هه‌ینی 22 تشرینی دووه‌م 2024

چرا آمار تلفات حجاج ایرانی بیش از دیگر کشورها بود؟ / فیروز مامویی

همانگونه که در رسانه های سرتاسر جهان منتشر گردید و همگان مطلع می باشند, طی مراسم “رمی جمرات” در شهر منی عربستان که یکی از مراسمات حج می باشد و در روز عید قربان برگذار می شود, بیش از 1500 تن کشته و زخمی شدند.

در این میان کشور ایران با بیش 130 کشته و حدود 80 زخمی و ناپدید شدن صدها تن از حجاج تقریبا بیشترین آمار تلفات را دارا می باشد.

اینکه چرا کشور ایران بیشترین آمار تلفات را در چنین رویدادی به اختصاص داده است شاید قدری قابل تامل و تشریح باشد, زیرا ایران شاید حتی ایران نسبت به دیگر کشورها تعداد کمتری از شهروندانش سالانه به حج و زیارت کعبه سفر کنند.

در ایران اکثر افرادی که حج عظیمت می کنند افراد سالخورده و مریض و معلولینی هستند که قریب به بیشتر آنها بالای 50 سال سن دارند و احساس می کنند که مجال زیادی برای ادامه حیات ندارند و در همین حال سالیان آخر عمر خود را می خواهند با پاکی و عبادت و ذکر و یاد خدای خود سپری کنند و برای این امر نیز به حج سفر می کنند و این مسئله بیانگر پروژه شکست خورده رژیم جمهوری اسلامی در نهادینه کردن اسلام در میان تمامی اقشار و نسلهای مختلف جامعه است.

اینکه چرا تنها سالخوردگان و مریضان و انسانهای که دیگر امید زیادی به حیات طولانی مدت ندارند به حج سفر می کنند خود می تواند مبحث کاملا مفصلی برای آسیب شناسی مذهبی در جامعه ایران باشد. لیکن نهایتا به این امر واقف می شویم که طی بیش از 35 سال حاکمیت رژیم جمهوری اسلامی بر مردم ایران باعث گردیده که ماهیت واقعی اسلام سیاسی برای مردم این کشور و بویژه طیف جوان و در عین حال تحصیل کرده بیشتر عیان شود و کسانی که در حین گذراندن سن جوانی می باشند و تا حدود زیادی به واقعیت تداخل مذهب بر لایه های گوناگون فرهنگی, اجتماعی و سیاسی واقف می باشند, کمتر به مذهب و ذکر خدا و زیارت و اینگونه مسائل دینی و مذهبی اعتقاد داشته باشند, یا به عبارت دیگر طیف جوان ایران بیشتر میل به سکولار شدن و جدایی دین از امور گوناگون زندگی را دارند.

همچنین شیعه مذهب بودن شاید یکی دیگر از دلایل تلفات بالای ایرانیان در چونین حوادثی باشد و حقایق جنگ مذهبی مابین شیعه و سنی را بیشتر آشکار سازد.

اما نهایتا باید بر این امر اتکا گزینیم که حقیقت امر این است که کهولت سن و ناتوانی و پناه بردن انسانها در زمان ترس از مرگ و مریضی و کم سوادی و … بیشتر انسان ها را به تبعیت از اندیشه های واپسگرایانه سوق می دهد و جوانان پر انرژی و تحصیل کرده و آگاه بر چونین مسائلی کمترین میل را به رفتن و گرفتار شدن در چونین وقایعی را دارند.

چند نسل اخیری در ایران بزرگ شده و با تمام پوست و استخوان ماهیت ارتجاعی و متحجرانه دین را احساس کرده و سایه ی شوم آن را همواره بر زندگی خود احساس کرده اند, کمترین میل و رغبت را به حضور در چنین مکانهای زیارتی و عبادتگاههای دارند که تنها همچون بازار سوداگرانه ای می ماند که برای غارت ثروت و سامان و گرفتن جان انسانها بنا شده است.

بابەتی هاوپۆل

قفس، یادداشت چهارم: پیش‌بند “به یاد سپیده فرهان”

مژگان کاوسی تا کنون دو بار بازداشت شده‌ام و هر دو بار در خانه‌ی خودم؛ …