گونی حادث شده و یا کاک خالد و حزبش سرخورده ازمبارزه و شرایط خودخواسته شده اند ؟

حزبی که به این حد از کرنش درمقابل حکومت جبار و حامی تروریسم ، که علاوه بر ترور رهبران نامدار حزب ، دهها فرمانده و پیشمرگ قهرمان را نه در میدان نبرد که توسط مزدورانش در همین کردستان بخش عراق بشهادت رسانده ،چگونه میتواند چنین موضع تسلیم طلبانه ای را اتخاذ نماید ؟

حکومتی که در کارنامه اش جز جنایت علیه ملت کرد ، تبعیض ، بیکاری ، اعتیاد بی حد و حصر ، اختلاص و بیحقوقی زنان و زندانهای مملو ازدانشجویان آزادیخواه ، فعالین سیاسی و حقوق بشری را دارد چگونه میتواند به قوانینی که خود وضع کرده و هر گز بدان پایبند نبوده ، بیکباره پایبند شود و طی کمتر ازیکماه رفرم پذیر گردد و حدک و کۆمه له ( برهبری آقای مهتدی)بتوانند ازگشودن فضای سیاسی اش استفاده ببرند ؟

حکومتی که تحمل شاه مهره خود ( رفسنجانی ) را ندارد وفرزند ارشد ویرا بزندان می افکند ، نخست وزیر پیشین ( موسوی عاشق امام ) معاون مجلس دهه های ٦٠ شیخ مهدی کروبی را چندین سال است حصر خانگی نموده و بهزاد نبوی و رمضانزاده بقول شما اصلاح طلب را بسیاهچال انداخته ، خاتمی رئیس جمهور را منزوی و ممنوع الخروج و خانه نشین نموده ، چگونه میتواند ساده ترین اعتراض ازقبل بیحقوقی ملت کرد ، بی اعتباری مدام بودجه برای طرحهای عمرانی و مرمت جاده هاو گسترش کشاورزی را در مجلسی که به اقرار خود شما مطلقآ دمکراتیک نیست ، تحمل کند ؟؟

کدام عنصر فرهیخته در یک گوشه ای ازکشور تحت تکفل ولی فقیه ، میتواند لب به اعتراض بگشاید و سر ازکهریزک و رجائی شهر و ….. خاوران در نیآورد ؟

کاک خالد عزیزی نمیخواهد بپذیرد که این رژیم ذاتآ رفرم ناپذیر ، فاقد نرم و استاندارد های حکومتی حتی بالنسبه متعارف و بمراتب خشن تر از پادشاهی مطلقه پهلوی است .

علیرغم هر آنچه گفته شد ، کاک خالد و کاک عبداله اخبار رد صلاحیت طیف موسوم به اصلاح طلبان را در کردستان و کرمامنشاه حتمآ شنیده اند

دستگاه هیئت حاکمه تهران ، بدون شک مستمع بیانات هر دو بزرگوار شده و بعید مینماید که به چنین کرنش ناشی ازمشی استحاله و تسلیم طلبانه شماوقعی بگذارند .

راه مناسب برای برون رفت ازبرزخی که همه ما بدان معتقد و چالشی که حکومت نامشروع و خودکامه اسلامی به تمامی ملتهای محصور درایران تحمیل نموده ، تسلیم طلبی نیست .

بنا بر این سوق دادن ملت کرد بپای صندوقهای راێ به تحکیم جمهوری کشتار ، یک فاجعه خواهد بود و باید سریعآ موضع خود را تصحیح و ازملت کرد پوزش بخواهند .

اتحاد عمل ، جبهه همکاری ، جبهه متحد ضد ارتجاع و یا هر تشکل مناسبی که حول محورهای اساسی بتواند نیروی ملت کردرا بحرکت درآورد و روند مبارزه در داخل کشور را تقویت نماید ، مناسبترین شیوه و متد درتداوم مبارزه است .

چنین تشکل منسجم و کارا ئی که بر یک برنامه عمل مشترک استوار گردد ، درارکان حکومت لرزه خواهد افکند و تحولات بطئی بدون شک آغاز خواهذ شد .

سرنوشت سیاسی حزب خود را بیش ازاین با مشقهای ذهنیگرایانه و خام اندیشانه سیاه نکنید .

حکومت اسلامی ایران فاقد اعتبار بین المللی و محکوم به سرنگونی است .

تفرقه و انشعابات و عدم همبستگی ما ، به چنین حکومتی مجال و دوام بیشتر عظا نموده .

منبع: هەڵوێست

بابەتی هاوپۆل

قفس، یادداشت چهارم: پیش‌بند “به یاد سپیده فرهان”

مژگان کاوسی تا کنون دو بار بازداشت شده‌ام و هر دو بار در خانه‌ی خودم؛ …