رژیم فاشیستی حاکم در ترکیه در چند ماه اخیر جنگی تمام عیار را با تمام تجهیزات نظامی و در نهایت قساوت و بی رحمی علیه مردم در کردستان ترکیه آغاز نموده است. صحنه های این جنایت از کشته شدن کودکان، تا گلوله باران فرزندان مردم در جلوی چشمان خانوادهایشان، سایتهای مترقی و صفحات فیس بوک و دیگر میدیاهای اجتماعی را پر کرده است.
سکوت دولتهای اروپایی
دولتهای اروپایی با سکوت معنی دار و گزنده خود نظاره گر بخاک و خون کشیدن مردم شهر و روستاها در کردستان و سرکوب هر نوع حرکت اعتراضی و آزادیخواهانه ای در سرتاسر ترکیه اند. ماه ها است که صدها تانک و هزاران نفر نیروی نظامی زندگی عادی مردم در کردستان ترکیه را به آتش و خون می کشند و همزمان با دستگیری و زندانی کردن مخالفین سیاسی فضای رعب و ترس را در شهرهای این کشور دامن زده اند. در دو هفته اخیر در شهر “کوجاعلی” ٤٢ نفر از شهروندان را بجرم همکاری با «جماعت نور» و ٥٤ نفر از نظامییان و کسبه و روشنفکران را در استانبول و بیش از ١٦ نفر دیگررا در ازمیر دستگیر کرده اند. این حملات در ادامه حملاتی است که دولت اک پارتی بعد از شکست در انتخابات ٧ ژوئن آغاز نموده و هنوز هم ادامه می دهد.
اتحادیه های کارگری و مردم علیه دولت اردوغان!
در یک ماه گذشته ما شاهد مقاومت و اعتراضات توده ای مردم در مقابل دولت اردوغان بوده ایم. از راهپیمائی وسیع توده ای دراعتراض به محاصره نظامی شهرهای کردستان تا اعلام یک روز اعتصاب عمومی در سطح سراسری توسط چهار اتحادیه (کنفدراسیون اتحادیهای کارگری پیشرو (دیسک) ،کنفدراسیون اتحادیه بخش خدمات عمومی (کسک)، اتحادیه پزشکان ترکیه (ت ت ب ) و اتحادیه اتاق های مهندسان و معماران (ت م م او ب) و راهپیمائی آنها در اعتراض به حمله نظامی به مردم کردستان ترکیه باید نام برد. فراخوان بموقع اعتصاب توسط بزرگترین اتحادیه های کارگری، پزشکان و کارمندان جلوه ای درخشان از همبستگی سراسری مردم ترکیه علیه سیاستهای فاشیستی و اسلامی دولت مرکزی، در حمایت از مردم کردستان بود. این اعتصابات و اعتراضات ضربه ای کاری به سیاست ها و اهداف ناسیونالیستی ــ فاشیستی اردوغان زد و سدی در مقابل اشاعه تنفر قومی و ایجاد تفرقه در میان مردم بوجود آورد. اتحادیه ها اعلام نموده اند در مقابله با سیاست نظامی کردن شهرها، اماکن عمومی، و مدارس، بیمارستانها و خدمات عمومی دست از کار خواهند کشید و عملا دولت را فلج خواهند کرد و سیستم خدمات عمومی را تعطیل می نمایند. اعتراضات سراسری اتحادیه های کارگری در ترکیه تبلیغات دولت ترکیه را که همواره خواسته است حمله اش به مردم کردستان را “مبارزه با تروریسم” جلو دهد و مردم کردستان را از بقیه مردم ترکیه جدا نماید خنثی نموده است.
قطبی شدن چالش حزب عدالت و توسعه با حزب دمکراتیک خلقها!
از طرف دیگردر سطح احزاب پارلمانی، وقتی دولت اردوغان نتوانست در انتخابات ٧ژوئن اکثریت آرا را بدست اورد، وارد جنگ تبلیغاتی و حتی تلاشهای برای ترور رهبران حزب دمکراتیک خلقها و حذف آنها از پارلمان کرد. از انفجار در آنکار در تظاهراتی که به ابتکار این حزب و احزاب و جریانات چپ و سکولار در ١٠ اکتبر صورت گرفت، تا دستگیری و حمله به نیروهای چپ و مترقی قبل از انتخابات اول نوامبر ٢٠١٥ ، و بعد از آن تلاش حزب عدالت و توسعه برای بدر بردن حزب دموکرایتک خلقها از صحنه سیاسی جامعه ترکیه بخشی از توطئه های دولت اردوغان است. در مقابل حزب دموکراتیک خلقها با مانورهای سیاسی مختلفی تلاش نموده در مقابله این حمله ایستادگی نماید. سفر دمیرتاش رهبر حزب دموکرایتک خلقها به روسیه به دعوت «پوتین»، موضعگیری دمیرتراش تا سطح محکوم کردن سرنگونی هواپیمای روسیه، بر دامنه چالش و قطبی شدن رابطه دولت ترکیه با حزب دمکراتیک خلقها افزود. در فضای این قطبی شدن، دمیرتاش بعد از بازگشتش به ترکیه کنگر فوق العاده حزب دموکراتیک خلقها را برگزار کرد. از خودگردانی مناطق کردنیش توسط مردم آن سخن به میان آورد. سوال این است جدالهای کنونی تا چه اندازه می تواند در چهارچوب بن بست مذاکرات این دولت با پ ک ک مورد بررسی قرار گیرد و اساسا این جدلها تا چه اندازه به حل مسله کرد در منطقه ربط دارد؟ در شرایطی که دولت اردوغان و ارتش با قساوت کامل به سرکوب مردم این جامعه ادامه میدهد، چه شرایطی و توازنی امکان چنین مانورهایی را به حزب دموکراتیک خلقها میدهد؟
برای پاسخگوئی به چنین سوالی باید به دو فاکتور اساسی که اوضاع کنونی را در ترکیه ترسیم می کنند توجه داشت. فاکتور اول بحران سیاسی که از بیش از سه سال قبل جامعه ترکیه را در برگرفته بود. بحرانی که با اعتراضات توده ای علیه سیاستهای دولت ترکیه، برای تبدیل این جامعه به جامعه ای اسلامی شروع شد! این اعتراضات عملا در انتخابات ٧ ژوئن منجر به شکست بزرگی برای حزب عدالت و توسعه گردید. واز طرف دیگر برای اولین بار در جامعه ترکیه حزب دموکراتیک خلقها که با اتکا به اراء مردم کردستان ترکیه و نیروهای چپ به پارلمان راه یافته بود فضای سیاسی جامعه ترکیه را تغییر داد. اردوغان و حزبش نمی توانست این شکست و این به میدان آمدن توده های مردم را بپذیرد، لذا با تمام توان برای سرکوب مردم و همزمان با به بن بست رساندن تشکیل دولت، شرایط را برای انتخابات زودهنگام فراهم نمود. اقدام به انتخاباتی دیگر، عملا با حمله به مردم در شهرهای کردستان و همزمان حمله به مردم در ترکیه صورت گرفت. تلاش اردوغان و حزبش این بود تا بتوانند ضمن اینکه حزبشان را ” پیروز ” از صندقهای رای در انتخابات بیرون بیاورد، اعتراضات مردم و به جلو آمدنشان برای خواست عدالتخواهی را به عقب برانند و سرکوب نمایند.
فاکتور بعدی فاکتوری منطقه ای و شاید بشود گفت جهانی است. تحولاتی که اکنون در پرتو بحران سوریه و عراق در منطقه در جریان است، به جدال قطبهای بزرگ جهانی تبدیل شده است. امریکا و متحدینش از یک طرف روسیه و متحدینش در طرف دیگر، این جدالهایند. در این میان دولت اردوغان رویای دولت بزرگ عثمانی را در سر دارد. با توجه به سیاست دول غربی و بر جسته شدن مسئله کُرد زمینه را برای طرح این مسله از جانب حزب دموکراتیک خلقها باز نموده است.
آیا دولت ترکیه و حزب دموکراتیک خلقها با توجه به چنین فاکتورهای سراسری امکان چنین مانورهایی را دارند؟. تحولات کنونی به کدام سمت خواهد رفت، مردم در ترکیه و مردم در کردستان ترکیه آیا خواهند توانست در دل این تحولات پیروز سر در آورند؟ جواب مثبت به سوالات به سیر آتی تحولات و نقش نیروهای چپ و کمونیست بستگی دارد.
اسد نودینیان
30 دسامبر 2015
nodinyan.asad@yahoo.se