در ماه های اخیر و بدنبال بالا رفتن احتمال دست یابی به توافق اتمی جمهوری اسلامی و کشورهای گروه 5+1، احزاب کرد همواره در مورد سرکوب مخالفان داخلی پیشاپیش به اذهان عمومی هشدار داده بودند. در روزهای اخیر همانگونه که در خبرها مشاهده نمودیم دستگاه اطلاعاتی رژیم اسلامی در اقدامی همانند سالهای پس از پایان جنگ با عراق برگی هرچند تکراری اما کاملا غیر انسانی از فعالیت های تروریستی خود را برای ما به نمایش گذاشت.
بمب گذاری در اردوگاه حزب کومله کردستان ایران و همزمان با آن اقدام به ترور یکی از رهبران حزب کومله زحمتکشان کردستان، شروع همان زنگ خطری بود که کردها در مورد آن هشدار داده بودند. خوشبختانه این اقدامات هر دو نافرجام ماند و جمهوری اسلامی به هدف و استراتژی قدیمی اش که حذف فیزیکی مخالفان بود در این عملیات دست نیافته و در این راه ناکام ماند. بجز ناکامی در این زمینه رژیم مهره هایی را که توانسته بودند اعتماد این احزاب را به دست آورند نیز از دست داد که هزینه بسیار سنگینی برای دستگاه های اطلاعاتی رژیم خواهد بود.
پس از این رویداد آنچه که قطعی است بازبینی مجدد احزاب کردی در فیلترهای امنیتی خود و سخت شدن نفوذ مهره های ارسالی رژیم در این احزاب خواهد بود. هرچند که احتمال وجود عوامل وابسته به دستگاه اطلاعاتی رژیم در صفوف اعضا احزاب همجنان وجود دارد اما با ناکام ماندن عملیات اولیه، امکان استفاده از مهره های باقی مانده احتمالی در شرایط امنیتی فعلی حاکم بر کلیه احزاب کردی و ایرانی بسیار ضعیف خواهد بود.
آنچه که در روزهای آینده باید انتظار آن را داشته باشیم، آغاز موج جدیدی از دستگیری و بازداشت فعالان مدنی و روزنامه نگاران کورد در داخل ایران میباشد که به باور بنده بدلیل ناکامی در حذف فیزیکی و بمب گذاری در میان احزاب، همانند تسویه حسابی در داخل استارت خواهد خورد. بدون شک جمهوری اسلامی برنامه دومی را هم پیش بینی نموده که در صورت عدم موفقیت در ترور و کشتار جمعی، آن برنامه را برای جایگزین نمودن و بستن درهای اعتراض در داخل مورد استفاده قرار دهد.
دستگیری و بازداشت فعالانی که شاید از مدتها قبل تحت نطر داشته و یا شرایط را مناسب ندیده یا امکان برچسپ زنی مورد نظر فراهم نبوده است با شکست برنامه اول بسیار محتمل میباشد. همگان آگاه هستیم که هرگونه فعالیت در راستای منافع مردم را در محافل قدرت و دستگاه های حکومتی ایران تلاش علیه نظام مینامند. بسیارند فعالانی که بدون وابستگی به حزب و گروه سیاسی همواره در دفاع از حقوق خلق سعی در بروز نارضایتی و ایستادگی در مقابل دیکتاتوری مرکزی را داشته اند. روزنامه نگارانی که همواره قلم را در راستای روشنگری و احقاق حقوق پایمال شده مردمی بر کاغذ گذاشته اند و هیچگته تن به خواسته های آقایان نداده اند.
در این روزها و با شروع موج سرکوب داخلی باید انتظار شروع موج جدید دستگیری و ارعاب مردم را از طریق دستگاه های سرکوبگر رژیم داشته باشیم. دستگاه هایی که بدون هیچ نظارتی در داخل و یا از سوی سازمان های حقوق بشری خارجی فقط و فقط با اجازه نهاد نامشروع رهبری توانایی انجام هر کاری را در داخل و خارج ایران دارند. آنچه که در کردستان همواره شاهد بوده ایم در مورد روزنامه نگاران و فعالان مدنی دستگیری و سرکوب بدون هیچ ابایی بوده که عدنان حسنپور و محمد صدیق کبودوند نشانه های بارز روزنامه نگاران کردی است که سالهاست در حبس به سر میبرند.
اکنون باید تمامی احزاب و سازمانهای مدعی حقوق مردم در ایران آمادگی دفاع از افراد در معرض خطر، در داخل ایران را داشته باشند. وقت آن رسیده است که برای اولین بار تمامی گروه های مخالف رژیم در یک زمینه متحد و هم صدا باشند. صدای خفه شده مخالفان داخلی در ابعاد وسیع به گوش نهادهای مدافع حقوق روزنامه نگاران و دول غربی برسانند. اگر پس از گذشت نزدیک به یک دهه روزنامه نگاری آزادیخواه و شریف در زندان های رژیم به سر میبرد، غفلت و عدم احساس مسئولیت واقعی گروه های اپوزیسیون یکی از دلایل آن میباشد.
بهترین گذینه برای دفاع و پشتیبانی روزنامه نگاران و فعالان مدنی داخلی که در شرایط فعلی خطر بزرگی آنان را تهدید میکند، هماهنگی و اطلاع رسانی گسترده تمامی سایت ها، تلوزیون ها احزاب، سازمان ها و افراد آزادیخواه خارج از ایران میباشد که در خفا و بدون حمایت گسترده در دام جنایت جانیان خونخوار رژیم گرفتار نشوند. در این شرایط از هر سازمان و گروه مدافع واقعی حقوق مردم در ایران انتظار میرود با احساس مسئولیت خبرها را در مقیاس گسترده پوشش و اقدامات احتمالی را محکوم نموده و از تکرار تراژدیهای اعدام و محبوس نمودن روزنامه نگاران و فعالان داخلی جلوگیری نمایند.